علی اصغر شیرزادی داستاننویس و روزنامه نگار پیشکسوت در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره آئینهای نوروز در زادگاهش شیراز و خاطراتی که از این ایام در دوران کودکی خود به یاد دارد، گفت: من بچه دروازه سعدیه شیراز که محله نسبتاً فقیرنشین شیراز هستم و طبعاً خیلی از بچهها این محله امکان این را نداشتند که در نوروز لباس نو به تن کنند و گاه ناگزیر میشدند دعواهایی به راه بیندازند و لباس نوِ بچه های پولدارتر را پاره کنند.
وی با بیان اینکه به جرئت میتوانم بگویم که من هیچ خاطره دلنشینی از نوروز در آن دوره و آن مکان ندارم، در عین حال اضافه کرد: این به آن معنا نیست که من نوروز را دوست نداشته باشم. چیزی که البته برای من خوشایند بود، این بود که مدرسه ها ۱۳ روز تعطیل میشد و ما در این مدت به حال و هواهای خودمان در کودکی پرتاب میشدیم.
شیرزادی افزود: البته نکته جالب که از خریدهای شب عید در آن مقطع به یاد دارم، این بود که کاسبهای محل با مردم فقیر کنار میآمدند و منصفانه با آنها رفتار میکردند و مدام حساب هایی نسیه آنها را به رُخ شان نمیکشیدند. لباسهای نو برای بچه های آن محله در سال تازه، یک آرزو بود و پدر و مادرها عموماً لباسهای بچه های بزرگترشان را به کوچکترها میدادند و در بهترین حالت اگر میخواستند خرید برایشان انجام دهند، کفش های گالش مانندی برایشان تهیه میکردند.
این داستان نویس گفت: در مورد عیدی گرفتن در نوروز هم باید بگویم، فقط کسانی که بخت بلندی داشتند، امکان این را که از بزرگتری مثلاً پدرشان یا عمویشان عیدی بگیرند، داشتند. خاطره خوبی که از نوروز در آن دوران دارم، این بود که در ایام نوروز، ۴، ۵ سینما که در شیراز بود هر روز دو فلیم را با یک بلیط نمایش میدادند؛ یکی در شیفت صبح و یکی بعد از ظهر. قیمت بلیطها هم ۶ هزار، یک تومن و ۱۵ هزار.
وی ادامه داد: از جمله فیلمهایی که در این ایام دیده ام و هنوز خاطره آنها با من است، بندباز با شرکت برتلن کستر، فیلمهای نورمن ویزدوم کمدین انگلیسی و جری لوئیس کمدین آمریکایی و همچنین تعداد زیادی از فیلم های وسترن به خصوص نابخشوده با شرکت گلن فورد، بود.
نظر شما