به گزارش خبرنگار اقتصادي مهر، خط لوله باكو-تفليس-جيحان، پنجشبه هفته جاري با حضور الهام علياف رئيس جمهور آذربايجان، ميخائيل ساخاشويلي رئيس جمهوري گرجستان و احمد نجد سزر رئيس جمهور تركيه به طور رسمي در تركيه افتتاح ميشود.
اين خط لوله نفت مناطق درياي خزر را كه سومين منبع بزرگ انرژي جهان محسوب ميشود، به بندر جيحان تركيه و از آن طريق به اروپا ميرساند و وابستگي كشورهاي غربي به ذخاير نفت و گاز خاورميانه و روسيه را كاهش ميدهد.
اين خط لوله كه يكي از طولانيترين خطوط لوله نفت در جهان است حدود 1100 مايل معادل هزار و 774 كيلومتر طول دارد و از باكو پايتخت آذربايجان تا گرجستان و تركيه امتداد پيدا ميكند. حدود 1074 كيلومتر آن از خاك تركيه، 440 كيلومتر از خاك آذربايجان و 260 كيلومتر از خاك گرجستان ميگذرد.
اين خط لوله نهايتا به پايانه نفتي بندر جيحان تركيه منتهي ميشود كه در حاشيه درياي مديترانه قرار دارد و از طريق نفتكشها نفت درياي خزر به كشورهاي غربي منتقل ميشود. اولين كشتي نفتكش در چهارم ماه ژوئن گذشته به منظور آزمايش اين مسير از بندر جيحان به مقصد ايتاليا بارگيري كرد.
خط لوله باكو-تفليس-جيحان قابليت حمل سالانه 50 ميليون تن نفت خام را دارد اما به نظر نميرسد كه در كوتاه مدت بتواند با تمام ظرفيت كار كند.
ماه گذشته قزاقستان قراردادي براي پيوستن به اين خط لوله امضا كرد و متعهد شد سالانه 7.5 ميليون تن نفت به اين خط لوله تزريق كند و آن را در بلندمدت به 20 ميليون تن در سال افزايش دهد.
اين خط لوله توسط كنسرسيومي بينالمللي به رهبري بريتيش پتروليوم انگلستان كه 30.1 درصد سهام آن را در اختيار داشت، ساخته شد و شركت دولتي سوكار آذربايجان نيز 25 درصد سهام ساخت خط لوله را برعهده داشت.
ديگر سهامداران اين خط لوله عبارتند از: اونوكال آمريكا 8.9 درصد، استات اويل نروژ 8.71 درصد، تي.پي.اي.او تركيه 6.53 درصد، اني ايتاليا 5 درصد، توتال فرانسه 5 درصد، ايتوچو ژاپن 3.4 درصد، اينپكس ژاپن 2.5 درصد، كونوكو فيليپس آمريكا 2.5 درصد، و امرادا هس آمريكا 2.36 درصد.
فارغ از مزاياي اقتصادي خط لوله باكو-تفليس-جيحان، اين خط لوله از ديدگاه غرب از اهميت ژئواستراتژيك برخوردار است و ميتواند تسلط ديرينه روسيه بر صادرات نفت خزر را بشكند و موجب انزواي بيشتر ايران در عرصه نفت خزر شود.
با وجود ترديدهاي گستردهاي كه در ابتدا نسبت به صرفه اقتصادي و تجاري اين خط لوله مطرح ميشد، آمريكا با حمايت خود از آن و لابي كردن براي عدم پيوستن ايران به اين خط لوله موجب اجرايي شدن اين خط لوله شد، حال آنكه مسير ايران كوتاهتر و كمهزينهتر به نظر ميرسيد.
طراحي اوليه اين خط لوله در اوايل دهه 1990 و به دنبال فروپاشي شوروي آغاز شد و ساخت آن از سال 2000 شروع گرديد.
نظر شما