به گزارش خبرنگار مهر، بیست و پنجمین برنامه شب شاعر ویژه پاسداشت زکریا اخلاقی شاعر روحانی امروز سهشنبه ۱۱ خرداد در سازمان رسانهای اوج برگزار میشود. حمیدرضا شکارسری شاعر و منتقد ادبی به همین مناسبت در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به نقد وبررسی اشعار این شاعر پرداخته است:
واژه تا زمانی که در شعر به شیء تبدیل نشود، تنها ابزار کار نویسنده یا گوینده محسوب میشود. در این صورت اثر فاقد جوهر و روح شعری خواهد بود. جهان بینی صاحب اثر فقط خوانده میشود ولی حس نمیشود. حال آن که در شعر اقناع عقل مطرح نیست بلکه ارضای ذوق هدف است. در این وضعیت شعر در سطح حرکت می کند و به جای ارجاع به خود، حداکثر در بیانی تمثیلی به خارج از خود ارجاع می دهد (همانند مثنوی مولانا) پس لاجرم به طبیعت استدلال گر نثر نزدیک میشود.
میتوان پیش بینی کرد که شعر یک روحانی مسلمان به شدت در حوالی این خط مرزی شعر و نثر شکل بگیرد چرا که به نظر می رسد او باید محتوا (آن هم محتوایی دینی) را بر فرم ترجیح دهد. این از افسانههایی ست که در مورد شعر شاعران روحانی ساخته شده است و اتفاقا رواج هم دارد!
«زکریا اخلاقی» اما در غزلهای خویش این افسانه را به باد میسپارد. در ابیات او کلمه تنها جهت افاده معنا نیست و گذشته از شرکت در بافت موسیقایی غزل (که خود نوعی شیءشدگی کلمه است)، در بستری از حس آمیزی های پیاپی اتفاقا معنا را از صراحت دور می کند و به تاخیر دچار می اندازد.
ما را خوش است سیر سکوتی که پیش روست
گشت و گذار در ملکوتی که پیش روست
بر گیسوی تغزل ما شانه می کشد
شیوایی دو دست قنوتی که پیش روست
سیر سکوت، گشت و گذار در ملکوت، گیسوی تغزل و شیوایی دست قنوت ترکیباتی است که کلمات را در جایگاهی استعاری مینشاند و اگر چه مخاطب را به مرجعی دینی و عرفانی ارجاع می دهد اما در عین حال زبان و بیان شاعرانه را نادیده نمی گیرد. در نتیجه مخاطب «اخلاقی» اگر چه با جهانی ذهنی روبرو میشود و می داند که با متنی ایدئولوژیک روبروست اما ناخودآگاه از لذت متن، فی نفسه متن، فارغ از وجه معنایی و محتوایی آن برخوردار می شود. این نوع برخورد با کلمات در ادبیات معاصر، بیشتر در شعر نو دیده شده تا در شعری سنتی چون غزل و همین مساله لذت شعر را بیشتر می کند زیرا با کارکردی نو از این قالب روبرو می شود.
غزل «اخلاقی» با نشانه هایی کم و بیش آشکار در بیتی یا مصرعی از خود، سرانجام خوانشی یکه را بر خود حاکم می کند و در نهایت ماهیت ایدئولوژیک خود را فاش می سازد. پس از آن رندی که در غزل شاعری چون «حافظ» در آن خبری نیست. اما اشیاء از ماهیت عادی و روزمره خود خلع می شوند تا شعریت متن مغلوب محتوای دینی نشود. شیوه و تکنیک شاعر برای نیل به این منظور، ترکیب سازی هایی ست که خواننده را به یاد فضای کلی شعر سبک هندی میاندازد.
جهان این بار، دیگر ایستاده با تمام خویش
کنار خیمه ی سبز ملاقاتی که می گویند
کنار خیمه موعود گلهای ظهور او
یکایک میدمد طبق روایاتی که میگویند
البته باید اذعان داشت گاهی صراحت موضوع در بعضی از غزل های «زکریا اخلاقی» آن قدر قابل توجه است که تکنیک های بیانی او برای پوشاندن معنا و به تاخیر انداختن آن موثر واقع نمی شود و متن به غزل های معمولی جدول ضربی نزدیک می شود.
تا در آیینه ی خون جلوه کند شاهد گل
کس نداند که چه بر بلبل مشتاق گذشت
شهد شیرین ظفر از قدح وصل چشید
بی دلی کز دل و جان در ره میثاق گذشت
بیهوده نیست که این شاعر را از شاعران انقلاب میدانند و همین صراحتها و شعارهای آراسته است که این انتساب را ممکن و موجه میسازد و اگر نه در صورتی که «اخلاقی» تنها ترسیمکننده سیر و سلوک روحی خود بود، میشد او را «سهراب سپهری» غزل نامید با همان نگاه عارفانه و سمبلیک به اشیاء روزمره ی زندگی که پتانسیل کشف آنها را تنها شاعر دارد چرا که زبان را به تصرف خود درآورده است.
بیابان در بیابان طرح اقیانوس در دست است
و یک صحرا پر از گلهای نامحسوس در دست است...
سحر از گریههای روشن همسایه فهمیدم
که کاری تازه در مضمون «یا قدوس» در دست است
به طور کلی غزل نوقدمایی بیت محور اما برخوردار از دایره واژگانی امروزین «زکریا اخلاقی» را میتوان غنی از نگاه عمیق انفسی دانست تا آفاقی. هر گاه او به طرح موضوعات سیاسی و اجتماعی در شعرش پرداخته است، ابیات غزلش از جذابیتهای شهودی محروم مانده است. معضلی که در بعضی از بهترین غزل های او نیز رخ داده و اثر را از یک دستی لازم دور کرده است. غزل هایی که حتی با وجود این ابیات از متفاوت ترین و قابل تامل ترین غزلهای معاصر فارسی محسوب میشود.
نظر شما