شعله هاي غم است در جانم
چشمه ماتم است ، چشمانم
سوختم ، سوختم ، كسي نشنيد
ناله هاي دل پريشانم
عقده دل به چاه مي گويم
چاه را غمگسار مي دانم
خون دل مي رود ز سينه هنوز
تا كه شرح فراق ، مي خوانم
درد سختي است غربت و اندوه
ترسم آخر كنند بنيانم
بي تو پژمرد بوستان علي
باغ آفت زده است بستانم
جاري سيل اشك از چشمم
مي كند فاش ، راز پنهانم
از غم داغت اي صداقت محض
سر كشد شعله از گريبانم
نخل ها نيز سوگوار تواند
نخل قامت خميده را مانم ...
* عباس براتي پور

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : سوگ بانوي بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) اين روزها با لحظه هايمان گره خورده است ، بانويي كه صلابت ، ولايتمداري و پرهيزگاري اش تا هميشه زبانزد تاريخ است ، بزرگان ، سخندانان و خردورزان و عالمان دين در توصيف آن وجود بي بديل آسماني فراوان گفته و بسيار قلم زده اند ، اما باز هم بايد گفت و نوشت تا رايحه جاودان نام و خاطره آن حضرت ، همچنان فضاي عطشان اعصار به معنويت و عدالت را معطر سازد .
کد خبر 344638
نظر شما