۹ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۸:۳۷

معرفی و نقد کتاب؛

رفتار انتخاباتی در ایران، الگوها و نظریه‌ها

رفتار انتخاباتی در ایران، الگوها و نظریه‌ها

کتاب «رفتار انتخاباتی در ایران، الگوها و نظریه‌ها» به‌وضوح از اشکالات روش‌شناختی، چارچوب نظری و حتی تعریف مفاهیم رنج می‌برد و سطوح تحلیل علم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی را خلط می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، بیش از نیم‌قرن از مطرح شدن تحلیل جامعه‌شناختی رفتار انتخاباتی شهروندان به صورت جدی و آکادمیک در غرب می‌گذرد. در ایالات متحده آمریکا، بیشترین مطالعات در این حوزه انجام می‌شود و در سایر کشورهای غربی مثل انگلستان، فرانسه و ایتالیا که دموکراسی و احزاب در آن‌ها نهادینه شده ‌است احزاب و دولت‌ها به طور جدی به این حوزه مطالعاتی توجه کرده و از این طریق می‌خواهند تحلیل دقیقی از شرایط جامعه و رفتار انتخاباتی شهروندان داشته باشند و بر مبنای آن برنامه خود را تنظیم نمایند.

در این راستا تحلیل درست از رفتارهای انتخاباتی و همچنین امکان موفقیت افراد و گروه‌های سیاسی در انتخابات، بستگی به شناخت رویکردها و نگرش‌های علمی ونیز بهره‌گیری از ابزارهای تکنولوژیکی و رسانه‌ای در این زمینه دارد چرا که در دنیای امروز نمی‌توان با شیوه‌های سنتی سابق به تحلیل جامعه‌شناختی سیاسی از رقابت‌های انتخاباتی پرداخت؛ مگر این‌که اساساً رقابتی نباشد و هر آنچه به صحنه می‌آید صورت‌سازی از یک فضای دموکراتیک باشد.

در جمهوری اسلامی ایران نیز بررسی رفتار انتخاباتی، یک حوزه نسبتاً جدید پژوهشی به شمار می‌آید. میزان قدمت و عمق این حوزه از مطالعات، رابطه مستقیمی با میزان قدمت و عمق دموکراسی در هر کشور دارد. بدیهی است کشورهایی که سالیان سال است از نظام دموکراسی و مردم‌سالاری بهره می‌برند، تا حدود زیادی به این حوزه مطالعاتی وسعت و عمق بخشیده‌اند. در مقایسه با غرب در جمهوری اسلامی ایران که حکومت خود را طبق قانون اساسی بر مبنای جمهوریت و مردم‌سالاری دینی بنا کرده است و سه دهه از قدمت آن می‌گذرد، این حوزه مطالعاتی، چندان عمق پیدا نکرده و عمومی نشده است، لذا ضرورت انجام چنین پروژه‌های به‌خصوص در پژوهشگاه‌ها و مراکز دانشگاهی بیش‌ازپیش احساس می‌شود. (ص 9)

کتاب «رفتار انتخاباتی در ایران، الگوها و نظریه‌ها» نوشته دکتر علی دارابی (قائم‌مقام ریاست سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی) و با مقدمه دکتر علیرضا ازغندی (استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی) منبع قابل توجهی در فهم کنش‌های انتخاباتی ایران پس از انقلاب است. کتاب در 375 صفحه‌، شامل یک پیشگفتار و چهار بهره تنظیم شده که هر کدام دارای چندین فصل و بخش بوده و نیز نتیجه‌گیری، فهرست منابع و مآخذ و ضمایم مورد استفاده می‌باشد.

در بهره نخست کتاب که بیان کلیات پژوهش اختصاص دارد، نویسنده فهرستی از پژوهش‌های پیشین در پرداخت به مقوله رفتار انتخاباتی شهروندان ایرانی در جمهوری اسلامی ارائه می‌کند(صص 18-16) که به‌زعم وی، شامل مطالعات ژورنالیستی و بعضاً ایدئولوژیک(جریانی-جناحی) نیز هست(ص 18).

به این فهرست باید برخی کتاب‌های منتشره درباره انتخابات در ایران (با تأکید بر سه اخیر ریاست‌جمهوری) را افزود:

  • رفتار انتخاباتی در ایران: الگوها و نظریه‌ها، علی دارابی، انتشارات سروش، چاپ پنجم، تهران 1388.
  • گفتمان مناظره‌ای: بررسی سازوکارها و ساختار گفتمانی مناظره‌های تلویزیونی دهمین انتخابات ریاست‌جمهوری - خرداد 1388، سید رضا حجتی، نشر ساقی، چاپ اول، تهران 1390.
  • شورش اشرافیت بر جمهوریت (ریشه‌یابی حوادث پس از انتخابات سال1388)، حمیدرضا اسماعیلی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران 1389.
  • مناظره‌های دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، اردشیر زابلی‌زاده، موسسه انتشاراتی روزنامه ایران، چاپ اول، تهران 1389.
  • جامعه‌شناسی 22 خرداد؛ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در آینه واقعیت، پرویز امینی، آفتاب توسعه، چاپ اول، تهران 1389.
  • مناظره؛ متن مناظره‌های انتخاباتی یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری اسلامی - خرداد 1392، با مقدمه سید عزت‌الله ضرغامی، انتشارات سروش، چاپ اول، تهران 1392.

سپس به تعریف مفاهیم(ص 20) می‌پردازد و انتخابات، اجرای انتخابات، انتخابات و مشارکت سیاسی مردم، کارکردهای انتخابات، پیشینه انتخابات (در جهان و ایران)، رفتار انتخاباتی، انواع انتخابات عمومی و سراسری می‌پردازد. همچنین قوانین انتخاباتی، شهروند و حقوق شهروندی مشارکت سیاسی، فضای حاکم بر جامعه و جغرافیای انتخابات.

در بهره دوم کتاب با عنوان تحلیل مفهومی و تئوریک نظریات معطوف به انتخابات، رقابت انتخاباتی و رفتار انتخاباتی در قالب سه فصل به بررسی رویکردها، دیدگاه‌ها و نظریات عمده در باب انتخابات و رفتارشناسی انتخاباتی در غرب، مبانی فقهی مشارکت سیاسی در اسلام و نیز طرح چارچوبی جدید و تئوریک برای مطالعه و بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان ایرانی پرداخته می‌شود.

در بهره سوم از کتاب حاضر و در قالب دو فصل انتخابات و روند رفتار انتخاباتی در حد فاصل سال‌های ۱۳۸۴-۱۳۵۷ و نیز قوانین و نظامنامه انتخابات در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در بهره چهارم کتاب که فی‌الواقع اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین قسمت اثر حاضر نیز بشمار می‌آید در قالب پنج فصل و با عناوینی چون عناصر و عوامل تأثیرگذار بر چگونگی و میزان مشارکت مردم در انتخابات‏، جغرافیای انتخابات در جهان و ایران، عوامل جامعه‌شناختی ـ سیاسی پیروزی احمدی‌نژاد، تبیین رفتار سیاسی شهروندان ایرانی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در کنار نگاهی آماری به انتخابات ریاست جمهوری در سه دهه از حیات انقلاب اسلامی به آزمون فرضیه‌ها و متغیرهای دخیل پرداخته می‌شود.

فصل نخست به بررسی عواملی چون احزاب، گروه‌ها و نیروهای سیاسی(صص 8-173)، و نخبگان و کانون‌های نخبگی و گروه‌های مرجع(صص 228-179) پرداخته که همین داده‌ها و تحلیل‌ها درباره احزاب و گروه‌ها در بخش‌های بعدی نیز بارها مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

فصل دوم نیز تحلیل جداول و نمودارهای آماری مفصل مناطق مختلف ایران در دور اول و دوم انتخابات 1384 است.(صص 57-329)

فصل سوم با عنوان «عوامل جامعه‌شناسی سیاسی پیروزی احمدی‌نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری» سه بخش و سه عامل را مطرح می‌کند: ناکارآمدی اصلاح‌طلبان در ساختار قدرت و پیروزی احمدی‌نژاد، عدم ائتلاف تشکل‌های اصلاح‌طلب بر یک کاندیدا (اجماع)، و حضور توده‌های حاشیه‌نشین. اما به نظر می‌رسد دو عامل نخست (سطح تحلیل احزاب سیاسی) شباهتی با عامل سوم (سطح تحلیل اقشار اجتماعی) ندارند.

فصل چهارم از این بهره اگرچه عنوان «تبیین رفتار سیاسی شهروندان ایرانی در نهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری» را داراست، اما به جای جامعه‌شناسی انتخابات (که عنوان بهره چهارم است) از سطح جریان‌شناسی سیاسی احزاب و گروه‌ها در انتخابات فراتر نمی‌رود.

پایان‌بخش کتاب در فصل پنجم که به «انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران از نگاه آمار» (ص 323) می‌پردازد، ضمن ارائه جداول آماری از آمار داوطلبان و نیز شرکت مردم در 9 دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، از جمله نیز آمار تفصیلی بیشترین و کمترین میزان مشارکت استان‌ها در ادوار مختلف (صص 5-331)، آمارهای دوره نهم را به‌طور تفصیلی مورد بررسی قرار می‌دهد که از جمله شامل آمارهای دور اول (ص 329) و دور دوم(ص 330) در دو جدول مجزاست.

نتیجه‌گیری کتاب نیز عمدتاً حول تحلیل انتخابات ریاست‌جمهوری 1384 و بررسی «عوامل سلبی پیروزی احمدی‌نژاد» در انتخابات سوم تیر 1384 است که به عواملی چون نه به هاشمی رفسنجانی، تخریب‌های سازمان‌یافته علیه احمدی‌نژاد، ائتلاف بزرگ علیه احمدی‌نژاد، و همه علیه یکی (صص 8-347) پرداخته و نیز «عوامل ایجابی» چون گفتمان‌سازی، سلوک فردی، سازمان رأی، احمدی‌نژاد به‌مثابه یک رسانه و رئیس‌جمهور غیرروحانی(صص 50-348) پرداخته است که عمدتاً تکرار مطالب بخش سوم از فصل چهارم تحت عنوان «استفاده از فضای گفتمانی و تأثیر آن بر رفتار رأی‌دهی»(صص 22-313) اند.

آن‌چنان‌که در بهره نخست کتاب تحت عنوان «بیان مسئله، ضرورت و اهمیت آن» آن آمده و در مقدمه این مطلب هم ذکر شد، «در مقایسه با غرب، در کشور ما، که حکومت خود را طبق قانون اساسی بر مبنای جمهوریت و مردم‌سالاری دینی بنا کرده است و سه دهه از قدمت آن می‌گذرد، این حوزه مطالعاتی چندان عمقی پیدا نکرده و عمومی نشده است؛ ازاین‌رو، ضرورت پرداختن به چنین پروژه‌ای، به‌خصوص در پژوهشگاه‌ها و مراکز دانشگاهی بیش‌ازپیش احساس می‌شود.»(ص 9)

اما در پاسخ به این پرسش که آیا این کتاب موفق به تحلیلی جامع و عمیقی متناسب با مدعای خود در حوزه علوم اجتماعی و علوم سیاسی شده یا نه، به‌سختی می‌توان با مدعای کتاب موافق بود. کتاب به‌وضوح از اشکالات روش‌شناختی، چارچوب نظری و حتی تعریف مفاهیم(به‌ویژه در بهره اول) رنج می‌برد و سطوح تحلیل علم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی را خلط می‌کند. در این مورد باید توضیح داد که تفاوت اصلی میان جامعه‌شناسی سیاسی و علم سیاست را باید در تأکیدی جستجو کرد که در جامعه و یا دولت گذاشته می‌شود. جامعه‌شناسی سیاسی بیشتر نگرشی است از «پایین با بالا»، یعنی اینکه بیشتر تأثیرات جامعه بر سیاست را بررسی می‌کند، حال آنکه «علم سیاست» بیشتر نگرشی است از «بالا به پایین»، به این معنا که بیشتر به بررسی ساختار قدرت و فرایند سیاست و تصمیم‌گیری و تأثیرات آن‌ها بر روابط اجتماعی می‌پردازد.(بشیریه: ص 20)

کتاب آقای دارابی اما نه تنها این سطوح، که جریان‌شناسی سیاسی را با جامعه‌شناسی سیاسی خلط کرده و احزاب سیاسی مشخص و مطرح را در کنار اقشار اجتماعی که در این اثر از هیچ منظر تفکیک شده و تحلیل شده نیستند، مگر جغرافیای سیاسی در قالب حوزه‌های انتخاباتی و استان‌ها، به عنوان عوامل هم‌سطح نقد و بررسی کرده است.

بر اساس آنچه در مقدمه دکتر ازغندی آمده است؛ «در باب چگونگی رفتار انتخاباتی و رأی دادن که یکی از مهم‌ترین نمادهای رشد سیاسی است، نظریات گوناگونی وجود دارد که شامل سه جریان و الگوی عمده روان‌شناختی می‌شود: 1. الگوی جامعه‌شناسانه تحلیل رفتار رأی‌دهندگان؛ 2. الگو و نظریه روانی- سیاسی در تحلیل رفتار انتخاباتی؛ و 3. تحلیل اقتصادی(منفعت محور) از رفتار رأی‌دهندگان.»(ص. سه) اما به نظر می‌رسد کتاب آقای دارابی در تحلیل جریان اول هم ناکام مانده باشد.

درنهایت شاید بتوان گفت که کتاب حاضر ضمن نقد، ارزیابی و تحلیل مفهومی نظریات معطوف به انتخابات و رفتار انتخاباتی در پاسخ به این سؤال که در جمهوری اسلامی رفتار انتخاباتی شهروندان و بخصوص در دور نهم انتخابات ریاست جمهوری با کدام‌یک از سه دسته الگوی نظری جامعه‌شناسی، اقتصاد سیاسی و روانشناسی سیاسی قابل تبیین است، بر این فرضیه تأکید دارد که رفتار انتخاباتی پدیده‌ای زمان پرورده، زمینه پرورده و مکان پرورده است. بدین خاطر نمی‌توان به فرانظریه‌ای جهان‌شمول دست یافت که چرایی و چگونگی و محتوای رأی‌دهی در همه کشورهای جهان و حتی همه حوزه‌های انتخابیه درون یک واحد جغرافیایی را در سپهر آن مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.

کد خبر 3601821

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha