پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۲۷ خرداد ۱۳۸۵، ۱۴:۱۴

كامران شرفشاهي در گفتگو با مهر :

" شعر اعتراض " سكوت در برابر سوء استفاده ها را جايز نمي داند / سلمان هراتي چهره شاخص ادبيات اجتماعي در ايران است

" شعر اعتراض " سكوت در برابر سوء استفاده ها را جايز نمي داند / سلمان هراتي چهره شاخص ادبيات اجتماعي در ايران است

ادبيات اجتماعي كه از آن غالبا با عنوان " شعراعتراض " ياد شده است ، مولود آغازين روزهاي جنگ تحميلي بود و در آن برهه از زمان ، اين شعر فرياد رساي شاعران متعهدي بود كه نگران آينده انقلاب و كشور بودند و سكوت در برابر سوء استفاده ها را جايز نمي شمرند .




كامران شرفشاهي - شاعر و نويسنده معاصر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : از پيشگامان " شعراعتراض " مي توان از شاعران متعهدي همچون زنده ياد سلمان هراتي ، عزيزالله  زيادي و دكتر سيد حسن حسيني ياد كرد.  خصوصا مرحوم سلمان هراتي درمجموعه هاي " از آسمان سبز"  و " دري به خانه خورشيد "  آثار قابل تاملي را در اين زمينه ارايه كرد كه به شعر آن روزگار و شاعران دوره هاي ديگر تاثير فراواني بر جا نهاد.

به گفته اين شاعر ، شعر اعتراض، شعري متعهد و منتقد استو بيانگر دردها و معضلات اجتماعي اين شعرگاه تا مرحله افشا گري نيز پيش مي رود، محاكمه و محكوم مي كند، و جامعه را به بيداري و استواري، و حضور پرشور و آگاهانه درصحنه دعوت مي نمايد .

وي افزود : در نخستين جلوه هاي شعر اعتراض از يك سو رشادت ها، جانبازي ها و مظلوميت رزمندگان درجبهه ها مورد ستايش قرار گرفته و از ديگر سو به منفعت جويان و عافيت طلباني كه سعي مي كردند با تحت فشار قرار دادن مردم در آن شرايط دشوار به مال و منالي برسند، تاخته شده است ، در واقع ادبيات اعتراضي، ادبياتي پويا، آرمانگرا و موانع ارزشهاي والا و راستين است. ادبياتي كه تكاثر و نابرابري ها را تاب نمي آورد و نمي تواند از كنار تفاوت ها، بي تفاوت عبور كند.

شرفشاهي يادآور شد : يكي از مهمترين مشخصه هاي شعر اعتراض، بهره گيري شاعر از آيات قرآن كريم، احاديث و روايت خاندان پاك وحي (ع) است. در اين آثار فرازهايي تاريخ صدر اسلام به عنوان الگو و ميزان سنجش، به نحو چشمگيري مورد استفاده قرار گرفته است. و نسبت به تكرار آن وقايع وانحرافاتي كه موجب روي كار آمدن بني اميه و عباسيان شد، به شدت هشدار داده شده است.

دبير شبهاي شعر و داستان كارگري در كشور ، خاطرنشان ساخت : شعر اعتراض از آنجا كه از بياني جسورانه وحماسي برخوردار بود و با مضامين مذهبي و آرمانها و ارزشهاي پيوندي ناگسستني داشت با رويكرد اجتماعي پرشوري روبرو شد، و حتي تا چند سال پس از جنگ تحميلي از حمايت رسانه ها نيز برخوردار بود، اما به تدريج اين شيوه مورد نقد برخي از جريانها قرار گرفت و اين نقد تا به آنجا پيش رفت كه شعر اعتراض پس از انقلاب با شعر و روان مشروطيت مورد مقايسه قرار گرفته و جنبه شعاري آن را بيشتر از شعريت آن به شمار آورند .


به عبارت ديگر منتقدان بر اين باور بودند كه همانند اشعار عصر مشروطيت، شعر اعتراض نيز، اثري است كه داراي تاريخ مصرف است و با گذشت زمان اندك اندك رنگ باخته و موضوعيت خود را از دست مي دهد ، در اين ميان شاعراني نيز بودند كه براي شعر شاني قدسي و اسماني قايل بودند و عقيده داشتند كه شاعر نبايد تا اين مرحله تنزل كند كه از مسايل روزمره بسرايد و از آسمان بازماند.

وي كه فضاي ادبيات اجتماعي را در ايران تعطيل شده نمي داند ، اظهار داشت : چنين فضايي موجب شد تا شعر اعتراض به شاعران آرمانگرايي منحصر شود  كه دوران دفاع مقدس را درك كرده بودند. شاعران برخاسته از انقلاب كه از آنان با عنوان " نسل سوخته " ياد مي شود. و در نتيجه فضايي ايجاد شد كه از شعر اعتراض تنها از تريبون همايش هاي مربوط به دفاع مقدس و نشريات مرتبط با آن قابل دستيابي بود.

شرفشاهي يادآور شد : ذكر اين نكته نيز لازم است كه شاعران اين عرصه غالبا اعتناي چنداني به تب جاودانگي و جهاني شدن نداشتند . آنان براي خود هدف و رسالت ديگري را تعريف كرده بودند. چنانچه سلمان هراتي در يكي از شعرهاي خود با عنوان خرمهره نوبل از جوايز ادبي جهان ياد مي كند و ترجيح مي دهد تا به جاي مقبول ديگران شعر گفتن، راوي سرگذشت درد آلود مردماني باشد كه دربين آنها زندگي مي كند ، متاسفانه شعر اعتراض ، علي رغم جلوه هاي پرجاذبه و تامل برانگيز آن هرگز به طور جدي مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار نگرفت.

اين شاعر تصريح كرد : فاصله گرفتن از شعر اعتراض كه براي خود رسالت التزامي اجتماعي قايل بود منجرشد ، به اين كه گروهي از شاعران به فضاهاي آلوده خاكستري و سياه  بازگردند .

شعرهاي پوچ گرا، شعرهاي جنسيتي كه ازآن به عنوان شعرهاي برهنه يا كثيف ياد شده است ، شعرهاي سياه كه عنوان ژانر وحشت را يدك مي كشند و انواع شيوه هاي حديث نفس تدريجا درخلا پيش آمده ، به رشد و تكثير رسيدند و حتي آثاردهه شصت و هفتاد را به زير سوال كشاندند ، شعري كه مقابل سنت و آرمانگرايي صف آرايي كرد ، ازچنان شاكله اي برخوردار بود كه از فرط غربت ، تعجب مخاطب را برمي انگيخت . فاصله گرفتن از هويت به مفهوم گسترده آن در مواردي به چنان درجه اي بود كه احساس رويارويي با فرهنگ مادري،كاملا حس مي شد .

به گفته وي ، اين انقطاع فرهنگي در داخل مرزهاي سرزميني انقلابي به راستي شگفتي آفرين بود . برآمدن چنين ميوه هايي متفاوت از درخت ادبيات اين ديارتحليل ها و توجيهات متعددي را درپي داشت . گروهي از آن به عنوان پسرفت ادبي ، گروهي به عنوان معلول طبيعي و انعكاس قابل انعكاس قابل انتظار شرايط نو ، و گروهي نيز از آن در حد يك طبع آزمايي و فرم گرايي ياد كردند.

ظهورطيفي از اشعاري كه فاقد پيام و يا محملي براي تاختن به بنيانهاي اخلاقي اجتماع بود ، اين پرسش از ياد رفته را دوباره بر سرزبانها انداخت كه آيا به بهانه " هنر براي هنر " مي توان تمام قواعد را زير پا گذاشت و اين پرسش البته پرسشي  ژرف و ذهن سوز است . چنانچه رومن رولان مي گويد : خوب است جامعه از هنرمند بپرسد ، سهم من ازهنرچيست ؟ اگر چيزي براي من نداري ،  پس رهايم كن .

كامران شرفشاهي در پايان گفتگو با مهر ، يادآور شد : رواج شعر بدون پيام و كاملا مقلد فرهنگ غرب ، پاسخگوي نيازهاي جامعه ما نمي تواند باشد . استفاده ازتكنيك هاي هنري وديگرقابليت ها، زماني ارزنده است كه بارمحتوايي قابل ملاحظه اي را به مخاطب منتقل كند . به عنوان مثال در ژانر وحشت شاهد خلق اشعار فراواني هستيم كه شاعر فقط درصدد برآمده است تا فضايي سياه و هراس آلود را ترسيم كند ، فضايي همانند فيلم هايي پردلهره و ترس آور هاليوود ، اما وقتي خوب درفيلم هاي هاليوودي نگاه مي كنيم  متوجه مي شويم كه از اين وسيله براي تبليغ مسيحيت استفاده شده است . در اين فيلم ها يك گردبند صليب معمولي از قدرتي خارق العاده و معجزه آميز برخوردار است و اعتقاد به آن ايمني بخش است ، منظور در اينجا حركت به سمت آثار سفارشي و به تعبير ماياكوفسكي كارخانه شعرسازي نيست . بلكه مطالعه و غناي محتوايي آثار است ، چنانكه مرحوم آقا نجفي قوچاني با تمثيل به فوت مثالي خود ، در همين ژانر وحشت ، اثري مانند سياحت غرب را پديد آورده است ، اثري كه پيام آن معاد است و مرگ آگاهي .

کد خبر 340557

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha