رمان « شهر بازي » نقد شد

به گزارش خبر نگار ادبي مهر: در نخستين جلسه اين پاتوق كه با اجراي " اسماعيل جنتي" و حضور هنرمندان و نويسندگاني همچون : پري زنگنه ، كاميار عابدي ، سعيد آذين،علي شهر آشوب، فتح الله بي نياز ، محمد رضا گودرزي ، حميد ياوري و علاقه مندان ادبيات و هنر برگزار شد. منتقدان به نقد رمان" شهر بازي " نوشته " حميد ياوري " پرداختند.
" فتح الله بي نياز "نويسنده و منتقد گفت: تنيده شدن قابل قبول وهم و واقعيت در همديگر از امتيازات اين داستان است .اما گاهي بين فضاي وهمناك  و واقعي ارتباط به طور كامل بر قرار نمي شود و اين مسئله  خواننده  رادر تعقيب شخصيتها ي داستان دچار گمراهي مي كند . 
وي تصريح كرد : در بخشهايي از داستان بعضي از شخصيتها حضور و غيبت آنها چندان توجيه پذير نيست . اشخاص ناگهان وارد داستان مي شوند و بدون آنكه اتفاقي بيفتد از داستان ، بدون هيچ دليل قابل قبولي خارج مي شوند . همچنين گاهي عنصر تصادف  منطق  ساختار را از داستان مي گيرد و تصادفات داستاني بدون توجيه  هستند.
بي نياز ماهيت داستان را سياسي دانست و گفت: اين ماهيت سياسي به هيچ عنوان آشكار نيست و اين دوري از سياسي شدن داستان به صورت آشكار از امتيازات اين اثر به شمار مي رود . نويسنده با تركيب ماهيت سياسي  اثر با متن به خوبي هنر خويش را نشان داده است.
اين منتقد با اشاره به پرسش يكي از مخاطبين در مورد روايت داستان به صورت داناي كل و اول شخص ، اظهار داشت: نويسنده يك فصل را از زبان داناي كل تعريف مي كند و فصلي ديگر را از زبان اول شخص .  رمان مذكور داستان يك زندگي است و فصلهاي آن با هم فرق دارد كه مي توان گفت، نويسنده اين كار را براي گريز از انسجام تكرار انجام مي دهد .
"محمد رضا گودرزي" نويسنده و منتقد ، به عنوان ديگر سخنران با اشاره به سخنان نويسنده رمان« شهر بازي » در متن اثر در مورد   سيال ذهن و نظر گاه عوض كردن براي آنكه مخاطب چيزي را متوجه نشود ، گفت: از نظر مضمون محور اصلي، آشفتگي و بي منطقي جهاني است كه افراد در آن زندگي مي كنند .آشفتگي در داستان  بر روايت هم ناظر است.درونمايه اصلي داستان ( موتيف) " بازي" است .
وي تصريح كرد: نام داستان نيز « شهر بازي »  است ، كه دو گونه معنا مي دهد . اول ، شهر بازيي كه در آن وسايل بازي و تفريح وجود دارد . دوم، شهري كه در آن انسانها نقش بازي مي كنند . من فكر مي كنم بايد به متن اين اثر هم به صورت يك بازي نگاه شود.

گفتني است در ادامه اين جلسه " علي شهر آشوب " به نواختن قطعاتي از موسيقي با " ويلون "پرداخت.