پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۷ خرداد ۱۳۸۵، ۱۴:۵۶

/ گزارش نشست نقد و بررسي فيلم "به آهستگي" در مهر ـ 1 / مازيار ميري :

كشف و شهود را در فيلم‌هايم دوست دارم

كشف و شهود را در فيلم‌هايم دوست دارم

من كشف و شهود را دوست دارم و سعي مي‌كنم در آثارم اين اتفاق با استفاده از تم سفر بيفتد. در فيلم‌هايم به مساله حقوق از دست‌رفته آدم‌ها اشاره مي‌كنم تا شايد اين موجب شود افراد حق خود را به دست آورند.

مازيار ميري در نشست نقد و بررسي فيلم سينمايي "به آهستگي" كه صبح امروز با حضور محمدرضا فروتن و غلامعباس فاضلي (منتقد ميهمان) در خبرگزاري "مهر" برگزار شد، درباره ريتم و يكدستي موجود در كل اثر گفت: "فيلمنامه فريدون شهبازي يكدست و خوب نوشته شده بود و همين مساله روي وجه اجرايي آن نيز تاثير مثبت گذاشت. نكته ديگر اينكه، من پيش از آنكه كارگردان باشم، تدوينگرم و در همين رشته هم تحصيل كرده ام. البته من موافق اين نبودم كه خودم فيلم را تدوين كنم. چون وقتي كارگردان فيلم خودش را تدوين مي كند ريتم اثر يا كند مي شود يا بسيار سريع. من سعي كردم ريتم يكدست و روان و در عين حال موجز باشد. چون به اين مساله توجه داشتم كه بيننده حوصله اش سر نرود، بنابراين سعي كردم فيلم در مدت زمان كوتاهي حرف خود را بزند."

وي درباره اينكه آدم هاي فيلم سر جاي‌شان قرار دارند و محله به واسطه بازشناخت كامل شخصيت ها بسيار خوب از آب درآمده است، خاطرنشان كرد: "در فيلمنامه "به آهستگي" شخصيت ها تقريبا درآمده بودند و به همين دليل بازشناخت شخصيت ها چندان دشوار نبود. من از نقدهاي مختلفي كه درباره وجوه گوناگون فيلم نوشته شده تشكر مي كنم و به خصوص اين تعبير كه محله شخصيت اصلي فيلم "به آهستگي" بهترين محله به جهت دراماتيك و ملموس بودن شخصيت هاي يك فيلم بوده، برايم بسيار جالب توجه بود."

كارگردان "به آهستگي" ادامه داد: "ما سال ها قبل پس از بازگشت به ايران به دليل مشكلات خانوادگي در محله اي ساكن شديم كه به جهت شرايط و مشخصات فرهنگي و رفتاري آدم ها چيزي شبيه همين محله بود. بنابراين از اين نوع محله ها و دغدغه هاي آدم هاي ساكن در آن شناخت داشتم. محمود هم يكي از افراد همين نوع محله هاست."

غلامعباس فاضلي از ميري درباره بازيگرداني و انتخاب بازيگرانش پرسيد كه وي توضيح داد: "اين روزها مي خوانم كه برخي منتقدان درباره ارائه بازي متفاوت از محمدرضا فروتن مي نويسند كه من مي خواهم كارگرداني خود را به رخ بكشم. ولي حقيقت اين است كه در دستيابي فروتن به اين نقطه كه بازي متفاوتي ارائه كند، او انگيزه و شوق زيادي داشت و همين مساله موجب شد بازي وي به خوبي ديده شود. من اعتقاد دارم تمامي عوامل بايد حرفه اي و به خوبي كار خود را بلد باشند تا اثر براي مخاطب خوب جلوه كند. بنابراين من سراغ نابازيگر نرفتم، بلكه به بازيگري فكر كردم كه نخواهد بازي كند و انگيزه فروتن براي اثبات خودش در اين نقش متفاوت، موجب ارائه بازي خوبي از شخصيت محمود شد. از طرف ديگر، من معتقدم بازيگر ويترين يك فيلم است و فيلم هايي كه بر پايه انديشه استوار است نبايد خود را به تعداد محدودي از مخاطب منحصر كنند و بازيگر، قصه خوب و كارگرداني از جمله عواملي هستند كه مخاطب را به ديدن يك فيلم ترغيب مي كند."

سازنده "به آهستگي" درباره اينكه فيلم در حد فاصل ميان يك اثر جشنواره اي و فيلمي مخاطب پسند حركت مي كند، گفت: "براي من مخاطب خيلي اهميت دارد. سينمايي كه من و شهبازي و پرتوي و ... كار مي كنيم، سينمايي استوار بر پايه انديشه است و در عين حال به سينماي حرفه اي نيز متعهد است. به عقيده من، فيلم در وهله نخست بايد صاحب انديشه باشد و در كنار آن مخاطب را سرگرم كند. در كشورهاي ايتاليا و فرانسه از دهه هاي گذشته روي اين مساله كار شده و آرام آرام مخاطب را به سمتي برده اند كه از سينماي صاحب انديشه حمايت مي كند. در كشور ما عده اي از فيلمسازان هستند كه سوار بر جريان سينماي جشنواره اي شده اند و فيلم مي سازند. البته فيلمي كه هم مخاطب داخل و هم بيننده خارج از كشور آن را بپسندد و به عبارتي زباني جهاني داشته باشد، اثري درخور توجه است. اما به نظر من يك اكران كوتاه مدت در داخل ايران خيلي بيشتر از نمايش عمومي در خارج از كشور ارزش دارد."

ميري در پاسخ به اينكه در "به آهستگي"‌ قصد گفتن چه حرفي را داشته اعلام كرد: "من دوست ندارم بگويم كه قصدم از ساخت يك فيلم چه بوده و اتفاقا تاويل هاي مختلفي كه در مورد فيلم مي شود را دوست دارم. ولي به عقيده من در جامعه ما ناباوري نهادينه شده و به جاي اعتماد به ديده ها، افرادي شنيداري شده ايم و باور به انسان از ميان رفته است. اين فيلم بر خلاف جامعه شنا مي كند و محمود قضاوت خود را بر اساس گفته هاي همسرش قرار مي دهد و پس از شنيدن ماجراي 3 روز از غيبت پري، درباره 7 روز ديگر سئوال نمي كند. در اين فيلم به مساله حفظ چارچوب خانواده تاكيد و عشق الهي در قالب خانواده و تعهد به آن مطرح مي شود."

وي در پاسخ به سئوال منتقد ميهمان جلسه درباره تناقضي كه در شخصيت پري وجود دارد و توجيه منطقي غيبت ناگهاني وي از خانه و بازگشت عجيبش توضيح داد: "من تناقض را قبول ندارم. پري از آدم هاي همان محله اي است كه در آن زندگي مي كند و فشار اهالي باعث فراري دادن او مي شود. آدم ها اين حق را دارند كه شرايط زندگي شان را تغيير دهند به شرطي كه ضررشان به كسي نرسد. مساله اصلي سفر پري به خاطر اوضاع روحي و بيماري است. پري در پي دستاويزي است كه حالش خوب شود و به همين خاطر دنبال يك حسن آقا خجندي مي رود كه به نبات فوت مي كند. انگار ديگر آدم ها حال پري را خوب نمي كنند. در حالي كه اتمسفر موجود يك روح بزرگ در يك شهر مقدس وجود دارد و اين فضا اهميت زيادي دارد و مي تواند به انسان بهره برساند."

ميري درباره پايان بندي فيلم يادآور شد: "فيلم سه راه دراماتيك را پيش روي قهرمان و مخاطب خود مي گذارد و هر بيننده اي پايان بندي مورد علاقه اش را از ميان آنها انتخاب مي كند. من به عنوان فيلمساز بخشش و باور را انتخاب مي كنم و به عقيده من اين مساله محمود را از ساير افراد فيلم متمايز مي سازد. هر كدام از بينندگان فيلم مي توانند سكانس زندان، سكانس قبرستان يا سكانس پاياني را باور كنند. اين مساله به قضاوت بيننده برمي گردد. البته به عقيده من، محمود عاشق زنش است و تعريف عشق الهي چيز عجيب و غريبي نيست."

وي درباره وجود تم سفر در دو فيلمي كه تاكنون ساخته گفت: "من كشف و شهود را دوست دارم و سعي مي كنم در فيلم هايم اين اتفاق بيفتد. از طرف ديگر، من به مساله حقوق از دست رفته آدم ها اشاره مي كنم و شايد اين سفر به نوعي موجب شود تا افراد حقوق ضايع شده خود را به دست بياورند."

محمدرضا فروتن هم در اين نشست درباره روند بازشناخت شخصيت محمود گفت: "اين مساله به خواندن دقيق فيلمنامه برمي گردد كه من از نقش خيلي خوشم آمد. قرار ما از ابتدا اين بود كه بازي از سوي من ارائه نشود. من هميشه وسوسه بازي نكردن در فيلم را دوست داشتم و اينكه همانند يك نابازيگر ديده شوم. به عقيده من، مهم است سينماگراني كه به سمت سينماي صاحب انديشه تمايل دارند استفاده از نابازيگر يا ستارگان جوان را به عنوان الگو مد نظر قرار ندهند. من دوست داشتم تجربه كنم و اين نقش شرايط لازم را در اختيارم قرار مي داد. من با تلاشي كه در زمينه كشف اين شخصيت انجام دادم و با رتوش ها و هدايت هاي خوبي كه از سوي كارگردان صورت گرفت، توانستم به ذات نقش برسم."

وي درباره پيدا كردن شيوه خاص راه رفتن و حركات اين نقش اعلام كرد: "من از ابتدا درباره نوع حركات به خصوص راه رفتن اين بازيگر فكر كرده بودم و كارگردان فيلم هم بر اين وجه تاكيد زيادي داشت. در قسمتي كه محمود در حال جمع كردن استشهاد محلي است، چندين بار رتوش انجام شد تا من به نوع راه رفتن محمود دست پيدا كردم."

فروتن درباره اينكه چه قضاوتي از رفتار نهايي محمود به عنوان فردي بي سواد و ساده و متعلق به طبقه فرودست جامعه دارد، توضيح داد: "قسمتي كه محمود به استقبال پري پس از آزادي از زندان مي رود، يكي از پايان بندي هاي فيلم است و به طور كامل جزو داستان نيست. من زماني كه متوجه شدم پايان فيلم به چند شكل مختلف گرفته مي شود اين دغدغه را داشتم كه مخاطب متوجه مساله نشود. اما وقتي فيلم را ديدم اين مساله را فهميدم كه اثر گنگ نيست. به عقيده من انتظار اينكه شخصيتي همانند محمود در پايان همسرش را درك كند و او را ببخشد كاملا قابل پيش بيني و انتظار است. ما در اطراف خود افراد تحصيل كرده و باسواد و ثروتمندي ديده ايم كه رفتار چندان درستي ندارند يا ما روش زندگي شان را نمي پسنديم و از سوي ديگر افراد كم سواد و فقيري هم هستند كه با وجود نداشتن سواد از آگاهي و فرهنگ بالايي برخودارند."

اين بازيگر ادامه داد: "محمود ميل به زندگي و تبعيت از واقعيت هاي آن را دارد. به عقيده من چنين افرادي بيشتر بر اساس خصوصيات روحي مثبت خود رفتار مي كنند و كمتر خودنمايي دارند. در حالي كه بخشي از نوع صحبت و بيان افراد باسواد و تحصيل كرده مي تواند تبعيت از نفس و خودنمايي باشد. به عقيده من، محمود يكي از آدم هاي ساده و زيباي جامعه است كه با وجودش دنيا را زيبا مي كند، اما در اجتماع بي پناه است. شايد براي فردي همانند محمود بايد اين اتفاق بيفتد تا او همراه خانواده اش به شهر ديگري برود و در همان شهر نيز مشغول كار شود تا بتواند از همسر بيمارش بهتر نگهداري كند. هميشه افراد به دنبال تربيت فرزندان خود هستند، در حالي كه ابتدا بايد خود را تربيت كنند و بايد دنبال ايجاد مراكزي براي تربيت والدين و مربي بود.

فروتن درباره شباهت نوع بازي خود در اين فيلم با "وقتي همه خواب بودند" گفت: "من از اين پرسش خيلي تعجب مي كنم و نمي دانم اين كلي نگري در منتقدان و نويسندگان سينمايي وجود دارد يا من وسواسم در مورد نقش آنقدر زياد است كه كاراكترها را يكي نمي بينم. در "وقتي همه خواب بودند" من نقش فردي را بازي مي كردم كه در كودكي خود مانده بود و بدون فيلتر زندگي مي كرد و اين مساله را باور داشت كه مي تواند پيرزن يك روستا را به مكه ببرد. در حالي كه نقش محمود با اين فرد تفاوت هاي زيادي داشت. شايد بازي من در فيلم هاي كيميايي را بتوان با هم مقايسه كرد."

وي در ارزيابي خود از اكران همزمان چند فيلمش اظهار داشت: "من خيلي دوست داشتم فيلم هاي "به آهستگي" و "باغ هاي كندلوس" همزمان روي پرده بروند و اين شكل از فيلم ها نظر مخاطبان را به خود جلب كند. از طرف ديگر، نوع بازي من در اين دو فيلم به خوبي قابل تفكيك و سطح آن قابل شناسايي است."
کد خبر 336321

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha