پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۲۱ مرداد ۱۳۸۵، ۱۷:۵۹

/ به انگيزه پخش فيلمي از ژرژ فرانژو از سينما چهار /

گام‌هاي نخست موج نو در تلويزيون با "چشمان بدون چهره"

گام‌هاي نخست موج نو در تلويزيون با "چشمان بدون چهره"

فيلم سينمايي "چشمان بدون چهره" كه از مجموعه برنامه سينما چهار پخش شد، جزو گام‌هاي نخست فيلمسازان موج نو فرانسه محسوب مي‌شود.

به گزارش خبرگزاري "مهر"، فيلم سينمايي "چشمان بدون چهره" به كارگرداني ژرژ فرانژو محصول مشترك كشورهاي فرانسه و ايتاليا در سال 1959 و از جمله آثاري است كه به سينماي موج نو تعلق دارد. پيروان اين سبك سينمايي به دنبال خلق فيلم هايي متفاوت از شكل كلي آثار كلاسيك بودند كه تا آن سال به عنوان قواعد رايج و تثبيت شده مورد استفاده قرار مي گرفت.

در اواخر دهه 50 تعدادي از منتقدان مجله سينمايي كايه دو سينما به ايجاد جرياني گسترده اي به منظور ايجاد تحول در توليد فيلم هاي سينمايي اقدام كردند تا به اين طريق سينماي فرانسه را از ركود خارج كنند. در اين زمينه تعدادي از منتقدان اين مجله دست به اقدام عملي زدند و نظريه هاي خود را در قالب آثار جديد ارائه كردند. كلود شابرول، لويي مال و ژان لوك گدار از جمله سينماگران پيشرو موج نو بودند كه خيلي زود در سينماي اروپاي آن زمان از مولفه هاي آنها استفاده شد.

پيروان شيوه موج نو در تلاش بودند ريتم و نوع روايت فيلم هاي داستاني را تغيير دهند و به جلوه هاي تصويري آثارشان توجه بيشتري نشان بدهند. ايجاد تغيير در تواتر و استمرار زمان وقوع اتفاقات مختلف قصه و تلفيق زمان گذشته، حال و آينده و ايجاد نوعي به هم ريختگي روال عادي زمان قصه از جمله ويژگي هايي بود كه در فيلم هاي موج نو به وجود آمد.

فيلم سينمايي "چشمان بدون چهره" يكي از آثاري است كه به مولفه هاي تئوري موج نو توجه دارد و هر چند از جمله آثار شاخص اين شيوه فيلمسازي محسوب نمي شود، اما در جهت تلفيق زمان هاي به وجود آمدن اتفاقات داستان بسيار موفق عمل كرده است. از سوي ديگر، فيلم روايت خطي را رها مي كند و با ايجاد شاخ و برگ هاي موازي قصه، روايتي پيچيده از يك داستان جنايي را ارايه مي دهد.

داستان اين فيلم درباره پروفسور روژنه سيه جراح پلاستيكي مشهوري است كه در اثر تصادفي شديد به پوست صورت دخترش آسيب وارد مي شود و او براي جبران اشتباهي كه مرتكب شده تصميم به پيوند كامل پوست صورت دختر مي گيرد. وي براي اين كار دختراني زيبا همسن و سال دخترش را انتخاب مي كند و پس از كندن پوست صورت شان، آنها را به قتل مي رساند. اما در نهايت كريستين از اين كار پدرش به اندازه اي ناراحت مي شود كه آخرين دختر و سگ هاي تحت آزمايش پدرش براي انجام عمل پيوند را آزاد مي كند و باعث مرگ پروفسور مي شود.

اين فيلم از زمان حال - هنگام اختفاي يكي از قتل ها - آغاز مي كند و پس از سكانس مربوط به تحقيق پليس روايت قصه به گذشته مي رود و آرام آرام داستان به زمان حال و ادامه روند عادي زماني حركت مي كند. اين مساله موجب مي شود مخاطب با شكل روايي تازه اي مواجه شود كه در آثار قبلي سينماگران اروپايي چندان ديده نمي شد. مهمتر اينكه تغيير زمان مشخص و تفكيك شده نيست، بلكه با مهارت خاصي در هم آميخته مي شود.

نكته ديگر در اين فيلم نوع بازي ها و استفاده از جلوه هاي تصويري است. دو مولفه اي كه بسيار خوب به كار گرفته مي شود. فيلم صورت تغيير شكل يافته كريستين را خيلي دير نشان مي دهد و همانند بسياري از رازهاي داستان آن را با تاخير براي تماشاگر فاش مي كند، اما هنگام نمايش از چهره پردازي بسيار خوبي بهره مي برد. در صحنه مربوط به كندن پوست صورت يكي از قربانيان هم بسيار حرفه اي و دقيق عمل شده و جلوه تصويري فيلم بسيار خوب است. بازي ها تصنعي نيست و حركات آرام و چهره بدون احساس پروفسور با روند كلي اثر بسيار هماهنگ مي شود.

فيلم سينمايي "چشمان بدون چهره" جمعه 20 مرداد در قالب مجموعه برنامه سينما چهار از شبكه چهار سيما پخش شد.

کد خبر 365560

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha