به گزارش خبرنگار مهر، آئین نقد و بررسی رمان «دموکراسی یا دموقراضه» نوشته سیدمهدی شجاعی شب گذشته با حضور نویسنده کتاب، محمدرضا گودرزی و نیز ابوالفضل زرویی نصرآباد در فرهنگسرای گلستان تهران برگزار شد.
در این مراسم زرویی نصرآباد در سخنانی با اشاره به میل اندک امروز مردم ایران به شعر و ادبیات گفت: با وجود اینکه امروزه مردم ما میل زیادی به ادبیات و شاعری ندارند اما همیشه در ذهنشان به دنبال ترینهای این بخشبودهاند. مثلا برایشان کفایت میکرده که بدانند بهترین نویسنده یا شاعر کیست. اگر امروز از یک ایرانی سوال کنیم که چقدر حرف مهم در قالب ادبیات در ایران زده شده و چه کسانی آن را زدهاند تنها به چند نام کفایت میکند غافل از اینکه ما در ایران لااقل بیش از ۱۰۰ شاهنامه داریم. دانستن حرفهایی اینچنینی برای مردم سخت است.
زرویی افزود: در عرصه رمان و ادبیات وقتی از مردم میپرسی برترین رمان طنز فارسی چیست؟ همه میگویند: «دایی جان ناپلئون». حتی کسی حاضر نیست به خودش زحمت بدهد که چند کتاب دیگر را بخواند. همه به آنچه که از قبل به آنها گفته شده بسنده میکنند. این یک آفت است.
«دموکراسی یا دموقراضه» تنها رمان طنز فارسی است
وی ادامه داد: ما عادت کردهایم و دوست داریم در ادبیات هم مثل خیلی جاهای دیگر تنها حکم قطعی بدهیم. من فارغ از بیحالی حاکم بر ذهن عامه مردم در جامعه و اینکه توان پذیرش نام تازهای را ندارند و بدون اینکه بخواهم حکمی صادر کنم، میگویم که رمان «دموکراسی یا دموقراضه» تنها رمان طنز سیاسی فارسی با نگاه جهانی است و اگر تنها به من باشد میگویم این اثر تنها رمان طنز فارسی است.
این نویسنده و طنزپرداز افزود: در این رمان هزل و هجو و فکاهه راهی ندارد. هرجایش را که باز میکنیم با طنز روبرو میشویم و البته در چنین فضایی نگاه جهانی حاکم بر کتاب نیز پسندیده است، هر آنچه نویسنده در این رمان میگوید در همه جای دنیا صدق میکند و البته این حقیقت را با زبان بومی روایت میکند و مخاطب کتاب نیز میفهمد که نویسنده اثر در فضایی غربی رشد نکرده و برای خودش اعتقاداتی دارد که بر مبنای آن کتاب را نوشته است.
زرویی در ادامه با اشاره به کتاب «سیر نابخردی» نوشته باربارا تاکمن گفت: این محقق غربی معتقد است که انسان روز به روز در حال حرکت به سمت کوتوله تر شدن و بیشعورتر شدن است. در مورد کتاب آقای شجاعی نیز میشود چنین سیری را به وضوح مشاهده کرد.
این کتاب درسنامهای برای طنزپردازان امروز است
نویسنده کتاب «ماه به روایت آه» تصریح کرد: رمان آقای شجاعی نه شکرستان که انگار یک کندوی عسل فشرده شده است. من فارغ از دوستی خودم با آقای شجاعی این را بیان میکنم. مرحوم صابری سالها قبل درباره اشعار مرحوم حالت میگفت که این اشعار مانند ساچمه میماند یعنی چیزی که هیچ راه نفوذی به آن را نمیشود متصور بود. برای من که بیماری ویرایش دارم و هر کتابی را که میخوانم در انتها میگویم اگر من بودم فلان جایش را اینطور مینوشتم، وقتی خوانش این کتاب تمام شد این حس به وجود نیامد که اگر من بودم فلان جایش را طور دیگری مینوشتم. به باور من این اثر درسنامهای است برای طنزپردازان امروز و برای آموزش دادن گفتنیهای ناگفتنی.
زرویی در ادامه با اشاره به مشقات بیان و روایت طنز گفت: گاهی دوستان نویسنده میگویند که فلان حرف را نمیشود در ادبیات زد و یا فلان فحش را حتی نمیدانند که آیا میتوانند به کار ببرند یا نه. کتاب آقای شجاعی برای همه آنها درسنامهای است که متوجه شوند چگونه میشود همه حرفها را زد بدون آنکه لطافت کار آسیب ببیند. البته به نظر من رده سنی این کتاب نوجوانانه نیست بلکه باید آن را مختص جوانان قرار داد. این اثر یک لقمه فربه است برای همه اهل حکمت. نویسنده در کتابش نکاتی را برای بیان دارد که آدمی ذوق میکند از کشف آنها.
وی در پایان تصریح کرد: این رمان از جمله آثاری است که حیفم آمد چندبار نخوانمش. رمان «کمی دیرتر» آقای شجاعی هم همینگونه بود. به نظرم آن اثر هم تنها رمان طنز دینی ایران است. من قانون گذاریهای دموقراضه را در این اثر معادل حکمی میدانم که در میان فلاسفه اخلاق رایج است. یعنی هرچه قانون و دموکراسی گسترش بیشتری پیدا میکند اخلاق کمتر میشود. این همان اتفاقی است که با حکومت «دمو» در این داستان رخ میدهد.
نقد را به مردم وارد کنیم نه حکومت
در ادامه نشست و پس از اظهارنظر کوتاه محمدرضا گودرزی درباره وجوه فنی این اثر، سید مهدی شجاعی در سخنانی عنوان کرد: جامعه ما امروزه به شدت دچار خلاء نقد است البته منظورم از نقد، نقد منصفانه و مُشرف است. نویسنده با چنین نقدهایی است که خود را محک میزند اما متاسفانه ما در این زمینه خلا جدی داریم. در کشور ما جز یکی دو منتقد که کارشان تنها فحش دادن به آثار نویسندگان است تا شاید به این امید کسی برود آن کتابها را بخرد و بخواند، منتقد جدی نداریم و نویسنده نیز نمیداند از کجا میتواند به خلا فکری و کاریاش پی ببرد. نویسنده برای خلق اثر از ابتدا تصمیم نمیگیرد که به چه سبکی بنویسد بلکه این کار منتقد است که او را به آن سو هدایت میکند.
شجاعی افزود: پس از انتشار کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» برخی بخشهای این کتاب را تکهتکه در سایتها گذاشتند و به هر چهره سیاسی که دوست داشتند منصوب کردند و برخی هم گفتند هر چه فحش دارید به نویسنده این کتاب بدهید چون دولت اثر او را جلوی رویش گذاشته و دارد به آن عمل میکند.
وی تاکید کرد: بخش پایانی این رمان همیشه از نقد و نظر مغفول مانده است در حالی که مشابهت فصل آخر کتاب با برخی وقایع و افراد بسیار قابل تامل است. به باور من حکومت دموقراضی به مراتب خطرناک تر از اصل دموقراضه است؛ حکومتی که طیف عوامستیز خلقش کرده و زمینه را برای ستوه همه آماده کردهاند. اصل دموقراضه هم بر عوامفریبی است منتهی این شیوه از عوام فریبی در کنار عوام، خواص را هم فریب میدهد.
شجاعی در ادامه تصریح کرد: باید این واقعیت را دریابیم که حاکمان تافتههای جدا بافتهای نیستند بلکه برخواسته از مردم هستند. نقد اصلی به همین خاطر نه بر حکومت که بر مردم وارد میشود.
وی تأکید کرد: قدرت چیزی است که سازوکارهای خودش را دارد و شاید من و شما هم اگر آن را به دست بیاوریم کاری بهتر از حاکمان با آنها نمیکنیم. نقد را باید به مردم وارد کرد که خالق حکومت هستند. همه ما این خصوصیت را داریم که بتوانیم در جایگاه یک دیکتاتور باشیم منتهی آب برای شنا پیدا نکردهایم و اگر در جایگاه قدرت بودیم به طور حتم حفظش میکردیم.
نظر شما