به گزارش خبرنگار مهر ، دنياي امروز بين دو وضعيت كاملا متفاوت قرار دارد . در حالت اول همه چيز به سمت جهاني شدن حركت مي كند ، يعني مرزها كمرنگ شده و دولتها در فضايي از سياست و دوگانگي قرار گرفته اند. ملتها مانند دوران هاي گذشته صرفا علايق وطني ندارند، علايق جهان وطني نيز بروز يافته است . مردم علاوه بر حس ناسيوناليستي كه كمرنگ شده است بدليل اطلاعات و ارتباطات سريع و وسيع جهاني يكسري علايق خارج از مرزهاي كشور خويش نيز دارند . عدم كنترل دولتها بر ملتها و كاهش توان آنها در بسيج نمودن مردم در امور ناسيوناليستي از پيامدهاي جهاني شدن است .بهترين نمونه جهاني شدن در سطح قاره اروپا ديده مي شود قاره اي كه به سمت از ميان برداشتن مرزها و كاهش موانع و رفت و آمد مردم حركت مي كند. البته يكي ازديدگاههايي كه وجود دارد اين است كه جهاني شدن مصادف با آمريكايي شدن است ، اين ديدگاه به دليل قدرت بالاي اقتصادي ، فرهنگي و سياسي آمريكا در سطح جهان بوجود آمده است اما بايد گفت كه جهاني شدن جدا از آمريكايي يا اروپايي شدن است .
در حالت دوم ، تحقيقات نشان مي دهند در اكثر جوامع ، فعاليت هاي اقتصادي به تدريج جنبه محلي يافته و توأم با اصلاحات ساختاري ، شرايط محيط اقتصادي نيز ظهور و بسط بيشتري يافته است . نهادهاي اقتصادي نقش به سزايي در پشتيباني ساختاري و اعتماد مردم نسبت به كنشگران اجتماعي ايفا مي كنند . اين دو نقش در دو سطح ظهور مي يابند ، يكي در سطح محلي و ديگري در سطح ملي . در سطح محلي نقش نهادها تعريف و تعيين مي شود . به اين ترتيب يك جهت گيري و مسير كلي مشخص مي شود كه در نهايت مديريت راهبردي شهري بوجود مي آيد و در سطح ملي نيز اين نهادهاي محلي ساختار كلي را شكل مي دهند .
منظور اين است كه همه چيز چه در سطح جهاني و چه در سطح ملي دو گانه است . حاصل اين شرايط اين است كه مراجع ذي صلاح محلي بتوانند از يك سو در قالب اجتماعات، شوراها و انجمن هاي ملي چالش ها و تنش هاي بين شرايط مردمسالار محلي را درچارچوب هاي جهاني مبتني بر تجارت، اقتصاد جهاني و علايق فراملي حل كنند ، و از سوي ديگر سعادت مردم و امكانات محلي را افزايش دهند و نيز خواست ها و مطالبات اجتماعي مردم را در فرآيند جهاني شدن هدايت نمايند. به عبارت ديگر، همين نقش ها هستند كه تنش بين ويژگي هاي محلي و همچنين شبكه هاي اطلاعاتي و مبادلات ابرازي جهان را مشخص مي كنند .
شوراها تنها نهادي هستند كه استعداد بر عهده گرفتن كاهش چالش هاي محلي، ملي و جهاني را دارند . شوراها به واسطه ارتباط با مردم به صورت محلي مي توانند خواست هاي محلي را با توجه به افزايش آنها برآورده سازند و از محلي شدن منفي و امنيت زدايي جلوگيري كنند. همچنين به دليل ارتباط با دولت و جايگاه قانوني خويش مي توانند پيوندهاي ملي را افزايش دهند و عاملي براي امنيت و وحدت ملي با توجه به شرايط جديد اين مفاهيم باشند ، و در نهايت اينكه از آنجا كه نهادي مردمي و غير دولتي محسوب مي شوند مي توانند علايق جهاني مردم را هدايت نمايند و در ارتباط با گروههاي فراملي چالش هاي جهاني شدن را كاهش دهند.
نظر شما