پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۰ مرداد ۱۳۸۵، ۱۸:۲۶

اسرائيل و بحران در تئوريهاي اقتصادي / تحليل مهر درباره پيامدهاي اقتصادي جنگ افروزي صهيونيستها در لبنان /

اسرائيل و بحران در تئوريهاي اقتصادي / تحليل مهر درباره پيامدهاي اقتصادي جنگ افروزي صهيونيستها در لبنان /

خبرگزاري مهر - گروه بين الملل : رشد اقتصادي رژيم صهيونيستي با پيروزي در جنگهاي دوره اي رونق مي يابد .

به گزارش خبرگزاري مهر، رشد اقتصاد هر كشوري نيازمند وجود شرايط و وضعيت سياسي و امنيتي مناسب و آرامي است. وضع سياسي و امنيتي هر جامعه اي تاثير بزرگي بر روند طبيعي رشد اقتصادي و سرمايه گذاري هاي محلي و منطقه اي آن دارد. اين مسأله (وضع سياسي و امنيتي ) مي تواند عامل جذب و يا مانع سرمايه گذاري هاي خارجي باشد. اين اصل بر تمام كشورهاي جهان صادق است، اما اسرائيل از اين موضوع مستثني است . چيزي كه با تئوريهاي اقتصادي همخواني ندارد .

در نظريات مرتبط با رشد اقتصادي سرمايه و نحوه تركيب آن با ديگر عوامل توليد، يكي از عوامل اصلي رشد اقتصادي به حساب مي آيد. لذا سرمايه گذاري و بحث جذب سرمايه از اهميت خاصي در ادبيات اقتصادي مرتبط با رشد برخوردار است. در روزگار جهاني شدن كه اكنون در آن به سر مي بريم ، سرمايه راهي سرزمينهايي مي شود كه بيشترين احساس امنيت را براي صاحبان آن فراهم آورد. سرمايه و صاحب سرمايه ذاتا احتياج به امنيت اقتصادي دارد.

رژيم صهيونيستي در ده سال اخير توانسته است تا حد زيادي سرمايه هاي خارجي را جذب كند و اين سرمايه گذاري ها در رشد اقتصادي اين رژيم به ويژه در عصر اقتصاد نوين كه مبتني بر تكنولوژي پيشرفته است ، بسيار موثر واقع شدند . به طوري كه صادرات اسرائيل اكنون به بيش از سي ميليارد دلار در سال رسيده است . جذب سرمايه خارجي با توجه به تنشهاي سياسي تل آويو در داخل كشور و منطقه از لحاط منطق اقتصادي محل اعجاز است .

پاسخ به مسئله فوق از لحاظ تئوريهاي اقتصادي امكان پذير نيست، بلكه پاسخ را در سياست زدگي اقتصاد اين كشور جستجو كرد. جهش اقتصادي اسرائيل با پيروزي و شكست اين كشور در جنگ با اعراب معنا و مفهوم واقعي خود را مي يابد.

پس از پيروزي سريع ارتش اسرائيل بر كشورهاي عربي در سال 1967 كه در آن وضعيت ارتش اسرائيل در مقايسه با مجموع ارتش‌هاي كشورهاي عربي به نمايش گذاشته شد، كمكهاي آمريكا به آن كشور به ميزان 450 درصد افزايش يافت. پس از جنگ داخلي اردن در سال‌هاي 1973 ـ 1971 كه طي آن قابليت اسرائيل براي جلوگيري از رشد جنبشهاي انقلابي به نمايش گذاشته شد، كمكهاي آمريكا به اسرائيل 7 برابر شد. پس از جنگ 1973 كه آمريكا بي ‌سابقه ‌ترين پل هوايي براي كمك ‌رساني به اسرائيل را برپا كرد، كمكهاي آمريكا به اسرائيل 800 درصد افزايش يافت.

به موازات موفقيتهاي رژيم صهيونيستي در جنگها ، روند ورود سرمايه هاي خارجي به اين كشور افزايش يافت . دو طيف با نگاه سياسي جريان سرمايه ها را به سرزمينهاي اشغالي روانه كردند تا اين رژيم سمبل موفقيت در منطقه گردد و تضعيف روحيه اي براي كشورهاي منطقه براي عدم مقابله جويي با اين رژيم باشد .

سرمايه داران يهودي مقيم خارج يكي از طرفهاي مشاركت جو در روند گسيل سرمايه هاي خارجي بودند. هر جنگي كه روي داده يهوديان خارج از سرزمينهاي اشغالي به تشكيل رژيمي با ثبات در منطقه بيشتر اميدوار شده و روند سرمايه گذاري در اين سرزمين را افزايش دادند . جنگ 6 روزه، يهوديان آمريكا را تكان داد و متوجه حمايت جدي تر از اسرائيل كرد .

دوم كشورهاي غربي با پيروزي پي در پي اسرائيل در جنگ با اعراب بر روي اين رژيم بيش از گذشته به عنوان يك پايگاه منطقه اي حساب باز كردند .

رژيم صهيونيستي به عنوان يك رژيم دست نشانده كه در قرن بيستم به وجود آمد شرايط خاص خود را دارد و قدرت هاي بزرگ و در راس آنها آمريكا از رژيم اشغالگر قدس به عنوان پايگاه غرب در منطقه خاورميانه استفاده ابزاري كرده و بر همين اساس كمكهاي اقتصادي و نظامي بلاعوض و يا كم بهره را بر پيكره آن تزريق مي كنند تا به صورت مصنوعي صاحب رشد اقتصادي ممتازي گردد.

بي‌ترديد حفظ امنيت اسرائيل هرگز نمي‌ توانسته تنها هدف روابط ويژه ميان آمريكا و اسرائيل باشد، زيرا در غير اين صورت آمريكا مي‌توانست به تلاش براي حفظ توازن نظامي و استراتژيك ميان اسرائيل از يك سو و مجموعه كشورهاي عربي از سوي ديگر بسنده كند. اين در حالي است كه دولت‌هاي مختلف در آمريكا از هر دو حزب همواره اتفاق‌نظر داشته‌اند كه اسرائيل بايد نسبت به كشورهاي عربي از برتري كيفي در فناوري نظامي برخوردار باشد. از آنجا كه برتري نظامي بدون جاذبه هاي اقتصادي براي مردم اسرائيل قابل پذيرش نبود و دولتهاي غربي براي برقراي پايگاهي مستحكم در منطقه نگاهي اقتصاد را نيز در طرحهاي راهبردي خود گنجاندند .

به غير از جنگ‌ 1973 كه تاثير بدي بر اقتصاد اسرائيل گذاشت بقيه جنگها براي اسرائيل منشا جذب سرمايه و رشد اقتصادي شدند . پس از جنگ 1973 رشد اقتصادي در برخي سال‌ها به صفر رسيد و يا از سه درصد تجاوز نكرد. در همين حال معادله پرداختهاي بازرگاني و بودجه دولت، سير نزولي خود را طي كرد. در مورد عوامل اين ركود حرف و حديثهاي فراواني گفته شده است، اما هزينه‌هاي جنگ سال 1973 و از سويي بالا رفتن قيمت نفت به عنوان علل اصلي اين ركود ذكر شده است.

البته در سال 1989 به علت انتفاضه مردم فلسطين، اقتصاد اسرائيل دچار ركود شد . در سال 2000 شمار جهانگرداني كه به اسرائيل آمدند از 4/2 ميليون نفر  فراتر رفت، ولي با آغاز انتفاضه دوم فلسطيني و نا آرامي هاي ناشي از آن، شمار جهانگردان رو به كاهش رفت و حتي به زير يك ميليون نفر سقوط كرد.‌اما در آغاز دهه 90 با مهاجرت يهوديان شوروي و رونق يافتن بازار و دريافت وامهاي متعدد و جذب مهاجر اقتصاد اسرائيل روند رو به رشدي يافت. با اين وجود گزارش سازمان تجارت و توسعه ملل متحد نشان مي دهد،ارزش سرمايه‌گذاري‌هاي مستقيم خارجي در اسرائيل در سال 1995 به 269/6 ميليون دلار و در سال 2000 نيز تا سقف 450/21 ميليون دلار افزايش يافت. در سال 2001 اين سرمايه‌گذاري‌ها به 089/23 ميليون دلار رسيد .

جنگ اسرائيل و لبنان در مقطع كنوني نيز شرايطي همانند جنگ 1973 را دارد . ادامه تنشها در خاورميانه در كوتاه‌ مدت تاثير چنداني بر اقتصاد اسرائيل نخواهد داشت، اما با طولاني شدن اين روند و ادامه حملات حزب ‌الله به تاسيسات زيربنايي اسرائيل، نتيجه اي چون پيامدهاي جنگ 1973 را متوجه رشد اقتصادي تل آويو در بلند مدت خواهد كرد . با توجه به اينكه در اذهان عمومي جهان از ارتش اسرائيل پيكره شكست ناپذيري ساخته شده است، مقاومت حزب ا.. در برابر حملات بر ثبات سياسي اين كشور تاثير منفي خواهد گذاشت .

اسرائيل هر سه ماه حدود يك ميليارد دلار از صنعت گردشگري درآمد داشت كه در حال حاضر با گذشت سي روز از حملات اخير اسرائيل به لبنان و حملات متقابل حزب ‌الله به مناطق توريستي اسرائيل، اين رقم، به شدت كاهش يافته است. 35 درصد از كارخانه هاي حيفا تعطيل و برخي نيز پاره وقت كار مي كنند . بديهي است كه ادامه درگيريها و گسترش حملات موشكي حزب ا.. به عمق خاك اسرائيل معماي حل بحران خاورميانه را با ترديد روبرو خواهد كرد و روند سرمايه گذاريهاي خارجي كاهش خواهد يافت . با اين وجود در حالي كه اقتصاد نفس تنش را منافي جذب سرمايه خارجي معرفي مي كند در مسئله اسرائيل مولفه اصلي در تعيين جريان روند ورود سرمايه ها تنش و نزاع منطقه اي نيست، بلكه پيروزي و شكست اسرائيل است كه جريان جذب سرمايه ها را مشخص مي كند . 

کد خبر 365397

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha