هفده پانزده خرداد از درگذشت مردي مي گذرد كه در طول يازده سال حيات پربارش پس از پيروزي انقلاب اسلامي بارها و بارها به دليل شاخصه برجسته مقوله هنر و هنرورزي و تسلط بر حيطه ادبيات و اشراف و برخورداري از نگاهي ذوقي و قريحه مند، موضع گيري هايش در مورد سينما - تئاتر - نمايش سريال هاي خارجي از تلويزيون و ...به كمك و ياري هنرمندان بي پناه در هنگامه خشك انديشي ها و تنگ نظري ها آمد و به داد ايشان رسيد.
مردي كه بيش از دو دهه قبل و قريب ربع قرن پيش از اين و از امروز ، در مورد حليت و روامندي موسيقي جدي و هنري دستورالعمل و فرماني را صادر نمود كه همه اهل انصاف از آن به عنوان "فتواي تاريخي امام درباره موسيقي" ياد مي كنند. فتوايي كه به راستي از او فقط برمي آمد و لاغير. و نيز تاييد اين ادعا كه موسيقي در شرع مقدس يك مقوله تحريم شده است بدين معني كه در ذات و جوهر حرام نيست بلكه حرمت از باب عرض و بنا به دلايلي بر آن وارد شده است.
آري 14خرداد85هفده سال از كوچ تلخ و دردناك آن بزرگمرد مي گذرد كه به دليل وجاهت و مقبوليت بي نظير و ويژه اش در تاريخ تشيع و به ويژه مرجعيت و زعامت منتظران موعود ، اين توانايي و تاثير كلام را دارا بود كه يكي از سخت ترين و مورد مناقشه ترين مباحث هنري و علمي را كه به دليل رسوب و ديرپايي نظريه حرمت موسيقي كه از لحاظ سختي و سفتي به سنگوارگي درآمده بود به ساده ترين شيوه و بهترين شكل راي بر برائت و حليت وروا بودن آن بدهد و آن روز كه فرزندان غيور اين آب و خاك ، صداقت فرياد موسيقايي و سرشار از ريتم و نغمه را در حسينيه جماران سردادند كه : "ما مسلح به الله و اكبريم / برصف دشمنان حمله مي بريم و... الخ" و تا چندين ماه و سال تصوير و صداي اين اتفاق به صورت آرم تيتراژ اخبار سراسري درآمد تا بر اهميت ارزش اين هنر مهجور و مظلوم (كه البته بيشترين آفات وآزار را از درون خود و پردازندگانش ديده است) مهر تاييدي زده شود و خون دل خوردگان و هنرمندان شريف اين حوزه نيز اندكي از آن فشارها و و تنگناهايي كه ايجاد شده بود (دلايل ايجادش هم بماناد) رهيده نفسي ولو كوتاه به راحتي كشيده و تا به امروز دعاگوي و آمرزش طلب آن روح بزرگ حضرت روح الله باشند.
نسل انقلاب و نسل دوم هركدام از دريچه اي و بنا برسليقه اي متوجه و متمركز به يكي از ابعاد گوناگون و وجوه شخصيت چند وجهي ايشان بوده و هستند اما اهل فرهنگ وهنر ، قطعا به دلايل فكري و ذوقي و جلوه هاي بعد قريحگي و انديشگي امام ، علاقمند به حضرتش شده اند همچنان كه تمامي اهل ادب و هنر و به ويژه كلمه و شعر ، مجذوب و مبهوت بعد كلامي حضرت امير گشتند (در بين آن همه ابعاد شگفت علي (ع)) و در برخورد و مواجهه با كتاب گرانسنگ نهج البلاغه جز واله گونگي و شيفتگي و انجذاب ، چاره اي و حالتي ديگر نمي يابند و اين كلام "دون كلام خالق و فوق كلام مخلوق" دوست داشتني ترين بخش و زيباترين وجه از تمامي جلوات و ابعاد و وجوه سرشار از زيبايي اميرالمومنين براي اهل ذوق و قريحه محسوب مي شود و بدان اعتبار اهل هنر اساسا "محمد بن ابي احمد" يا همان "سيد رضي"(رضوان الله عليه) شاگرد شيخ ابو اسحاق طبري و برادر سيد مرتضي علم الهدي را به دليل توفيق عظيم اش در جمع نمودن و گردآوري خطبه ها و نامه هاي حضرت امير مي شناسند. با وجود آن همه حضور موثر و شخصيت كم مانند و صداقت و پاكدامني و نسب شريفش به امام كاظم و نيز تمام اوصاف و اخلاق حسنه و آثار و اشعار بي نظيري كه خلق نموده و نقشي كه به همراه برادر بزرگوارش در حوزه فقه و اصول و علم و اخلاق و... داشته است.
آري امام خميني(ره) نيز با آن سروده ها (به ويژه غزليات) دل انگيز و معناگرايانه ، با آن جهان بيني معرفتي زيبا مبتني بر آموزه هاي عرفاني در زبان وبيان ابن عربي (به لحاظ نظري) و آن وارستگي ها و پيوستگي ها كه شجاعت زا و شهامت افزا ( به لحاظ عملي) وهمچنين نگاه روشن بينانه و واسع المشرب كه آن هم مبتني بر فقه پويا و اجتهاد حي و زنده كه فرزند زمانه بودن را در پي دارد و در اساس از ويژگي ها و مختصات شيعه اثني عشري به راستي يكي از محبوب ترين شخصيت هاي تاريخي - سياسي براي اهل شعر وادب و بويژه در اثر فتواي مذكور براي خانواده بزرگي موسيقي به شمار مي آيد. اگرچه اهل موسيقي اشارت امام را درمورد سرودي كه اثر جناب راغب بود (اي مجاهد شهيد اي مطهر) و صراحت امام را در مورد فتواي حليت موسيقي آن گونه كه بايد و شايد درك نكرد و مورد استفاده قرار نداد ( به ويژه مديران و سياستگذاران موسيقي در اين بخش قصور كردند) و از اين اتفاق احسن و اكمل و حتي نيمه و نصفه نيز بهره نگرفتند. فقط صدا و سيما در جهت پخش و رواج موسيقي پاپ بهره برداري كرد كه آن هم دريغ و درد كه بنا بر دلايلي ره به گمراهي يا بيراهه برد .
اكنون و پس از بيست و چند سال در حوزه موسيقي كودك آثارمان چه نمره اي مي گيرد ، در موسيقي مقامي و نواحي چه؟ موسيقي اصيل پارسي چگونه است و ديگر موارد كه البته در آينده به آن ها خواهيم پرداخت. ما پس از بيش از ربع قرن هنوز يك سرود جديد كه تاثيرگذار هم باشد و در سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي بيانگر ذوق امروز در تلاقي با يك اتفاق مهم تاريخي باشد را فاقد هستيم و سرودهاي ابتداي حركت انقلابي مردم با تمامي كمبودها و ضعف هاي تكنيكي و امكاناتي شان ، چربش چشمگيري نسبت به توليدات سال هاي بعد دارند. مردم ما آئين هاي عروسي و مراسم مربوط به آن را گرامي و شايسته مي دارند ولي يك ترانه كه نشانگر تلاش اهل موسيقي در سال هاي پس از انقلاب ونيز مرتبط باشد نداريم و همچنين ترانه تولد كودكان و نيز آيين هاي ديگر و ... .
نظر شما