به گزارش خبرنگار مهر، متن پیش رو یادداشت حجتالاسلام دکتر احمد مبلغی، عضو خبرگان رهبری و رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی است که به مناسبت دهه تکریم و غبار روبی مساجد از نظر می گذرد؛
مسجد دارای دو خصوصیت محوری است: جایگاه بودن برای ذکر الله و محل بودن برای حضور متراکم مردم. خصوصیت اول: جایگاه بودن برای ذکر الله: با توجه به این که بر پایه منطق قرآن، مهمترین کارکرد مسجد ذکرالله است، باید کوشید هر مسجد واجد این خصوصیت به صورت بارز گردد.
ذکر الله در مسجد دو ویژگی دارد: ۱. ضرورت تحقق آن به صورت کثیر و فراوان؛ روشن است ذکر خدا همه جا باید انجام بپذیرد. تفاوت مسجد با سایر اماکن در این است که در مسجد، ذکرالله وصف کثیر به خود مي گیرد. در قرآن کریم هم به این مسئله اشاره شده است. (....وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا). ۲. ضرورت صدور ذکر خداوند از مسجد به سایر اماکن.
با توجه به این که تداوم ذکر خداوند لازم است و با توجه به این که انسان نمی تواند همیشه در مسجد بماند، باید هر کس به مسجد به مثابه پمپاژ کننده معنویت به سرتاسر زندگی بنگرد. اهمیت مسجد در این است که دل انسانی را می تواند چنان خدایی کند که حتی بعد از ترک مسجد همچنان یاد خدا در دل او زنده بماند.
خصوصیت دوم: محل بودن برای حضور متراکم مردم: مسجد بر اساس منطق اسلام، محل آمد و شد و حضور عموم مردم به صورت انبوه و زیاد است. مسجد را خداوند برای ده یا بیست نفر و ... قرار نداده است. در پروژه دینی حضور عموم و فوج فوج مردم در مسجد منظور شده است.
آسیبشناسی وضعیت مساجد
آسیبشناسی وضعیت مساجد در هر شرائط یک ضرورت است. این آسیب شناسی هنگامی جدی است که از خاستگاه توجه به دو رکن قوام بخش یاد شده (۱. محلی برای حضور کثیر مردم بودن ۲. مکانی برای ذکر خدا به صورت مداوم و کثیر بودن) انجام بپذیرد.
آسیب نخست: نبود برنامه برای بازتولید زمینه های ذکرالله به صورت کثیر
باید اعتراف کرد متأسفانه برنامه های لازم برای بازتولید زمینه های ذکرالله به صورت انبوه در دست نیست. متنبه و متوجه کردن نسبت به مقوله ذکر الله، در یک روند تصاعدی بک ضرورت است. تصاعدی و تکاملی کردن و رو به سوی افزایش پذیر کردن ذکر خدا در مساجد نیازمند برنامه و سیاستگذاری مشخص است.
آسیب دوم: حضور نیافتن عموم مردم در مساجد به صورت وفور
در مساجدمان انبوهی از انسانها حضور ندارند. مساجد نباید خلوت باشند. این موضوع باید در دستور کار مطالعاتی جامعه شناختی، فرهنگی و دینی قرار بگیرد و اینکه چه راهکارهایی را باید برای بازگرداندن مسجد برای محل آمد و شد کثیر مردم در پیش بگیریم. باید بررسی کرد چه مکانیزمهایی به کار گرفته شود تا این حضور زیاد و با کیفیت باشد.
با یک نشست و برخاست ساده نمیتوان این مسائل را تحلیل کرد و به راهکار دست یافت. مطالعات جامعهشناختی دقیق و دینی میطلبد. طبیعتا داشتن برنامههای متعدد برای مساجد به وضعیت نسلها باز میگردد، ما میبایست جایگاه مسجد را در میان نسلها بازسازی کنیم، عنصر اصلی این نسلهای روبهرشد و در حال شکلگیری جوانان هستند، جوانانی که بازارگرمی جامعه و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی با آنهاست. نسلهای افسرده یا در حال توقف و منقضی شده را نباید اصل قرار دهیم که اینها نمیتوانند به یک حضور گرم و رو به افزایش عینیت ببخشند.
آنچه باید بدان دقت داشت این است که مساجد نباید سرگرم اموری مازاد کار اصلی خود شوند، تا اولویت اصلی که ذکرالله است فراموش شود. بلکه باید در حاشیه آن به امور اجتماعی و فرهنگی بپردازند، در غیر این صورت مسجد با دیگر مکانها تفاوتی نمیکند و ایفای نقش اصلی خود را هم فراموش میکند. بنابراین عنصر کانونی و روح اصلی معنایابی مسجد توجه به خداوند و قرآن کریم با یک اجتماع عظیم است و سپس در سایه این وضعیت میتوانیم به تعریف فعالیتهای اجتماعی بپردازیم.
مسجد زمان پیامبر(ص) نمونه این مسجد بود و حقیقتا بزرگترین و اساسیترین کارویژه این مسجد توجه به خداوند و قرآن کریم بود و این را از تاریخ میتوان دریافت. البته این کارویژه بازتابهای اجتماعی و انعکاسهای فراوانی با خود به همراه داشته است لذا مسجد آن زمان موفق بود و همگان در دایره آن جای داشتند. این یک وضعیت آرمانی است، اما مشکل این است که امروز وضعیت عادی هم در رونق مساجد نمیبینیم، چون نوعی گریز از مسجد دیده میشود.
به تعبیر قرآن کریم باید مسجد را با زینت و زندگی مردم گره بزنیم. آیا مساجد فاقد آن زینتی هستند که نسل جوان زندگیاش را بدان گره زده است؟ چرا نسبت به مسجد نوعی از بیرغبتی و گریز وجود دارد؟ آیا ادبیاتی که مساجد تولید میکنند برای عموم قابل فهم نیست؟ آیا جوانان ما سخن مسجد را مغایر زندگی خود میبینند که بدان رغبت ندارند؟ آیا مساجد ما دچار یک نوع افسردگی در نگاه به زندگی شده است؟ این سوالات را باید جواب داد و متناسب با مطالعات در این زمینه به راهکارهایی رسید.
نظر شما