به گزارش خبرگزاري مهر در اين مقاله آمده است: تولد بانوى يگانه جهان، فاطمه زهرا(س) نويد بخش آغاز رستاخيزى است كه جهانيان را به عالمى ديگر رهنمون مي كند، عالمى كه به شعاع يك زن روشنى مى يابد، به محبتش گرما مى گيرد و به ولايتش سامان و جريان مىيابد. در اين ميان زن مسلمان ما در سده اى كه ديگران به پندارى غلط، "قرن زنانش" ناميده اند، مصمم است تا آن گونه كه طلوع خمينى كبير(ره) را به آغازى بر يك تحول مبارك بدل نمود، با بازخوانى شخصيت زن از سنت نبوى و سيره فاطمى، بابى به جهان جديد بگشايد و به درستى محوريت زن در قرن جديد را اثبات نمايد :
الف - آسيب شناسى دفاع از حقوق زنان
هرچند به بركت انقلاب اسلامى حس خودباورى و استقلال فرهنگى در ميان فرهيختگان شكل گرفت، اما هنوز مدت زمانى باقى است تا تأثيرگذارىهاى خود را در ايجاد يك جريان بالنده، با ادبيات نظام مند و نخبگان كارآمد برجاى گذارد.
در مقايسه اى كوتاه بين شرايط فعلي دفاع از حقوق زن با تحولاتى كه اسلام در اين زمينه به وجود آورد، به خوبى روشن مىشود كه حركت پيامبر اسلام(ص)، حركتى هدفمند و از سر اعتقاد بوده است، چرا كه او در اين راه هم با عقايد جاهليت عربى درباره زن مبارزه كرد و هم با فرهنگ وارداتى روم كه در پرستش بتهاى مؤنث تجلى پيدا مىكرد.
در چنين شرايطى پيامبر هم به نقد سنتهاى موجود پرداخت و هم به ترسيم جايگاه و شخصيت زن از منظر اسلام. اين حركت از چند طريق دنبال شد:
- همتا دانستن زن و مرد: برابرى زن و مرد در انسانيت و در دستيابى به كمالات انسانى از اصول نگرش اسلام است كه قرآن كريم، پيامبر اسلام(ص) و اهل بيت (ع) به تبيين آن پرداخته اند. آياتى از قرآن كريم كه يكسان به زن و مرد وعده بهشت مىدهد و آنان را چون مردان در اقامه نماز، اعطاى زكات، پذيرش سرپرستى خدا و رسول(ص) و اصلاح جامعه اسلامى در قالب امر به معروف و نهى از منكر مسئول مىشمارد و بر ايمان و تسليم، صداقت، صبر، خشوع و عفت زن و مرد ارزشى يكسان مىگذارد نشانگر يكسان نگرى اسلام است .
- توجه به ارزش دختران و تشويق به پرورش و حمايت از آنان: شيوه پيامبر(ص) آن بود كه از يك سو به ارزش و جايگاه ويژه دختران در زندگى توجه دهد و به تأثير آنان به عنوان مونس، اهل مدارا و نيكى، با خير و بركت، اهل پاكيزگى و سبب طراوت زندگى اشاره كند و از سوى ديگر با بيان رزاقيت خداوند، احساس سنگينى در نگهدارى آنان را برطرف كند، ضمن آنكه عليه سنت دختركشى به عنوان عملى سنگدلانه بشورد و اكرام زنان و دختران را در قالب عباراتى كه بهترين مردم را خيرخواه ترين آنان در حق زنان مى داند، اهانت به زنان را نشانى از پستى بشمارد و بر حمايت از دختران و زنان، بهشت را پاداش قرار مىدهد و آن را وجهه همت مردان قرار دهد .
- بيعت با زنان: پيامبر اكرم(ص) در چند نوبت از زنان بيعت گرفته است. در بيعت "عقبه" كه قبل از هجرت انجام گرفت، سه زن حضور داشتند. در فتح مكه نيز قرآن كريم، پيامبر اكرم(ص) را به گرفتن بيعت از زنان (در صورت تمايل آنان) فراخوانده است، نكته جالب آنكه با به رغم بيعت به معناى تعهد، به همكارى و تبعيت از حاكم اسلامى، ماهيتى سياسى و اجتماعى دارد، در مورد زنان بيشتر رنگ و بوى اخلاقى و خانوادگى به خود گرفته است .
- توجه به شخصيتهاى ويژه: سخنان گهربار پيامبر اكرم(ص) در توصيف شخصيت زنان تاريخ ساز از جمله فاطمه(س)، خديجه كبرى(س)، آسيه(س) و مريم كبرى(س) به ويژه در مورد فاطمه(س)، در قالب بياناتى كه رضايت و خشم خداوند را به رضايت و خشم فاطمه پيوند مى دهد و نيز مريم(س) كه به همراه آموزههاى قرآنى، او را زنى كامل، داراى عصمت و هم سخن با فرشتگان خداوند دانسته است، نشانگر آن است كه زن مىتواند تمامى حجابها را درنوردد و به قله كمالات رسد.
انتخاب فاطمه(س) به منظور مباهله، با وجود حضور مدعيان و در نظر گرفتن وى به عنصرى محورى در ميان اصحاب كسأ كه آيه تطهير در شأن آنان فرود آمد نيز به بهترين شكل نمايانگر جايگاه زن در انديشه اسلامى است .
پرورش عملى زنان: بهترين شاهدى كه بر كارآمدى برنامههاى هر مكتب مى توان ارائه داد، بررسى ابعاد شخصيتى كسانى است كه بر اساس آموزه هاى آن پرورش يافته اند. بررسى زندگى فاطمه(س)، از دوران كودكى و نوجوانى در حمايت از پيامبر اكرم(ص) در مقابل مشركان و حضور در صحنههاى جنگ براى پشتيبانى از رزمندگان تا زمان جوانى و ورود يك تنه در عرصه مبارزه با مفاسد سياسى و انتخاب مشى مبارزه منفى به منظور نشان دادن مظلوميت اهل بيت (ع) تا پايان تاريخ، توجه به حفظ معارف و علوم دينى تا آنجا كه آن را معادل حفظ جان دو فرزند عزيزش مى شمارد همه، بيانگر آن است كه وي به گونه اى تربيت يافته است كه مى تواند به دگرگون ساختن تاريخ بينديشد. چنين تربيتى را در بانوان ممتازى چون خديجه(س) كه توانمندى اقتصادى خود را در توسعه دين جديد به خدمت گرفت و در زينب كبرى(س) نيز مي يابيم. اين تحولات سبب شد كه در طول سده هاى پس از ظهور اسلام صدها زن راوى حديث، فقيه، عارف، متكلم، اديب، معلم و انسانساز به صحنه آيند .
ب. آسيبشناسى نگاه به خانواده در ايران
در نگاه اسلام ازدواج مسير ديندارى را تسهيل مىكند . ساختار خانواده در اين نگاه، مبتنى بر سلسله مراتب طولى است و مرد عهده دار سرپرستى خانواده است نه اين ساختار در بستر زمان بديل پذير است و نه سرپرست خانواده مى تواند مسئوليت خود را واگذار و يا نسبت به آن تسامح نمايد.
اقدام به ازدواج از نگاه اسلام، آميزه اى از تعهد و اختيار آزاد است كه پس از تشكيل خانواده بعد متعهدانه آن تقويت مىشود .
حل مشكلات زن و خانواده مسلمان تنها در پرتو تلاش علمى انديشمندان و يا مبنا قراردادن كتاب آسمانى و سيره نبوى امكان پذير است، اما مراجعه به متون مقدس، اين بار نه به معناى توقف بر فقه منصوص و يا اكتفا به احكام شرعى است كه توسط فقهاى عظام استنباط مى شود، بلكه لازم است با عبور از اين مرحله، در عين پذيرش آن به فضاى نظريه پردازى علمى قابل استناد به وحى پاى نهيم و پايههاى محكمى براى سياستگذارى و برنامه ريزى كلان مبتنى بر انگاره هاى اسلامى بنا كنيم.
اين حركت ارزشمند گرچه از پرسشگرى و نقد انگاره هاى موجود آغاز مىشود اما مى تواند نگاه جامعه علمى را به سمت نگرشى نوين معطوف نمايد؛ نگرشى كه همزمان كارآمدى و حجيت را در دستور كار قرار مى دهد واين بار، با رويكردى خانواده گرا، هم به حل معضلات اجتماعى مى انديشد و هم داعيه دفاع از زنان را در سر دارد. با چنين رويكردى مى توان به اصلاح جامعه و حل مشكلات زنان اميدوار بود .
نظر شما