به گزارش خبرگزاري مهر به اعتقاد انديشمندان الهي و روانشناسان ديندار ، سرچشمه دين گرايى انسان، عقل و فطرت او است چرا كه انسان در نخستين مراحل آگاهى خويش، از واقعيت خود و اطراف، رابطه خود را با اشيا و رابطه بين اشيا را درك مى كند و اين ادراك انديشه نيازمندى عمومى واقعيتهايى را كه شناخته است، ايجاد كرده و همين امر ذهن انسان را متوجه نقطه اتكالي مي كند كه برآورنده نياز موجودات است .
امروزه همواره بحث از تغيير و تحول است. تحولى فراگير كه به عقيده عده اى، در ثابت ترين معيارهاى بشرى رسوخ كرده است معتقدان اين گروه بر اين باور هستند كه هيچكدام از معارف بشرى در برابر اين تغييرات، مقاومت نكرده، ارزش هاى مقدس و پايه هاى مذهبى و علمى نيز دستخوش تغييرات عظيم خواهند شد.
در چنين محيطى كه همه چيز در برابر فطرت انسان قرار گرفته بود، فطرت خفته بشر، خواستار تعديل نظامهاى فكرى و اجتماعى حاكم بر محيط خويش شد .
اين انقلاب روحى با بازنگرى مبادى فكرى ماديگرايى و بازگشت به عقايد گذشته همراه شد و انسان قرن بيستم دريافت كه حركتى خطرناك را آغاز كرده است، ازاين رو اين قرن را بايد قرن زنده شدن دوباره معنويت دانست.
دين اسلام هدايتگر انسان در مسير سعادت است
حجت الاسلام خاتمي عضو مجلس خبرگان رهبري و امام جمعه موقت تهران گفت: دين اسلام با ارائه مباني مشخص به ابعاد مختلف زندگي انسان توجه داشته و پاسخگوي تمامي نيازهاي فطري وي است به همين دليل دين، مسير اصلي زندگي انسان را مشخص و آن را براي رسيدن به سعادت دنيوي و اخروي هدايت و راهنمايي مي كند.
وي با اشاره به مسئله اجتهاد اظهار داشت: دين تمام پرسشهاي بشر را تا روز قيامت پاسخ مي دهد از اين رو امام خميني (ره) فقه را تئوري زندگي از ولادت تا وفات مي دانند، اما ممكن است افرادي به عمق اسلام پي نبرند و در اين مرحله است كه بحث اجتهاد مطرح مي شود .
حجت الاسلام خاتمي افزود: مجتهدان شيعه، دين را با زندگي امروز بشر تطبيق و با تكيه بر مباني استوار ديني به برآوردن نياز او مي پردازند.
دين بسياري از ناگفته هاي انسان و زندگي را مطرح مي كند
دكتر قاسم پور حسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي با اشاره به اينكه دين باطل كننده عقل نيست، افزود: دين، بر عقل خط بطلان نمي كشد تنها تعادل را به انسان مي آموزد و اين همان چيزي است كه اخلاق اسلامي كه مبتني بر دين خاتم است به آن سفارش مي كند.
وي بحث در زمينه اخلاق را جزئي از علوم عقلي عنوان كرد و اظهار داشت: سخن پيرامون اخلاق از ارسطو آغاز شده و اخلاقيون بحث خانواده و علم الاجتماع را در برابر اخلاق فردي مطرح كردند و اين دو مورد را پيرو فرد و عقل فردي دانستند.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي با اشاره به تأثير بسياري امور بر معرفت انسان و تكامل شناخت بشر نسبت به مسائل مختلف در طول زمان، ارزش هاي عقلي را قابل تغيير اعلام كرد و افزود: چون عقل جمعي تحول مي يابد پس ارزشهاي برخاسته از آن نيز متحول مي شوند، اما ارزشهايي كه بر مبناي دين استوار هستند تغيير نمي كنند چون با فطرت انسان همخواني دارند و فطرت تبديل ناپذير است.
دين آيين نامه زندگي انسان است
حجت الاسلام دكتر محمد جواد اسكندرلو عضو هيئت علمي مركز جهاني علوم اسلامي نيز با استناد به گفته شهيد مطهري ، دين را آيين نامه زندگي انسانها عنوان كرد و گفت: انسانها موجودات اجتماعي هستند و نمي توانند به صورت انفرادي زندگي كنند به همين دليل به قواعد و اصولي نياز دارند كه بر اساس آن تصميم گيري كرده و به ارتباط با يكديگر بپردازند كه بهترين راهنما و دستورالعمل براي آنها، توجه به دين و دستورات آن است.
حجت الاسلام اسكندرلو اسلام را كاملترين آيين و شريعت براي پاسخگويي به نيازهاي فردي و اجتماعي انسان معرفي كرد و گفت: اسلام مصالح زندگي فرد را در نظرگرفته، تمام روشهاي لازم براي جذب منافع و دور كردن مفاسد را بيان مي كند و ازعقل انسان براي رسيدن به اين مرحله كمك مي گيرد.
وي عقل را مهمترين عامل پس از كتاب و سنت در استنباط احكام ديني عنوان و تأكيد كرد: براي بهره گيري صحيح از كتاب و سنت بايد به عقل پناه برد كه پيامبر دروني انسان است، اگر چه به همه معرفتها از طريق عقل نمي توان دست يافت، براي مثال اينكه انسان چه كند و چه نكند را عقل پاسخ نمي دهد بلكه وحي ، جوابگوي آن است.
دين زندگي انسان را هدفمند مي كند
حجت الاسلام سيد ابوالحسن نواب رئيس مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب قم در گفتگو با خبرنگار مهر ، دين را عاملي براي هدفمند كردن زندگي انسان عنوان كرد و گفت: دين بر سه بخش وجودي انسان يعني باور، انديشه و كردار او اثر گذاشته و زندگي او را تحت تأثير قرارمي دهد چرا كه انسان بدون باور به وجودي برتر، سر در گم و آشفته است و وقتي به باور رسيد فكر و انديشه خود را كه دين مي تواند به آن جهت دهد به كار خواهد گرفت.
وي عمل انسان را سومين بخش از وجود او معرفي كرد و افزود: وقتي باور انسان بر مبناي عقل و انديشه وي شكل گيرد، بركردار او تأثير گذاشته، مسير زندگي او را تصحيح مي كند و انساني كه ديندار است از آرامش بيشتري برخوردار بوده و زندگي هدفمندي خواهد داشت.
حجت الاسلام نواب با اعتقاد به اينكه دين، همه ابعاد زندگي بشر را در بر مي گيرد گفت: دين از پيش از تولد تا پس از فوت، زندگي ما را در برگرفته و براي هر كدام، احكام خاص خود را دارد، حتي دين با حاكميت هم در ارتباط با لايه هاي مختلف زندگي انسان عجين شده است.
دين پاسخگوي نيازهاي بشري است
حجت الاسلام عبدالحسين خسروپناه پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي يادآور شد: مباحث فلسفه دين به طور منطقي بر مباحث كلامى مقدم هستند، در بسيارى از موارد رابطه اين دو مانند رابطه اصول فقه با فقه است.
وي افزود: موضع اصول فقه، در حقيقت يك موضع بيرون فقهى است و پذيرش مبانى خاص اصولى، در استنباط فقهى فقيه مؤثر است و لذا جاى هر گونه مناقشه اى در باب اين مبانى، در علم اصول است، كما اينكه بحثهاى فلسفه دين و انتخاب هر گونه موضعى در حوزه فلسفه دين، در آراي كلامى متكلم نيز مؤثر خواهد بود .
حجت الاسلام خسروپناه در مورد اينكه منشأ گرايش فردى و اجتماعى به دين چيست، گفت: امروزه در اين بحث، نظريه هايى مانند نظريه فطرت، نظريه ضمير ناهوشيار فرويد، نظريه فرافكنى بودن دين از فوئرباخ، نظريه اريك فروم و نظريه شلاير ماخر مطرح است و هر فيلسوف دينى با پذيرش يكى از اين مبانى، بايد موضع خود را در برابر بقيه نظريه ها مشخص كند.
وي با تأكيد بر ضرورت نياز بشر به دين، افزود: چرا على رغم تغييرات اجتماعى و رشد عقلانى بشر، هنوز به دين محتاجيم؟ دين چه نيازهايى از ما انسانها را پاسخ مى گويد كه علم يا عقل قادر به پاسخگويى آنها نيستند؟ كه اين موارد در واقع همان انتظارات ما از دين هستند .
وي يادآور شد: نيازهايى كه ما را به سمت دين مى كشانند چند نياز اساسى است. نياز به رهايى از ترس و از مرگ، نياز به رهائى از تنهايى، نياز درونى ما به اجراى عدالت، نياز به معنادارى زندگى و نياز به اميدى كه بتوان با آن رنج زندگى را تحمل كرد، از جمله اين نيازها هستند.
نظر شما