دكتر عبدالغفور آرزو - شاعر و محقق ادبي افغان، در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود: اگر نگاهي به تاريخ منظقه داشته باشيم و تاريخ و تمدن را در آن مرور كنيم، مي بينيم كه در گذشته كشورهاي مختلفي از تركان عثماني تا هندوها وجود داشته اند كه زبان و فرهنگي همگون را دارا بوده اند.
وي افزود: امروز در وضعيتي هستيم كه فارسي دري محدود به ايران و افغانستان و تاجيكستان است و در واقع از آن گستره پيشين به سه كشور محدود و منحصر شده است.
مولف كتاب " بوطيقاي بيدل " تصريح كرد: بايد ببينيم چرا آن تمدن فراخ و باشكوه گذشته در مراحل و گذر زمان به اينجا رسيده است. پشتوانه چنين تمدني بدون شك فلسفه و كلام بوده است كه خود پشتوانه اي عظيم به نام زبان فارسي كه زبان برتر و جهاني به شمار مي رفت را در اختيار داشت.
وي با اشاره به نظريه دهكده جهاني اظهار داشت: امروز كه دنيا به سمت و سوهاي تازه اي حرت مي كند زبان فارسي مهجور و دورافتاده است و كشورهايي كه صاحب فن آوري و صنعت هستند علاوه بر صنعت ، فرهنگ و آموزه هاي خود را نيز خانه به خانه انتقال مي دهند و نفوذ خود را گسترش مي دهند.
دكتر آرزو تصريح كرد: بايد سياستي را اتخاذ كرد تا در كشورهاي فارسي زبان، منافع ملي با منافع تمدني هماهنگ شود. بدين معني كه زماني، حوزه تمدني ما بسيار بزرگ بود و مرزهاي جغرافيايي شباهتي با امروز نداشت اما امروز ايران، افغانستان و تاجيكستان هر كدام دولت و هويت مستقلي دارند. در واقع اين كشورها از هويت و ريشه مشتركي برخوردارند و نيز هر يك منافع و هويت هاي خاص خود را به پيش مي برند.
مولف كتاب " چهار شاعر چهار برادر" ادامه داد: بايد از آن هويت مشترك در عين وجود هويت و دولت هاي مستقل تبعيت كرد و آن را قوت بخشيد. موضوع جهاني شدن بسيار جدي است و تنها راهي كه در اين ميان وجود دارد اتخاذ سياست هاي كلاني است كه با هويت و فرهنگ مشترك همخوان باشد.
كاردار سفارت افغانستان در ايران تصريح كرد: بايد بدانيم كه اگر هويت هاي تمدني مشترك را فراموش كنيم ، دستيابي به اشتراك هاي سياسي نيز بسيار دشوار خواهد بود.
عبدالغفور آرزو تصريح كرد: بزرگان و مسئولان رده بالاي نظام هاي اين سه كشور(ايران، افغانستان و تاجيكستان) مي توانند زبان و فرهنگ را جدي تر از هميشه تلقي كنند تا اين هدف يعني تعادل و تطبيق منافع ملي با منافع تمدني به دست بيايد. اين تعادل پشتوانه اي مي شود تا سطح اقتصادي كشورها نيز به توازن برسد.
وي ادامه داد: تقويت و استحكام زبان فارسي در اين كشورها لازمه دست يافتن و احياي فرهنگ تمدني مشترك است و اگر اين امر حادث شود و هنجارها و ارزش هاي مشترك ميان كشورها تثبيت شود، زندگي آسان تري در عصر جهاني شدن خواهيم داشت.
اين پژوهشگر شعر و ادب افغانستان در پايان تاكيد كرد: اسلام علي رغم هويت مستقل كشورها، يكي از عوامل قدرتمند پيوند زدن كشورها و ملت هاي سرزمين هاي اسلامي است. يعني همه ما ذيل يك تمدن هستيم. زبان نيز همين وضعيت را دارد و مي تواند يكي از عوامل اصلي گفتگوي تمدن ها، بقاي ميراث تمدني و تقويت روابط شود.
نظر شما