پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۴ فروردین ۱۳۹۵، ۷:۵۴

استاد دانشگاه تهران در گفتگو با مهر:

ایران و هند روابط دیرینه دارند

ایران و هند روابط دیرینه دارند

استاد دانشگاه تهران معتقد است که پاکستان همسایه ایران است و حفظ امنیت برای هر دو کشور لازم و ضروریست.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- علی کاوسی نژاد: در گفتگو با دکتر «وفا یزدان منش» استادیار زبان و ادبیات اردو در دانشگاه تهران اهمیت روابط ایران با هند و پاکستان، پدیده تروریسم در پاکستان و نقش و اهمیت زبان اردو در پیشبرد روابط ایران با دو کشور هند و پاکستان را مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه می آید:

*با توجه به اینکه شما ۵ سال در پاکستان حضور داشتید مردم پاکستان چه دیدگاهی نسبت به ایران دارند و با توجه به اینکه در سال ۲۰۱۰ میلادی در پاکستان سیل ویرانگری در پاکستان رخ داد و مقام معظم رهبری با مردم پاکستان اظهار همدردی کردند. مردم پاکستان چه نگاهی به این موضوع داشتند؟

مردم پاکستان به ایران عشق می ورزند و این موضوع جدیدی نیست و این خود پیشینه تاریخی طولانی دارد. مسلمانان در شبه قاره حکومت داشتند و فرهنگ و تمدن ایرانی در آنجا نفوذ فراوانی داشت و در حال حاضر این عشق و محبت فقط به فرهنگ و ملت ایران محدود نمی شود بلکه پس از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی ایران چون مردم پاکستان از به وجود آمدن حکومت اسلامی در ایران خوشحال بودند بیش از بیش به کشور و ملت ایران عشق می ورزند.

دوستی و محبت مردم پاکستان محدود به فرهنگ و تمدن ایرانی نمی شود بلکه سیاست کشور ما را نیز قبول دارند تا جایی که مرز بین شیعه و سنی از بین رفت. از اهل سنت بارها شنیدم که می گفتند کشور شما باعث افتخار و سربلندی اسلام و مسلمین است و کشور همسایه ما حکومت قدرتمندی دارد. فرق این عشق و محبت و فرق آن با گذشته اینست که فقط محدود به فرهنگ ایران نیست بلکه حکومت ایران را هم شامل می شود. کشور ما را به این دلیل دوست دارند که کشور ما توانست در برابر قدرتهای استکباری جهان ایستادگی کند.

در سال ۲۰۱۰ سیلی در پاکستان آمد. زمانی که مقام معظم رهبری حمایت خود را از سیل زدگان پاکستان اعلام کردند باعث خوشحالی و مسرت شد و انگیزه ای که در سخنان مقام معظم رهبری احساس می شد، با نیت و انگیزه اعلام حمایت آمریکا و خیلی کشورهای دیگر فرق داشت. در حمایت مقام معظم رهبری دلسوزی بود؛ ایشان حمایت همه جانبه از سیل زدگان را وظیفه تمام مسلمانان جهان دانستند.

دلسوزی رهبری ما جنبه تبلیغاتی نداشت اما در نحوه بیان کشورهای غربی و آمریکا جنبه تبلیغاتی مشهود و مسلم بود، چون کشورهای غربی با تشکیل گروههای تروریستی باعث خسارتهای مالی و جانی به مردم پاکستان می شوند. دوستان پاکستانی در پیامهای خود بازتاب این اقدام مقام معظم رهبری را ابراز داشتند و از طریق ایمیل و تماس تلفنی ابراز خوشحالی و شادمانی کردند. آنها اظهار داشتند که با این حرکت مقام معظم رهبری، اشک شوق در چشمان ما جاری شد و بیش از پیش به کشور شما (ایران) عشق می ورزیم. ملت پاکستان به خوبی می دانند که این حمایتها ریشه در چه دارد و به این امر آگاهند.

*رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای توجه خاصی به علامه اقبال لاهوری دارند و همانطور که می دانید «علی شریعتی» کتابی در باره اقبال به نام «ما و اقبال» نوشت و علامه اقبال شعری بنام «خطاب به جوانان عجم» دارد که در آن اینگونه می گوید: «می رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند   دیده ام از روزن دیوار زندان شما» شما در مورد این چه نظری دارید؟ و اقبال در یکی از شعرهایش گفت: «اگر تهران ژنو مشرق زمین شود شاید تقدیر و سرنوشت کره زمین عوض بشه.» در مورد این شعرها  توضیحات بیشتری ارایه دهید.

بنیان گذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای طبع ادبی داشته و دارند و هر دو با عرفان آشنا هستند و حس زیباشناختی خوبی نسبت به ادبیات دارند و شعر علامه اقبال لاهوری را بخوبی درک کردند. اقبال لاهوری به نظر من یک پدیده بود. بخشی از شعر های اقبال الهام الهی است. شخصی که تا بحال ایران را ندیده و همانگونه که من شنیدم اقبال فارسی هم نمی توانست صحبت کند و به این شکل شعر می گوید و فرهنگ ایران را در شعرهایش می آورد.

*اقبال در شعرهایش به بیداری جهان اسلام و اتحاد دنیای اسلام اشاره می کند و این در شعرهای اقبال ملموس است در باره این توضیحات بیشتری بفرمایید.

اقبال فلسفه خوانده و کسانی که با فلسفه آشنایی دارند با عقل و منطق پیش می روند. اما اقبال شعرش را از تلفیق عقل و احساس بوجود آورد و نمی توان گفت با معادلات خودش آنرا پیش بینی کرد، این یک حس درونی بود و چرا دیدگاه مثبت و روشنی که در مورد ایران داشت در مورد کشورهای دیگر نداشت و به زبان نیاورد؟ بیداری اسلامی در شبه قاره به گونه ای دیگر شکل گرفت متاسفانه فقط اقبال به ایران معرفی شد، ادبیات اردو سرشار از بیداری اسلامی است.

تفرقه گرایی در بین مسلمانان در زمان اقبال بوجود آمده بود و این مستلزم این امر بود که با این تفرقه گرایی مبارزه شود. آن فضا و شخصیت سازی که اقبال در قرن بیستم انجام داد با دنیای امروز نیز منطبق است و اینگونه به نظر می رسد که شاعر شعر را برای دنیای حال حاضر گفته و ما در شعر و ادبیات اردو افراد زیادی مثل اقبال داریم اما این پیش بینی که  اقبال درباره ایران داشت در جای خود جالب به نظر می رسد و باید تمام شعرهایش را بدقت مورد بررسی قرار دهیم شاید به دیگر پیش بینی های وی دست یابیم.

*روابط ایران با هند و پاکستان و کشورهای شبه قاره را چگونه توصیف می کنید؟

امیدوارم روابط ایران با کشورهای شبه قاره مخصوصاً با هند و پاکستان توسعه پیدا کند. پاکستان همسایه ایران است و حفظ امنیت برای هر دو کشور لازم و ضروریست. ایران با هند روابط دیرینه ای داشته و دارد. ایران در هند نفوذ زیادی داشت و فرهنگ ایرانی در آنجا خریدار داشت، اما با گذشت زمان این روابط رو به افول گذاشت. اما به عنوان کسی که تجربه در ادبیات بدست آورده است باید بگویم ادبیات می تواند در پیشبرد و بهبود ارتباطات کشورها نقش کمک کننده داشته باشد.

*پدیده تروریسم در پاکستان با شکل گیری طالبان و القاعده رشد بیشتری کرد. چرا نیروهای امنیتی و ارتش نتوانستند جلوی این پدیده را بگیرند و منشا تروریسم در پاکستان را چگونه می توان ارزیابی کرد؟

 در بحبوحه ترورها در شهر لاهور بودم و گاهی از  مکانی عبور می کردم و می دیدم بعد از ده دقیقه آنجا عملیات انتحاری انجام شده است. البته تا آنجایی  که تجربه حضور در شهر لاهور را دارم، در این شهر برای برقراری امنیت تلاش می شد و به خاطر این تلاش خیلی وقت ها اذیت می شدیم. سرویس حمل و نقل مختل می شد و مجبور بودیم پیاده راه برویم. اگر چه این اقدامات تروریستی و انفجارهای انتحاری در داخل پاکستان رخ می دهند اما این حوادث از داخل حمایت نمی شوند بلکه از طریق قدرتهای خارجی حمایت می شوند. تا زمانی که آمریکا در آنجا نفوذ داشته باشه قدرتی مافوق دولت محسوب می شود و از دولت اسلام آباد نمی توان انتظار داشت بر تمام اوضاع داخلی کنترل کاملی داشته باشد.

*عربستان سعودی تا چه حد در بوجود آمدن نا امنی در پاکستان دخالت دارد؟

عربستان در پرورش نیرو و حمایت از فرقه های افراطی در پاکستان دخالت دارد اما عربستان در کنترل عملیات انتحاری آنگونه نقشی ندارد و ما در پاکستان با فرقه گرایی و تنوع فرقه ای روبرو هستیم. فضای غیر امنیتی و تروریستی پاکستان و سکوت قدرت های جهانی که خود را مدافع حقوق بشر در جهان می دانند! چرا بیگانگان و آمریکا نتوانستند در ایران اسلامی این شرایط نا امن را بوجود آورند؟ برای کنترل فضای امنیتی پاکستان، عربستان نمی تواند نقش مهمی داشته باشد. تغذیه این فرقه ها و برآورده کردن خواسته ها از طریق این گروههای افراطی و تندرو از جمله فعالیتهایی است که عربستان سعودی در آن نقش مهمی دارد.

*زبان اردو در روابط بین ایران و پاکستان تا چه حد می تواند نقش داشته باشد؟

وقتی شما با زبان یک ملت با آنها صحبت می کنید ارتباط خیلی عمیق تر می شود و ما نمی توانیم آنرا با ارتباط از طریق زبان بین المللی مقایسه کنیم.

 زمانی که با زبان و فرهنگ یک ملت آشنایی پیدا کردید ارتباط و نزدیکی نیز به تبع آن بهتر صورت می گیرد. وقتی فرهنگ و زبان کشوری را آموختیم می توانیم از آن در جهات دیگر نیز استفاده کنیم حتی می توانیم ارتباطات سیاسی خود را بهتر گسترش دهیم. ادبیات خود می تواند با شیرینی و حلاوت خود باعث ارتباطات گسترده ای شود. وقتی زبان را یاد گرفتی و آثار ادبی کشور خود را به آن زبان ترجمه کردی  و آنرا به جامعه خود شناساندی این خود می تواند به تعمیق و گسترش بیشتر روابط دوجانبه و فرهنگی دو ملت کمک شایانی کند و در جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی و مذهبی از آن استفاده نمود.

*تاکید ما بیشتر این است که روابط ایران با پاکستان از طریق زبان اردو چگونه می تواند توسعه بیشتری پیدا کند؟

اگر بخواهیم به تاریخچه سیاسی ملتها نگاه کنیم مخصوصاً در چند سده اخیر کشورهای غربی و آمریکا بر کشورهای شرقی تسلط داشتند یکی از روشهای آنها یادگیری زبان مقصد بود یعنی شرق شناسی آنها قوی شد و به جرات می توان گفت شرق شناسی آنها از علم ما درباره شرق نیز بیشتر شد. آنها نیاز و ضرورت را حس کردند و به دنبال یادگیری زبان و فرهنگ رفتند و همانطور که می دانید در سال ۱۸۰۰ میلادی با تاسیس «فورت ویلیام کالج» در شهر کلکته هند و در نتیجه ترجمه انگلیسیها و اروپائیان توانستند نثر روان اردو را بوجود بیاورند و بتوانند اردو را یاد بگیرند.

متاسفانه ما در ایران دیر بدنبال یادگیری این زبان رفتیم چون دنبال سیاست نبودیم و خواست و انگیزه ما یادگیری زبان و ادبیات بود تا بتوانیم از این طریق کشور همسایه خود را بشناسیم. اما یادگیری این زبان و ادبیات آن غیر مستقیم ما را بسوی سیاست سوق می دهد. زمانیکه فرهنگ جامعه ای را شناختید و با زبانش با آن هم سخن شدید گفتمان آن ملت را خواهید شناخت. باید توجه داشت که هر ملتی گفتمان خاص خود را داراست.

*آینده زبان و ادبیات اردو در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

 به آینده زبان اردو در ایران امیدوار هستم، دانشجویانی که در ایران رشد و پرورش می کنند و با ادبیات آشنا می شوند اگر تشویق شوند می توانند در آینده نقش زیادی در ارتباط ایران با کشورهای شبه قاره از جمله هند و پاکستان داشته باشند. هرچقدر به کارهای فرهنگی، ترجمه و شناخت فرهنگ متقابل و ادبیات اهمیت داده شود به همان اندازه می توان باعث دلگرمی دانشجویان و متخصصین شود تا راه خود را بخوبی پیش ببرند. البته نقش هند و پاکستان را در ترویج و فراهم آوری امکانات به روز برای آموزش زبان اردو را نمی توان نادیده گرفت، همانطور که جمهوری اسلامی ایران برای ترویج زبان و ادبیات فارسی و تشویق علاقه مندان و زبان آموزان در دیگر کشورها تلاش بسیاری می کند.

زبان و ادبیات اردو در ایران در حال رشد و توسعه است و در سالهای اخیر با سرعت بیشتری پیش می رود. امید است در سالهای آینده کرسی زبان و ادبیات اردو و همچنین اقبال شناسی در دانشگاه های فردوسی و اصفهان راه اندازی شود و با این اقدامات علاوه بر دانشگاه تهران در دانشگاههای دیگر در ایران شاهد رشد و توسعه زبان و ادبیات اردو باشیم.

کد خبر 3576717

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha