به گزارش خبرنگار مهر ، انقلاب مشروطه ايران، طيف وسيعي از عقايد و اهداف را در بر مي گرفت كه منعكس كننده تمايلات روشنفكرانه، پيش زمينه هاي اجتماعي و مطالبات سياسي گوناگون بودند. در مشروطيت، عناصر انقلابي درصدد برآمدند تا قانون، حكومت مبتني بر انتخابات و نيز عدالت اجتماعي را جايگزين قدرت استبدادي كرده و با ملي گرايي آگاهانه، ايجاد نهادهاي مردمي وخودكفايي اقتصادي، در برابر تجاوز قدرت هاي امپرياليستي، مقاومت نمايد. مشروطه خواهان با تكيه بر دولت مركزي، قصد كاهش نفوذ رجال منطقه اي وديني را داشتند.
در مشروطيت جريانهاي فكري گوناگوني را مي توان يافت؛ يك گروه علمي و نوانديشان ديني بودند كه سعي داشتند علم، آزادي و نوخواهي را با انديشه هاي ديني تركيب نمايند و به نوعي با توجه به شرايط جديد و مدرن دست به تحول آفريني ديني بزنند و زمينه نوسازي ديني را فرآهم آورند. گروهي ديگر، روشنفكران وكساني بودند كه با توجه به انديشه هاي غربي، بويژه در عرصه آزادي خواهي، حكومت عرفي، سكولاريسم قانون گرايي و فردگرايي فعال بودند. گروه سوم مشروطه طلباني بودند كه برپايه اصول ديني بدنبال پياده نمودن اصول ديني يا حداقل جلوگيري از ورود انديشه هاي ضد ديني به ساختار سياسي و نهادهاي مشروطه بودند. اين گروه به نوعي به تفسير و خوانش جديد ازدين تن مي دادند و گاهي در شمار متعصبين قرار مي گرفتند. اين سه گروه در حوزه هاي فكري گوناگون از جمله اصلاحات احساس نياز جامعه اسلامي، تجارب جديد بشري و رهيافت هاي نوين غربي باعث گرديد كه نوانديشان ديني در عصر مشروطيت درصدد برآيند كه با توجه به آموزه هاي ديني، انگاره هاي جديد علمي، عقلي را وارد چارچوب ديني نمايند و شريعت و مذهب را به گونه اي تفسير نمايند كه با اين تحولات سازگاري داشته باشد و به نوعي دست به تفسير متوازن وجديد از اين مي زدند. مهم ترين دغدغه اين گروه بالابردن توازن پاسخگويي دين و به روز كردن آموزه هاي ديني بود.
روشنفكران و آزادي خواهان غرب گرايانه كساني بودند كه با تاثير از انقلاب فرانسه و انديشه هاي سياست جديد در غرب بدنبال اصلاح ساختار سياسي و اجتماعي و فرهنگي ايران برآمدند. مشروطيت و فضاي فكري آن از افكار و آراي متفكران عصر روشنگري در اروپا بشدت متأثر بود. اين گروه كه بيشتر تحصيلكردگان غربي بودند انسان هاي بودند كه بيشتر اهل مطالعه انديشه هاي سياسي غربي مانند ليبراليسم، سكولاريسم و دموكراسي غربي بودند. ميرزا ملكم خان با آثاري چون كتابچه غيبي و روزنامه قانون، آخوندزاده، عبدالرحيم نجار زاده معروف به طالبوف احسان خان عمو اوغلي و سيد حسن تقي زاده در اين گروه قرار مي گيرند.
گروه سوم كه بدنبال سازگاري اصول غربي با انديشه هاي ديني بودند بدنبال مشروطه مشروعه بودند. آيت الله شيخ فضل الله نوري و سيد محمد كاظم يزدي، عبدالله مازندراني محمد حسين تهراني، محمد كاظم خراساني در اين گروه قرار مي گرفتند. اين گروه بدنبال آن بودند كه مشروعيت مشروطه را به وجود آورند و به تشكيل هيئتي متشكل از پنج مجتهد داراي حق وتو در خصوص مصوبات مغاير با شريعت مي انديشيدند. شيخ فضل الله نوري بر اين اعتقاد بود كه افراد فاقد آموزش فقهي و با گرايشهاي سكولار، فاقد شرايط لازم جهت قانونگذاري مطابق با شريعت هستند.
جريانهاي فكري تأثيرگذار در مشروطه بيش از اين سه جريان اصلي است اما بايد گفت كه چارچوب اصلي مشروطيت را اين سه جريان فكري و طرفداران آنها تشكيل مي دادند. بقيه گروهها به نوعي زير مجموعه اين سه گروه به حساب مي آمدند.
نظر شما