عضو انجمن فیلسوفان آمریکا:

فلسفه اسلامی بیشترین تأثیر را بر اندیشه غرب در قرون وسطی داشت

فلسفه اسلامی بیشترین تأثیر را بر اندیشه غرب در قرون وسطی داشت

چارلز تالیافرو، عضو انجمن فیلسوفان آمریکا معتقد است که برخی استدلالهای مطرح در آثار و آرای آکوئیناس، دکارت، مالبرانش، دیوید هیوم و سایر متفکران غربی قبلا توسط متفکران اسلامی مطرح شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، در جهان اسلام ترجمه در حد وسیع از همان سده‌های نخستین ظهور اسلام شروع شد و در اندک زمانی به صورت جنبشی فراگیر و گسترده درآمد که از آن به نهضت ترجمه تعبیر می‌شود. شاید اغراق نباشد اگر گفته شود اولین قوم و ملتی که نهضت ترجمه در جهان راه انداخت؛ از یک طرف توجه همگان را معطوف به خود ساخت و از طرف دیگر توجه خود را به تمام اطراف و اکناف جهان پراکنده ساخت و به یک جا قانع نشد ملت مسلمان است که البته در قالب امت اسلام جلوه گر شد. مسلمانان در اندک زمانی پس از ظهور پیامبر اسلام و ایجاد ساختارهای اساسی جامعه و دولت اسلامی چندان به تکاپو افتادند که از یک طرف به ایران، چین، هند تا شرق دور و از طرف دیگر به یونان، روم، مصر، اندلس و غرب آن زمان پا نهادند و علوم مختلفه را از هر طرف برداشته و در انتقال آن به دارلاسلام درنگ نکردند. در واقع آثار مهمی در فلسفه یونان باستان از طریق این نهضت به قرون وسطی و متعاقبا به دوران مدرن منتقل شد. در گفت و گو با پروفسور «چارلز تالیافرو»* استاد فلسفه کالج سنت اولاف آمریکا تأثیر اندیشه اسلامی بر اندیشه غربی و نقش نهضت ترجمه در آن مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه آمده است؛

*تأثیر فلسفه اسلامی بر فلسفه غرب در قرون وسطی چه بوده است؟

فلسفه اسلامی دیدگاه و نقطه نظرات سازنده و مؤثری در خصوص بحث «زمان» و «مکان» و فلسفه علیت داشته است. فلسفه اسلامی در خصوص علل و عوامل طبیعت و برهان وجود خدا بحثهای مترقی دارد. این فلسفه درباره فهم این موضوع که وجود خدا ضرورت دارد بحثهای مفیدی دارد.

فلسفه اسلامی در خصوص «روح انسان» دیدگاههای متفاوتی نسبت به فلسفه غربی دارد. در خصوص عقل فعال، برهان و دلیل(reason)، فضیلت، شادی و سایر مباحث فلسفه اسلامی دیدگاههای جالب توجه و مفیدی داشته است.

فیلسوفان عرب و فیلسوفان فارس(ایرانی) همچنین چالشهای اصلی را متوجه فیلسوفان مسیحی و یهودی در قرون وسطی کردند که این چالشهای اصلی دنیای غرب را با گزینه و آلترناتیوی پیچیده و غنی در مقابل خداشناسی مسیحی و یهودی مواجه می ساخت.

خیلی واضح وآشکار است که مسلمانان اثرات شگرفی را بر دنیای غرب و اندیشه غربی در قرون وسطی داشتند. دنیای اسلام در ریاضیات، جبر، پزشکی و علوم به طور کلی پیشتاز و سرآمد بود و بدون شک سهم فلسفه اسلامی هم در تأثیرگذاری بر فلسفه غرب در قرون وسطی بسیار حائز اهمیت است.

*نقش نهضت ترجمه در جهان اسلام در انتقال متون کلاسیک از قبیل متون یونان باستان به دنیای مدرن چقدر است؟

در واقع از رهگذر ترجمه متون فلسفی دوران یونان و روم باستان به زبانهای سریانی، فارسی و عربی بود که این آثار بعد از سقوط امپراتوری روم در اختیار دیگران قرار گرفت. در واقع این ترجمه ها نقش اساسی در این انتقال داشته است.

از طریق این ترجمه و ترجمه آنها به زبان لاتین این متون به دوران مدرن منتقل شدند. از مناطقی چون سیسیل(Sicily)، تولدو(Toledo) در اسپانیا، آنتیوک(Antioch) و سایر مناطق بود که متون کلاسیک به تدریج در اختیار مناطق دیگر مغرب زمین قرار گرفت. برخی متون امروزه چنین گزارش کرده اند که فتح قسطنطنیه (Constantinople) به عنوان کاتالیزور مهمی در آورده شدن و انتقال متون یونان باستان از منابع اسلامی به اروپا و شکل دادن به رنسانس بوده است. اما ذکر این نکته لازم است که رسیدن متون اسلامی و حضور اندیشمندان اسلامی به اروپا و بدون خشونت پیش از این فتح صورت گرفته بود و تبادل علمی پیش از این فتح نیز شکل گرفته بود.

باید توجه داشت که ترجمه متون عربی به لاتین مهمتر و تقریبا قوی تر و مؤثرتر از نهضت ترجمه متون یونانی به لاتین در قرون وسطی بوده است.

*کدام شاخه علوم انسانی (مطابق تعریف امروزی ما از علوم انسانی) در قرون وسطی بیشتر بر اندیشه غربی تأثیر گذاشت؟

من معتقد هستم که فلسفه بیشترین تأثیر را در قرون وسطی بر اندیشه غرب گذاشته است. فلسفه اسلامی در حوزه هایی چون متافیزیک یا نظریه های «وجود»(being)، معرفت شناسی یا نظریه های دانش و معرفت (knowledge) و علم اخلاق تأثیر بسزایی بر اندیشه غربی گذاشته است. این موضوع به ندرت و کمتر مورد توجه و تقدیر قرار گرفته است.

*برای این موضوع ممکن است چند نمونه ذکر کنید؟

برای نمونه اکثر فلاسفه در غرب احتمالاً از این موضوع آگاهی ندارند که برخی استدلالهای که آنها در آثار و آرای آکوئیناس، دکارت، مالبرانش، دیوید هیوم و سایر متفکران غربی می یابند زودتر از اینها در منابع اسلامی آمده و توسط متفکران اسلامی آورده شده است؛ حتی اگرچه برخی از این متفکران مذکور از این تقدم نیز مستقیماً آگاه نبوده باشند.

اگر به من اجازه بدهید که به پرسش اول شما درباره تأثیر فلسفه اسلامی بر اندیشه غرب برگردم مایل هستم که بگویم که به مقدار کفایت از این تأثیر سخن نگفته ام.

چرا که در خصوص یکی از مهمترین متفکران، فیلسوفان، دانشمندان و مورخان اسلامی و ایرانی یعنی «ابوریحان بیرونی» سخن نگفته ام. در واقع بیرونی یکی از بزرگترین دانشمندانی است که به نظرم در تاریخ اندیشه باید مورد توجه قرار گیرد. این متفکر بزرگ در قرن ۱۱ میلادی شکوفا شد.

*چه چیزی در اندیشه بیرونی نظر شما را اینقدر معطوف به خود کرده است؟

توجه داشته باشد که بیرونی یکی از متقدم ترین متفکرانی است که بسیاری از فرهنگهای فلسفی و دینی هند را کشف کرد و از جمله متفکرانی است که اصل انصاف را به طرز فوق العاده بالایی در تحقیقات خود رعایت کرد.

من متفکری را نمی شناسم که چون ابوریحان بیرونی نسبت به تحقیقات خود در خصوص سنتهای دینی منصف بوده باشد. او با ذهنی گشوده و همدلانه به تحقیقات خود در خصوص منابع غیر اسلامی پرداخت. نکته جالب توجه درباره بیرونی این است که او در عین وفاداری به سنت دینی خود، سنتهای دینی دیگر را در نهایت انصاف مورد مطالعه قرار داد.

من امیدوارم که این مشی و روش بیرونی برای ما هم الگو باشد و بتوانیم در شاخه های مختلف علوم انسانی در عین دقت و توجه، اصل انصاف را نیز رعایت کنیم.

___________

*«چارلز تالیافرو» استاد دانشگاه‌های آکسفورد، کلمبیا، پرینستون، کلمبیا و نتردام آمریکا بوده و در حال حاضر استاد فلسفه کالج سنت اولاف در مینه‌سوتای آمریکاست. راهنمای آکسفورد درباره الهیات، راهنمایی مقدماتی بر زیبایی‌شناسی، تصویر در ذهن، فرهنگ فلسفه دین، تاریخ مختصر روح، راهنمای راتلج درباره خداشناسی و راهنمای مقدماتی فلسفه دین از جمله آثار وی به شمار می‌روند. او از فیلسوفان برجسته در عصر حاضر به شمار می‌رود و در این حوزه صاحب آثار ارزشمندی است. وی دانش‌آموخته دانشگاه براون و هاروارد بوده و عضو انجمن فیلسوفان آمریکاست.

منبع: طلیعه

کد خبر 3593158

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha