به گزارش خبرنگار پارلماني "مهر"، غلامعلي حدادعادل رييس مجلس شوراي اسلامي روز گذشته در آغاز همايش يكصدمين بزرگداشت يكصدمين سالگرد نهضت مشروطيت با گراميداشت ياد شهداي نهضت مشروطيت و شهداي انقلاب اسلامي درايران و سراسر جهان به خصوص شهداي لبنان درخصوص برگزاري اين همايش توسط مجلس شوراي اسلامي، اظهار داشت: نهضت مشروطيت يك واقعه مهم تاريخي متعلق به مردم ايران و اين كشور است نهضتي كه مقام معظم رهبري آن را نهضت ملي و اسلامي مردم ايران ناميدند.
رييس مجلس شوراي اسلامي مشروطيت را يك پديده گسترده ، پيچيده و مهم دانست و گفت: مشروطيت حاصل مجاهدت هاي بسيار است چه جانهاي گرامي كه دراين راه فدا شده و چه آرمانهاي بلند كه در سرها بوده است.
"مشروطيت تبلور تحولات چند ده ساله اي بود كه قبل از 1285 در ايران آغاز شده بود اين تحولات در يك نقطه به عنوان انقلاب مشروطيت متبلور و متمركز شد و سر آغاز دگرگوني هاي وسيع در اوضاع سياسي فرهنگي اقتصادي اجتماعي كشور ما شد."
حداد عادل ادامه داد: ملت ايران در 100 سال پيش در آسيا پيش قاره مبازره با استبداد و طلب حاكميت قانون بودند و اين يك افتخار است براي ملت ايران كه پيش از بيداري ملل ديگر دراين راه قدم نهاد و در نهايت انقلاب اسلامي ايران ثابت كرد ملت ايران ملتي قهرمان و شجاع و هوشمند است و ضد استبداد وطن دوست است.
وي با بيان اينكه صدمين سال تاريخ از هر واقعه مهم فرصت توجه بيشتر و احترام به آن واقعه تاريخ ياست تقدير كرد، افزود: در كشور ما ازچند سال پيش با نزديك شدن صدمين سال پيروزي مشروطه فعاليتهاي تحقيقي گوناگوني آغاز شده است نه تنها در داخل كشور جريانها وسلايق گوناگون برنامه هايي داشته اند بلكه درخارج از كشور هر جا كه ايرانيان با گرايش هاي مختلف حضور داشته اند برنامه هايي دراين مورد بوده است و بسياري از آنها كوشيده اند ديدگاههاي خود را تحت بررسي مشروطيت بيان كنند و هر كدام سعي كردند كه از دورن مشروطيت به آن نگاه كنند.
حداد عادل مجلس را مولود و فرزند مشروطيت خواند وافزود: مجلس ميراث ماندگار مشروطيت است وقتي نام مجلس در اين يكصد سال به گوش مي خورد نام مشروطيت تداعي مي شد طبيعي بود كه مجلس شوراي اسلامي در بهارستان در صدمين سال اين نهضت از كنار اين واقعه بزرگ سياسي اجتماعي كشور ما بي اعتنا نگذرد بنابراين از يك سال پيش برنامه ريزي براي برگزاري همايش انجام شد.
رئيس مجلس با بيان اينكه بايد پرسيد مقصد از مشروطيت چه بود و مشروطه طلبان در طلب جه بودند و چه انگيزه اي داشتند تصريح كرد: حقيقت اين است كه در مشروطه تقاضاها مجموعه اي مطالبات حقيقي انباشته شده بر سر هم بود و نمي توان گفت تا يك تقاضا در مشروطيت مطرح بود.
وي با اشاره به برخي از جنبه هايي مهم مطالبات در مشروطيت خاطر نشان كرد: مهمترين تقاضا مخالفت با سلطه بيگانه بود مردم و علما و دلسوزان كشور دهها سال به حضور آشكار و پنهان بيگانه را دركشور احساس كردند و از آن روز كه ميرزا تقي خان امير كبير با دسيسه به تقل رسيد مردم بغضي در گلو داشتند كه منتظر فرصت براي شكستن آن بغض بودند. پس از تحريم تنباكو نيز علما اقدام مناسب نشان دادند . آنها معتقد بودند با محدود كردن دربار و شاه راه براي نفوذ بيگانگان بسته خواهد شد.
حداد عادل مخالفت با استبداد را بعد ديگري از مطالبات مردم در مشروطه عنوان كرد و افزود: مردم در يك كلمه آزادي مي خواستند و حاكميت اراده ملت بر كشور را طلب مي كردند و مهمتر از اين عدالت مي خواستند از ظلم خوانين كه در منطقه خود حكم شاه را داشتند به ستوه آمده بودند.
وي گفت: مردم عدالتخانه مي خواستند و پس از آن حاكميت قانون و برقراري نظم و امنيت در سراسر كشور را طلب مي كردند و رشد و ترقي و پيشرفت براي كشور را خواهان بودند. ايرانيان از آن زمان كه جنگ ايران و روس به شكست منجر شد احساس كردند وضعي كه دارند متناسب با شأن اين ملت بزرگ و تاريخي نيست و احساس مي كردند كه در گردونه تاريخ تحقير شده اند.
مجموعه اين مطالبات غرض و مقصود ملت از مشروطه خواهي بود كه در صدر آنها مبارزه با استبداد و طلب حاكميت قانون و آزادي قرار داشت .
رئيس مجلس شوراي اسلامي در باب چگونگي پيروزي مشروطيت در ايران اظهار داشت: انقلاب مشروطيت مثل هر انقلاب ديگر جرقه اي داشت و سپس انفجاري كه با حركت علما آغاز شد. اگر علما با اين حركت مردمي همراه نمي شدند توده هاي مردم در صحنه حاضر نمي شدند و مجاهدان جان فدا نمي كردند. حضور توده مردم مسلما ارتباط مستقيم با تاييد علماي دين از نجف و تهران و ساير بلاد داشت و علما حضور تعيين كننده داشتند.
وي افزود: در كنار علما روشنفكران كه عقب ماندگي ايران را نسبت به ساير ملل مي ديدند در اين نهضت دخيل بودند و اين انقلاب تنها منحصر به تهران نبود.
وي با طرح اين سئوال كه آيا انقلاب مشروطيت با آن اهميت به اهداف خود رسيد و سلطنت محدود شد، گفت: پاسخ در يك كلمه منفي است . انقلاب مشروطيت به آرمانهاي بلند خود نرسيد .
مشروطيت نوزادي بود كه بلافاصله پس از تولد از پدر و مادر و خويشان دلسوز خود دور افتاد و دست كساني افتاد كه دلسوز نبودند و در محيطي رشد كرد كه محيط مناسبي براي تربيت و رشد اين كودك نبود و در نهايت در 14 سالگي و همچنين سال سلطنت رضاخان اين نوزاد نحيف رنجور جوانمرگ شد و متاسفانه اين سرنوشت مشروطيت در كشور ما بود .
حداد عادل با تشريح دوران مشروطيت در 5 دوره تا پيروزي انقلاب اسلامي گفت: ما بايد مشروطيت را در ايران يك انقلاب ناكام و ناموفق بدانيم و علت اصلي اين ناكامي اين است كه در مشروطيت دو جريان با هم در كشاكش بودند يك جريان طالب تجدد و تحول بود اما اين تجدد و تحول را منطبق بر دين مي خواست و محدود در دايره شريعت و اين تحولي به رهبري علماي دين بود.
علماي دين هيچكدام خواهان استبداد نبودند و خواهان پيشرفت در كشور بودند. اما گروه ديگر در صف مقابل تجددي حاكم بر دين مي خواستند و خواهان تجدد رايج در كشورهاي غربي بودند. متاسفانه آنكه پيروز شد جريان دومي بود كه رهبري آن را منورالفكرهاي غرب گرا در اختيار داشتند و آنچه نصيب ملت شد استبدادي بدتر از گذشته بود.
حداد عادل تصريح كرد: فقدان رهبري با اراده و مصمم آنچنان كه انقلاب اسلامي را به پيروزي رساند كاملا در مشروطيت محسوس است و بالاخره انقلاب اسلامي به دست همان مردمي كه انقلاب مشروطيت را به پيروزي رسانده بودند با آرماني والاتر به پيروزي رساندند.
رئيس مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه ما انقلاب اسلامي را در ايران را تكامل يافته از جنبه هاي مثبت و آرمان هاي ديني انقلاب مشروطه مي دانيم خاطرنشان كرد: اين انقلاب چه در نظر و چه در عمل پيشرفته تر از انقلاب مشروطيت است و آن بحث هاي نظري در مورد حكومت ديني كه در انقلاب مشروطه هنوزجانيفتاده بود پس از هفتاد و چند سال رشد كرده بود و آن نكته كه مورد توجه علما بود كه در اصل متمم قانون اساسي آوردند تحت عنوان اصل تراز مبني بر حضور 5 متعهد تراز اول در مجلس حضور داشته باشند گنجانده شد و دعواي بزرگ طرفداران دين و غربگرايان بر سر اين مسئله بود .
در انقلاب اسلامي فقهي تر كامل و به صورت ولايت فقيه متجلي شد و در صدر قانون اساسي جا گرفت و شوراي نگهبان يكي از آثار آن است.
وي گفت: در انقلاب اسلامي مشروطيت مانند يك آئينه اي مقابل چشمان امام بود. امام قرباني شدن آرمانهاي مشروطه را در مسلخ اشتباهات و دخالت هاي بيگانگان مشاهده كرده است و امام همواره ملت و علما و دلسوزان كشور را از تكرار مشروطيت برحذر مي داشت.
حداد عادل افزود:ما امروز به شدت احساس مي كنيم كه ضرورت دارد يك بازنگري و بازنگاري در تاريخ مشروطيت صورت گيرد و تاريخ مشروطه بايد از نو نوشته شود .
در سالهاي قبل از انقلاب امكان تحقيق عالمانه در تاريخ مشروطيت وجود نداشته و امروز به بركت انقلاب اسلامي چنين فرصت فرخنده اي براي محققان ايجاد شده تا از اين فرصت استفاده كنند و حقيقت را بيان كنند.
رئيس مجلس شوراي اسلامي در پايان گفت: تلاش علما اين بود كه سلطنت مطلقه را محدود كنند اما آنچه در عمل اتفاق افتاد اين بود كه دين منزوي و محدود شد و سلطنت لجام گسيخته شد و اميدواريم در پرتو اسلام و رهبري هاي مقام معظم رهبري و رهنمودهاي امام راحل آرمانهاي بلند انقلاب اسلامي كه در خود جنبه هاي مثبت مشروطيت را دارد به منصه ظهور برسانيم.
نظر شما