پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۲۲ مرداد ۱۳۸۵، ۱۲:۲۷

/ گزارش مهر از نشست راهكارهاي عملي توليد تئاتر /

خلاقيت هنرمندان تئاتر با سلايق و گرايش‌هاي مختلف مواجه مي‌شود

خلاقيت هنرمندان تئاتر با سلايق و گرايش‌هاي مختلف مواجه مي‌شود

همه هنرمندان تئاتر مملكت و حرفه خود را دوست دارند و نمي‌خواهند از خطوط قرمز عبور كنيم، اما ويژگي خلاقيت هنري شكننده‌ و بي‌دفاع بودن است. اين شكنندگي عجيب در خلق اثر هنري با سلايق و گرايش‌هاي مختلف مواجه مي‌شود.

به گزارش خبرنگار "مهر"، علي رفيعي نويسنده و كارگردان تئاتر و سينما در نشست راهكارهاي عملي توليد تئاتر كه روز گذشته در انجمن كارگردانان خانه تئاتر برگزار شد، گفت: "حرف هاي ما حرف هاي ناكامي ها و غبطه هاي روي هم انباشته است. فكر مي كنم مديران و متوليان تئاتر ما نه از سر ناداني و ناآگاهي بلكه آگاهانه با تشكيل گروههاي تئاتري به معناي واقعي كلمه مشكل دارند و گويي گروه به منزله زنگ خطري براي آنان است، همچنانكه افتتاح خانه تئاتر براي آنان چندان خوشايند نبود."

وي افزود: "معناي يك گروه بيش از آن است كه يك عده دور هم جمع شوند. اعضاء يك گروه صاحب يك تقدير مشترك هستند. در گروه مجموعه خلاقيت هاي يك بازيگر شناخته مي شود و تعادل ديالكتيك بين خلاقيت فرد و گروه وجود دارد. فرد به گروه و گروه به فرد توان مي دهد. خلاقيت گروهي در تمام اجزاء تئاتر تاثيرگذار است. ما بايد بتوانيم با تشكيل كارگاهها نيروهاي مولد انرژي توليد كنيم و به آسيب هايي كه در شرايط موجود ما را مضمحل مي كند، پاسخ دهيم. فرسايش و نااميدي دشمن بزرگ ماست. ما براي خود بايد پتانسيل ايجاد كنيم تا گروهها خودشان را بتوانند پيدا كنند."

رفيعي با بيان اينكه روشنفكري هاي سياسي لطمات زيادي به تئاتر وارد كرده، گفت: " مير هولد به دليل اينكه مغضوب استالين بود، حق ورود به ايران را پيدا نكرد. رئاليسم مير هولد درست در مقابل رئاليسم سوسياليستي استالين بود و درست همان سالي كه استالين در روسيه روي سكوي افتخار رفت ميرهولد تيرباران شد. در مقابل رئاليسم استانيسلاوسكي چون با رئاليسم سوسياليستي استالين همخواني داشت به ايران وارد شد. در حالي كه ما محكوم به شناختن مير هولد هستيم."

وي ادامه داد: "مشكل بزرگ تئاتر ما نشناختن سبك ها و شيوه هاي اجرايي تئاتر غرب و شرق است. ما از مظاهر تمدن و دستاوردهاي فرهنگي و هنري آن به طور وارونه استفاده مي كنيم. در جهان غرب آدم هاي استخوان خردكرده در عالم تئاتر وقتي تمام سبك ها را تجربه مي كنند، سراغ كار تجربي مي روند. در حالي كه در ايران برعكس اين حالت اتفاق مي افتد."

كارگردان "در مصر برف نمي بارد" با بيان اينكه حرفه اي بودن به معناي اين نيست كه يك هنرمند عضو يك صنف باشد، افزود: "حرفه اي بودن در تئاتر با اين معيارها سنجيده نمي شود كه يك هنرمند بيمه و از امتيازات بازنشستگي برخوردار باشد، بلكه يك هنرمند تئاتر بايد در سه حوزه هنر، بازي و حرفه بتواند خلاقيت خود را بروز دهد. تئاتر مانند مسابقه ورزشي است كه قوانين خودش را دارد و عدول از اين قوانين، مجازات دارد. در تاريخ آمده كه هنرمندان تئاتر را در گورستان هاي عمومي هم دفن نمي كردند. ممكن است در حال حاضر چنين اتفاقي نيفتد، اما هنرمند تئاتر با هويت هنرمند از جانب سياستمداران و دولتمردان به رسميت شناخته نمي شود و نزد آنان مقبوليت ندارد."

وي گفت: "همه ما مملكت و حرفه خود را دوست داريم و نمي خواهيم از خط قرمزها عبور كنيم، اما يكي از ويژگي هاي خلاقيت هنري شكننده بودن و بي دفاع بودن اثر هنري است. اين شكنندگي عجيب در خلق اثر هنري با سلايق و گرايش هاي مختلف مواجه مي شود. ما در خلق يك اثر با هزار و يك مانع مواجه مي شويم كه فقط سليقه اي و ايدئولوژيك نيست، بلكه با تنگ نظري و كارشكني همراه است كه اينها تنها از درون نظام حاكم نيست و مقداري از آن از درون افراد حرفه ما نشات مي گيرد."

رفيعي با تاكيد بر اينكه دولتمردان بايد بدانند تئاتر يك ضرورت اجتماعي است، تاكيد كرد: "اگر تمام سالن هاي مجموعه تئاتر شهر در يك شب پر شود، تنها 1500 تماشاگر به تماشاي نمايش ها نشسته اند و اين يك درصد جمعيت 15 ميليوني تهران مي شود. در حالي كه براي هر 250 هزار نفر بايد يك سالن ساخته شود. مجموعه تئاتر شهر در حالي كه وجود دارد، اما يك خرابه است."

كارگردان "رومئو و ژوليت" با بيان خاطرات زماني كه به مديريت تئاتر شهر منصوب شده بود، گفت: "يكسال پس از اينكه به ايران آمدم و پس از اجراي نمايش "آنتيگون" به رياست تئاتر شهر انتخاب شدم. اما شرط پذيرفتن مديريت طرحي بود كه ارائه دادم و پس از يك ماه پذيرفته شد. شرط هاي من اين بود كه تئاتر شهر در زمينه كارگاه دكور، لباس و گريم استقلال پيدا كند چون آن زمان به تلويزيون وابسته بود. در آن زمان گروهي از بازيگران حرفه اي تشكيل دادم و مسئوليت هر يك از واحدها نظير كتابخانه، روابط عمومي و را ... به بازيگران سپردم. متوليان تئاتر شهر هنرمندان شدند و ديوانسالاري خشك اداري كه هميشه مي خواستم در بخش فرهنگ و هنر وجود نداشته باشد، از بين رفت."

وي با انتقاد از اجرا نشدن نمايش خود گفت: "آرزوي من اين بود كه هنگامي كه اولين فيلم به اكران درمي آيد، نمايشم هم روي صحنه باشد. اما در حالي كه بازيگران نمايش را هم انتخاب كردم به من پاسخ دادند كه به جاي هشت ساعت، تنها سه ساعت مي توانم تمرين كنم. سانسور تنها محتوايي نيست و به شكل هاي مختلف وجود دارد كه يكي از آن همين است. آقاي مهندس پور علنا چنين پاسخي به من داد."

در ادامه جلسه كوروش نريماني نويسنده و كارگردان تئاتر، با انتقاد از وضعيت كنوني تئاتر گفت: "هيچ سيستمي وجود ندارد كه به شكل حرفه اي به ارزيابي نمايش هاي صحنه اي بپردازد. بايد پرسيد چقدر به كارگردان و اجراي حرفه اي بها داده مي شود. تئاتر ما هويت ندارد و بخشي از اين هويت را خود ما و بخش ديگر را غربي ها از بين برده اند. اگر قرار باشد ما همان مسير اداري را كه ديگران طي كرده اند، طي كنيم به تئاتر خيانت كرده ايم."

نادر برهاني مرند، نويسنده و كارگردان تئاتر، نيز تنها راه حل مشكلات تئاتر را خصوصي كردن آن دانست و گفت: "ظرفيت تئاتر دولتي پر شده و ساده لوحانه است اگر به برنامه ريزي مديران مياني و بالاتر دل ببنديم. اين دولتي بودن به شكل مهلكي به تئاتر ضربه مي زند و بايد با يك رنسانس فرهنگي تمام عيار در اين زمينه شاهد رشد تئاتر باشيم. نمي توان از تئاتر دولتي انتظار معجزه داشت. بهترين مدير تنها مي تواند مسكن قوي به اين مرده رو به احتضار تزريق كند."

به گزارش "مهر"، وي ادامه داد: "براي برون رفت از اين انسداد كور، وقت آن فرارسيده كه به تئاتر خصوصي به شكل كاملا جدي فكر كنيم. براي ادامه حيات تئاتر لازم است به اين فكر باشيم. هر چند مي دانم آمادگي آن در حال حاضر وجود ندارد. مطمئنا مديران مياني و بالادستي با آن موافق نخواهند بود، اما بايد زمينه اي فراهم كنيم كه بتوان به آن فكر كرد. در وضعيت فعلي دوغ و دوشاب با هم قاطي شده است. همه خود را محق مي دانند. ارزشگذاري هنري نه به تعداد كار و نه به ميزان تحصيلات و مدرك و نه موي سپيد است. جوانگرايي مزمن همانقدر بد است كه پيشكسوتگرايي مزمن."

برهاني با انتقاد از وضعيت نقد تئاتر تصريح كرد: "متاسفانه ما با نقد بيمارگونه و مغرضانه در تئاتر رو به رو هستيم. بايد همكاران كارگردان تئاتر فضايي را فراهم كنند كه در يك اقدام مبتكرانه جاي خالي نقد را پر كنند و بدون وجود فضاي نقد ژورناليستي به ارزيابي نمايش ها بپردازند."

ايرج راد، مدير عامل خانه تئاتر، در پايان جلسه با اشاره به از بين رفتن انگيزه ها گفت: "ما همه نيروهايمان را از دست داده ايم و زمان ما با روزمرگي از دست مي رود. به جوهر و اصل تئاتر نمي توانيم بپردازيم. در حقيقت ما از تئاتر غافل شده ايم. ما دچار يك نازايي در تئاتر شده ايم و ديگر انگيزه و نيرويي براي كار نداريم و چيز تازه اي نداريم كه به عنوان انديشه تازه بازگو كنيم. آشفته بازاري در تئاتر به وجود آمده كه اجازه نمي دهد جايگاه واقعي تئاتر مشخص شود. اميدوارم خانه تئاتر بتواند امكاناتي براي برگزاري كارگاه و جلساتي فراهم كند تا بار ديگر فرصتي براي بحث و صحبت كردن درباره تئاتر به وجود آيد."

کد خبر 366002

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha