به گزارش خبرگزاري مهر ، فرانسه در پي بروز اختلافات با آمريكا بر سر چگونگي پايان دادن به تجاوزات اسرائيل و برقراري آتش بس و استقرار نيروهاي بين المللي در لبنان در نشست روز پنجشنبه سازمان ملل شركت نكرد . اين در حالي است كه "شون مك كورمك" سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا پيش از آغاز نشست از نزديكي مواضع آمريكا - فرانسه درباره تهيه پيش نويس قطعنامه مشتركي در شوراي امنيت سخن رانده بود .
لبنان در سياست خارجي فرانسه از اهميت زيادي برخوردار است . اين كشور چون در جرگه كشورهاي مستعمره فرانسه قرار داشت، وارث روابط و گسترش منافع بسياري است . 17000 تبعه فرانسوي در لبنان زندگي مي كنند كه پنج هزار از اين تعداد در درگيريهاي اخير مجبور به ترك اين كشور شده اند .
نگراني هاي فرانسه در جهت حفظ منافع اتباع موجب شد تا رهبران اليزه زودتر از ساير كشورها خواهان آتش بس فوري و استقرار نيروهاي بين المللي باشند و پيشقدم در اين زمينه گردند . هم اكنون يك ژنرال فرانسوي ، فرماندهي 2000 نيروي سازمان ملل را در لبنان بر عهده دارد .
فرانسه اگر چه در طول تاريخ تاسيس رژيم صهيونيستي نقش بسزايي در كمك به اين رژيم داشته است، اما به تناسب افزايش حمايت هاي آمريكا از تل آويو و جايگزيني قدرت بازيگري آمريكا و انگليس در شرق كانال سوئز در دهه 1970 همزمان بازيگري فرانسه نيز كاهش يافت و اين كشور كه تا زمان رياست جمهوري نيكسون بزرگترين تامين كننده سلاح اسرائيل بود، با جهش كمك 300 ميليون دلاري آمريكا به 2 ميليارد دلار موازنه نفوذ را به نفع آمريكا از دست داد.
آمريكا به همان اندازه كه هزينه هاي بيشتري درخاورميانه در زمان جنگ سرد متحمل مي شد به همان اندازه نيز در تعيين سياستهاي منطقه اي انحصاري عمل مي كرد . فرانسه بيش از كشورهاي ديگر متضرر اين رويكرد آمريكا بوده و در بحران لبنان سعي كرده است با نفوذ در اتحاديه اروپا در قالب اين اتحاديه با سياستهاي واشنگتن و متحد ستون پنجم سياسي اش در اروپا يعني انگليس مقابله كند .
در حالي كه اتحاديه اروپا آتش بس را مقدم بر ديگر مراحل حل بحران لبنان مي داند، آمريكا و انگليس خواهان مشخص شدن وضعيت حزب ا.. و خلع سلاح مقاومت و آزادي اسراي اسرائيلي هستند و اين به معني نگرش صرف به منافع آمريكا و اسرائيل و ناديده گرفتن منافع دولت و شهروندان فرانسوي مي باشد .
موضع فرانسه نشان مي دهد كه برخلاف تصور آمريكا و فرانسه در درون بلوك غرب در تقسيم بندي منافع از چالش جدي با يكديگر برخوردارند و در سياست بين الملل همگرايي كشورهاي غرب تا زماني استوار خواهد بود كه كليد واژه هاي تراشيده و نتراشيده مخوفي در شرق با نامهاي كمونيسم ، بنيادگرايي و غيره آفريده شده باشد .
نظر شما