به گزارش خبرنگار مهر، بسیاری از کارشناسان معتقدند اقتصاد مقاومتی تنها نوعی اداره کشور نیست و از آن میتوان بهمثابه نوعی سبک زندگی نام برد که در آن استفاده صحیح از منابع و بهاندازه مصرف کردن تحت لوای سبک زندگی اسلامی و سیره ائمه اطهار(ع) توصیه میشود.
این چندمین بار است که مقام معظم رهبری بر اقتصاد بهعنوان یکی از مهمترین مقولههای ادامه حیات انقلاب اسلامی ایران تأکید دارند و این تأکید قطعاً ذهن هر ایرانی را به سمت اهمیت اقتصاد در سایه سبک زندگی اسلامی سوق میدهد.
غرب سالها است که دست از دشمنی و عداوت با انقلاب اسلامی برنمیدارد و حال که در جبهه نظامی، قدرت و اقتدار ایران اسلامی را به چشم مشاهده میکند، راه نفوذ را از طریق اقتصاد و فرهنگ در پیشگرفته است اما بهواقع برای اشاعه سبک زندگی مبنی بر اقتصاد مقاومتی باید چه کرد؟
بسیاری معتقدند که اقتصاد مقاومتی مورد تأکید مقام معظم رهبری میبایست به سبک زندگی مردم تبدیل شود و در محاورات روزمره مردم در کوی و برزن راه یابد تا بتوانیم شاهد نهادینه شدن آن در بین اقشار مختلف جامعه باشیم اما جامعه کنونی ما با تحقق این مهم چقدر فاصله دارد؟
برای پاسخ به این سؤالات و همچنین تبیین سیاستهای فرهنگی اقتصاد مقاومتی با حجتالاسلام علی شکری مدیرکل تبلیغات اسلامی سمنان و عضو شورای فرهنگ عمومی این استان به گفتگو نشستیم.
* مقام معظم رهبری به چه دلیل برای چندمین بار در نامگذاری سال بر اقتصاد تأکید داشتند؟
جواب این سؤال در سخنان مقام معظم رهبری در جمع مردم خراسان به مناسبت آغاز سال۹۵، وجود دارد، متأسفانه تفکری در بین برخی روشنفکران و توده مردم نهادینهشده که ما در مقابله با غرب دو راهکار پیش روی نداریم که نخست سازش با آمریکا است و در وهله بعد تحمل فشارهای مبتنی بر تحریمها که این تفکر قطعاً نادرست تلقی میشود چراکه طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، راه سومی نیز وجود دارد و آنهم تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
از سوی دیگر اگر میخواهیم سیاستهای اقتصاد مقاومتی را تبیین کنیم باید ابتدا آن را تعریف کنیم که تعریف آن به بخش نخست سؤال شما بازمیگردد اقتصاد مقاومتی یعنی سبک زندگی که مردم را قویتر سازد و این مقوله بههیچوجه به معنای نخوردن و نپوشیدن در معنای عام نیست بلکه بهاندازه مصرف کردن طبق رعایت ۱۰راهکار ارائهشده توسط مقام معظم رهبری و تبدیل اقتصاد مقاومتی به سبک زندگی و رفتار مردم میتواند خود، ریشههای این نوع اقتصاد باشد.
*به دو تفکر سازش با غرب یا تسلیم در برابر فشارها اشاره کردید به نظر شما این طرز فکر چه عواقبی دارد؟
درباره پیامدهای تفکر حاکم بر برخی اقشار جامعه در تعامل با امریکا شامل سازش یا تحریم باید گفت یکی از پیامدهای پذیرفتن این نوع تفکر بدون ارائه راهحل سوم یعنی اقتصاد مقاومتی، صرفنظر از مبانی قدرت دفاعی و امنیت است چراکه اگر این تفکر را بپذیریم ناچار به عدم نیاز در رابطه باقدرت دفاعی و جبهه مبارزه علیه ظلم در یمن، سوریه و... باید اعتراف کنیم که این خلاف اعتقادات و ارزشهای انقلاب اسلامی است.
دومین پیامد پذیرفتن نظریه دوسویه در ارتباط با غرب، این است که با پذیرفتن سازش با امریکا ازاینپس انتظار میرود تا با اسرائیل نیز دست دوستی دهیم که این مقوله خلاف ارزشهای ایران اسلامی است.
همچنین سومین پیامد آن میتواند این باشد که پس از سازش با امریکا یا تسلیم در برابر تحریمهای آنان، طرف غربی پا را فراتر بگذارد و نسبت به تأمین امنیت ایران اسلامی و شیعی مدعی شود و آنجاست که اساس شکلگیری سپاه پاسداران و بسیج و نیروهای دفاعی ایران اسلامی زیر سؤال میرود که این مهم نیز برخلاف اساس و ارزشهای انقلاب است پس باید پذیرفت که این تفکر عواقب خطرناکی برای جامعه دارد.
*پس راهحل چیست؟
راهحل نیز در سخنان مقام معظم رهبری در مشهد مقدس نهفته است، راهحل همان راه سومی است که معظم له میفرمایند و آن اقتصاد مقاومتی نام دارد که راهیابی اصول و قواعد آن به زندگی روزمره مردم و محاوراتشان میتواند زمینهساز اشاعه فرهنگ آن در جامعه شود ازاینرو باید راه تعادل را در پیش گرفت و نه خود را تسلیم آمریکا و متحدانش دانست و بهطور کامل خود را در اختیار آنها و نه تحریمها را برای ایران اسلامی خواست و درب کشور را بهسوی دنیا بست.
خداوند در قرآن نیز میفرماید که همهچیز نباید با افراطوتفریط همراه باشد همچنین اسلام دین اعتدال و دوری از افراطوتفریط است که مقام معظم رهبری با درک شرایط حساس امروز ایران اسلامی نسبت به مطرح ساختن مبانی سیاستهای اقتصاد مقاومتی در ۱۰ ماده اقدام ورزیدند.
از سوی دیگر امریکا سه ابزار تبلیغات، تحریم و نفوذ را در اختیار دارد که درباره دو ابزار نخست باید گفت این کشور از دو مقوله تبلیغات و تحریمها بهمثابه ابزاری برای بزرگ نشان دادن خود در عرصه بینالمللی استفاده میکند اما باید دانست که اگر در برابر این ابزارها ضعف نشان دهیم مجبور به کوتاه آمدن هستیم درباره نفوذ نیز باید گفت متأسفانه این ابزار در کشور رخنه کرده و برخی نیز گول این تبلیغات عمدتاً پوچ را نیز خوردهاند که موافق نظریاتی مبنی بر سازش و ... هستند.
*راهحل عملی ایستادگی در برابر این نفوذ چه میتواند باشد؟
باید انقلابی عمل کرد، تجربه نشان داده که مردم ما هرگاه در این ۳۷سال عمر بابرکت انقلاب اسلامی انقلابی عمل کردند ما موفق بودهایم که نمونه آن را در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی میتوان مشاهده کرد از سوی دیگر باید پای ارزشهایمان بایستیم و در برابر هیچکس تسلیم نشویم.
ما در طول انقلاب اسلامی برای به دست آوردن ارزشهایمان خونها دادهایم و هزینههای بسیاری کردهایم و امروز نمیتوانیم بهراحتی از کنار آنها بگذریم لذا بهترین کار این است که سیاستهای کلان کشور را به سمت تقویت اقتصاد پیش ببریم همانطور که بسیاری از کارشناسان بیان میکنند اقتصاد مقاومتی یعنی سبک زندگی که مردم را قویتر بار بیاورد پس ابتدا باید سیاستهای این نوع اقتصاد را تبیین کرده و سپس به آن عمل کنیم.
*نقش سازمان تبلیغات اسلامی در جریان نهادینه کردن شعار سال چیست؟
مهمترین نقش سازمان تبلیغات اسلامی بهعنوان یکنهاد فرهنگی و انقلابی در تبیین شعار سال و اجرایی کردن سیاستهای آن گفتمان سازی فرهنگی اقتصاد مقاومتی در جامعه است، ما اگر بتوانیم شعار سال را به سمت اقدام و نهادینه شدن در فرهنگ وزندگی مردم سوق دهیم کار بزرگی انجام دادهایم همچنین باید گفت هر مسئلهای حتی مقوله اقتصاد با پیوست فرهنگی باید همراه باشد و پیش از اجرای آن در جامعه میبایست فرهنگ آن در جامعه پیاده شود که در این زمینه نهادهای فرهنگساز مانند سازمان تبلیغات اسلامی میتوانند نقش ویژهای ایفا کنند.
وقتی فرهنگ در جامعه نهادینه شود و جریانی در زندگی مردم به گفتمان بدل شود مردم و مسئولان درباره آن حساس میشوند و این حساسیت درنهایت منجر به همزبانی بین ملت و دولت منجر میشود زمانی که همزبانی بین مردم و دولت به وجود آمد میتوان مطالبات بین تودهها و حاکمان را یکسان ساخت و آن زمان همه درک مشترکی از شرایط خواهند داشت آن زمان است که میتوانیم به موفقیت سیاستهای اقتصاد مقاومتی امیدوارم باشیم.
*برخی بر این اعتقاد هستند که اقتصاد مقاومتی تنها بر عهده دولت قرار دارد نظر شما دراینباره چیست؟
این امر کاملاً اشتباه است که در تبیین اقتصاد مقاومتی همهچیز را بر عهده دولت بدانیم اصلاً در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ملت از دولت جدا نیست نظام ما اتکایش به مردم است و اصلاً انقلاب توسط مردم ایجاد شد حال نیز در اجرای تمامی سیاستهای نظام مردم نقش محوری دارند.
از سوی دیگر دولت با هر تفکری برخاسته از روی مردم است و جدا انگاری آن از مردم امری غیرقابلتصور است بنابراین ارتباط بین مردم و دولت باید دوسویه باشد به این معنا که مردم دولت را درک کرده و در حد توان از آن انتظار داشته باشند و دولت نیز برنامههای مورداستفاده و کاربردی برای مردم را در جامعه ایجاد کند چراکه حق یک جاده دوطرفه است و اگر حق هر دو سوی معادله یعنی ملت و دولت یکسان رعایت شود بهترین حالت از درک دوسویه بین ارکان نظام صورت میپذیرد و آن زمان کشور آماده اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
* برخی مشکلات اقتصادی کشور را مبتنی بر سوء مدیریت میدانند و نه تحریمها، با این ادعا موافق هستید؟
دولت یازدهم تا سال گذشته بیشتر هموغم خود را بر مذاکرات و دیپلماسی خارجی نهاده بود که در این راه نیز اقدامات مثبتی انجام داد، به نظر من تنها شکل کار در اینجاست که برخی همهچیز را به تحریمها گره زدند درصورتیکه برخی مشکلات اقتصادی ما مبتنی بر سوء مدیریت بود و نه تحریمها. پس باید در نظر داشت که همهچیز را براثر تحریمها دانستن اشتباه است و از سوی دیگر نیز تحریمها را بیاثر دانستن خطایی بزرگتر است. همانطور که بیان شد اسلام دین اعتدال است و دولت نیز با شعار تدبیر و اعتدل پا به میدان نهاد و بهتر بود در مواجهه با موضوع تحریمها نیز اعتدال رعایت میشد.
باید بپذیریم که هیچکس از تحریمها راضی نیست اما نمیپذیریم که بسته شدن همه کارخانهها حتی کارگاههای کوچک شهری نیز براثر تحریمها بود، دولت از سوی دیگر باید راه رونق اقتصادی را در پیش بگیرد و در بخشهای تولیدی و اقتصادی تحرک و رونق به وجود آورد.
امروز کارخانهها و تولید ما نیازمند منابع مالی است تا بتواند به تولید ادامه داده و موضوع اشتغال را نیز برطرف سازد از سوی دیگر بخشهایی مانند مسکن و اشتغال در برهه کنونی با رکود روبرو هستند در سیاستهای داخلی نیز به حرکت درآوردن چرخ تولید از طریق انتقال منابع مالی از بانکها به تولید میتواند در اقتصاد تحول ایجاد کند.
*دراینبین فرهنگ چه نقشی میتواند ایجاد کند؟
فرهنگ مقولهای حساس است یا به تعبیر مقام معظم رهبری فرهنگ هوای مورد تنفس در جامعه است که هیچ اقدامی بدون آن کامل نمیشود و اگر مقولهای بدون پیوست فرهنگی شکل بگیرد آثار و پیامدهای مطلوب را در جامعه بهجای نمیگذارد، اقتصاد مقاومتی نیز از این مقوله مجزا نیست این سبک زندگی نیز مانند همه طرحها و پروژههای موجود در جامعه علاوه بر توجیه اقتصادی و مالی میبایست توجیه فرهنگی نیز در جامعه داشته باشد.
نقش فرهنگ اما در اقتصاد مقاومتی همان فرهنگسازی و گفتمان سازی فرهنگ است که به آن اشاره کردیم امروز باید اندیشه جامعه را تغییر داد وقتی اقتصاد مقاومتی در جامعه نهادینه شود میتواند در محاورات روزمره نیز راه یابد و زمانی که در محاورات روزمره ایرانیان وارد شد بهنوعی رفتار بدل میشود برای نمونه یکی از ۱۰بند پیشنهادی توسط مقام معظم رهبری در تبیین شعار سال، موضوع بهرهوری انرژی است زمانی که این مهم در جامعه نهادینه شود بهصورت خودکار مردم بهسوی صرفهجویی در مصرف انرژیها میروند و این به یک رفتار اجتماعی بدل میشود اینجا است که ما می گوئیام اقتصاد مقاومتی نوعی سبک زندگی است و نه صرفاً نوعی اداره کشور.
* به نظر شما اولین راه اجرای اقتصاد مقاومتی در جامعه یکی شدن مطالبات مردم و دولت است، این مهم از کجا باید آغاز شود؟
درست است ما زمانی میتوانیم سیاستهای اقتصاد مقاومتی را در جامعه ترویج دهیم که مردم و دولت یکدیگر را درک کنند و درک مشترکی از شرایط جامعه داشته باشند به معنای دیگر مطالبات این دو گروه یکسان شود تا همه درباره اداره کشور دل بسوزانند این مهم میبایست از مدارس، مهدهای کودک و خانوادهها آغاز شود.
اقتصاد مقاومتی مقولهای زودبازده نیست که امروز برای آن برنامه ریخت و آن را در یک ماه آینده اجرا کرد برای اینکه اقتصاد مقاومتی به سبک زندگی بدل شده و اصطلاحاً به کف جامعه وارد شود نیازمند سالها کار فرهنگی و انقلابی هستیم که نخستین پله آن همان درک مشترک بین دولت و مردم است که به نظر من این درک باید از ابتدا به نسل جوان و نوجوان آموزش داده شود این آموزش میبایست از عنفوان کودکی در خانواده، مدارس و گروههای اجتماعی رخ دهد.
*برای تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی صراحتاً از کجا باید آغاز کرد؟
باید همیشه از سیره انبیاء الهی، پیامبر اعظم(ص) و ائمه اطهار(ع) برای مردم بگوییم چراکه به نظر میرسد بیان سیره این عزیزان همان تبیین اقتصاد مقاومتی است برای مثال امام علی(ع) در نخلستان کار میکردند که این خود فعالیتی اقتصادی است که با سبک زندگی منحصربهفرد ایشان میتواند بهترین الگو در مقوله اقتصاد مقاومتی باشد وقتی سیره زندگی ائمه اطهار(ع) برای مردم تبیین شد میتوانیم مبانی اقتصاد مقاومتی را نیز در لا بلای آن برای مردم توضیح دهیم.
لذا مبلغان، روحانیان و فعالان فرهنگی اقشار تأثیرگذار جامعه باید در ترویج این نوع تفکر اهتمام ویژهای داشته باشند، اقتصاد مقاومتی به تعبیر مقام معظم رهبری سبک زندگی است که مقاومت مردم را افزایش دهد و در تبیین آنچه الگویی مناسبتر از زندگی ائمه و بزرگان دین مبین اسلام که با الگوپذیری از آنها بهراحتی میتوان سیاستهای اقتصاد مقاومتی را در جامعه نهادینه ساخت پس نخستین راهحل الگوسازی از سیره ائمه اطهار(ع) و ترویج آن در جامعه است.
*در پایان؟
در پایان باید گفت بهترین الگو برای ترویج اهمیت اقتصاد مقاومتی در جامعه تبیین زندگی ائمه اطهار(ع) است. اقتصاد مقاومتی زمانی رخ میدهد که مطالبات مردم و دولت یکسان شده و این دو گروه از یکدیگر درک مشترکی داشته باشند.
همچنین دولت باید از همین امروز نسبت به برخی تغییرات ازجمله جلوگیری از خام فروشی اقدام کند امروز خیلی از مواد اصلی کشورمان مانند معادن، نفت و ... بهصورت خام فروختهشده و فراوردههای آن مجدداً به خودمان فروخته میشود از سوی دیگر باید چرخ اقتصاد و تولید دوباره به چرخش دربیاید تا بتوانیم شاهد کاهش بیکاری و عدم رکود بازار در جامعه باشیم.
نظر شما