خبرگزاری مهر- گروه هنر: با راه اندازی باشگاه فیلم سوره در ۲۸ مردادماه ۹۳ محمدرضا شفاه از طرف محمد حمزه زاده قائم مقام رئیس و معاون هنری حوزه هنری به سمت مدیرعامل این باشگاه منصوب شد. همان زمان از جمله فعالیت های باشگاه رصد، شناسایی و جذب استعدادهای جوان و متعهد انقلابی و همچنین تولید محصولات تصویری در حوزه موضوعات انقلابی و سبک زندگی اسلامی و ایرانی عنوان شد. حالا حدود دو سال از فعالیت این باشگاه می گذرد و تاکنون آثار ساخته شده فیلمسازان آن به جشنواره هایی از جمله «عمار» راه پیدا کرده و جوایزی هم دریافت کرده است.
این مرکز تاکنون آثار موفقی را هم تولید کرده است که مورد توجه قرار گرفته اند از جمله می توان به آخرین آنها نماهنگ «ارغوان» اشاره کرد که با موضوع شهدای مدافع حرم و فرزندان آنها ساخته شد و توجه مقام معظم رهبری را هم به دنبال داشت.
این فعالیت ها باعث شد تا از محمدرضا شفاه مدیرعامل باشگاه فیلم سوره و همچنین حسین دارابی کارگردان فیلم «علمک» و مهدیار عقابی کارگردان «ارغوان» دعوت کنیم تا با حضور در نشستی در خبرگزاری مهر با آنها درباره فعالیت های این مرکز، ویژگی های اعضای آن و فیلمسازانی که با آنها همکاری می کنند صحبت کنیم.
بخش اول این گفتگو به دایره ارتباطی این باشگاه با فیلمسازان اختصاص یافت و اینکه چه کسانی با چه نگاهی می توانند در باشگاه فیلم سوره حضور پیدا کنند. در این بخش اشاره شد که اگرچه اعضای این باشگاه از نگاهی مشترک در هدف برخوردار هستند اما گاهی اختلاف نظرهای ۱۸۰ درجه ای با یکدیگر دارند.
بخش اول این گفتگو را در زیر می خوانید:
*آقای شفاه در ابتدا از شما می خواهم به عنوان مدیرعامل باشگاه فیلم سوره بفرمایید که این باشگاه با چه کارگردانانی در ارتباط است و چه ویژگی هایی دارد؟
محمدرضا شفاه: باشگاه فیلم سوره متشکل از افرادی است که همه آنها بیرون از مجموعه از جمله افراد موفق هستند و وقتی اینجا در کنار هم قرار می گیرند موفقیتشان مضاعف می شود. اینجا فضایی دارد که آدم ها به لحاظ روحیات فردی شباهت های زیادی با هم پیدا می کنند و این باعث می شود علی رغم اختلاف سلیقه هایی که دارند زودتر به هم نزدیک شوند. پروسه انتخاب افراد در گعده ما از طرف یک مسئول نیست بلکه بچه های عضو باشگاه دائم در حال یافتن افرادی هستند که ویژگی های مورد نظر ما را داشته باشند. این ویژگی ها شامل مجموعه ای از اعتقادات فکری، ایدئولوژیک و همچنین ویژگی هایی است که ما از آن با عنوان «اهلیت» یاد می کنیم. ما به دنبال افرادی هستیم که می توانند آدم های «اهل» سینمای ایران باشند، مسلمان باشند و نگاهشان نسبت به نظام متعهدانه باشد. البته قرار نیست این افراد هرچه را که در کشور رخ می دهد، تایید کنند چون اساسا چنین افرادی نمی توانند فیلمسازان خوبی باشند بلکه باید نگاه منتقدانه ای داشته باشند تا وقتی مساله ای را نقد می کنند ما بدانیم این نگاه از سر درد و دغدغه است همچنین اگر نکته ای را تمجید می کنند معلوم باشد که تحلیل دارند، اما این ویژگی ها کافی نیست چون بسیاری هستند که به این ترتیب فکر می کنند و حتی فیلم می سازند ولی لزوما قرار نیست درِ باشگاه روی آنها باز باشد. ما قانون نانوشته ای داریم و آن، این است که در باشگاه از حضور افراد بی سواد و فاقد خلاقیت جلوگیری به عمل می آید. افرادی که به اینجا می آیند در کنار همه ویژگی هایی که گفته شد باید خلاق و عشق سینما باشند. اگر کسی مثل حسین دارابی و یا مهدیار عقابی در مجموعه ما فعالیت می کند برای ما سرمایه هستند و اتفاقا من حساسیت زیادی دارم که چنین افرادی که پروژه های موفقی داشته اند آثار بعدی خود را چگونه می خواهند پیش ببرند. این جمع به تخصص سینما مسلح است و ممکن است فردی در مجموعه ما باشد که روز اول ورود در نقطه بالایی نباشد اما حتما در آثار قبلی خود کاری داشته که ما فهمیده ایم او نقطه نظر و دیدگاهی دارد که در جمع ما قرار گرفته است. در پروسه ای که برای افراد تعریف می شود قرار است فیلمسازان ما به نقاط بهتر برسند.
ما واحدی در باشگاه با عنوان واحد فیلمنامه و توانمندسازی داریم. در این واحد افرادی که برای ورود به باشگاه شناسایی شده اند برای حرکت در پروسه فیلمسازی توانمند می شوند چراکه این حوزه ترس ها و نگرانی های زیادی دارد. همه بچه ها در این جمع دست یکدیگر را می گیرند و از آنجا که اختلافات هم پیش می آید این کار بسیار سخت است.
حسین دارابی: من در چند دفتر سینمایی دیگر هم مشغول به کار بودم ولی در اینجا انقدر فضا خوب بود که ماندگار شدیم. با اینکه من کارمند رسمی باشگاه فیلم نیستم اما هر روز آنجا حضور دارم. در دهه اول انقلاب فیلمسازانی پرشور و نترس به حوزه هنری آمدند که آثاری حرفه ای ساختند و الان هم چهره های بزرگی در سینما هستند و ما امیدواریم گعده ما هم فضایی شبیه به کار آنها داشته باشد البته اگر بتوانیم آن را ادامه دهیم. فکر می کنم فضای کاری یک هنرمند به لحاظ روحی، تعاملی و ویژگی های دیگر اهمیت بسیاری دارد و ما همیشه احساس کرده ایم که همه پشت هم هستند و همفکر هستیم البته این همفکری به معنای این نیست که همه مثل هم فکر می کنیم.
*خوب است که در این باره توضیح دهید که چقدر ممکن است شما با یکدیگر اختلاف داشته باشید و این اختلافات را چگونه هدایت می کنید چون در نظر افرادی که از بیرون به تیم شما نگاه می کنند شاید هیچ اختلاف نظری به چشم نیاید.
دارابی: به عنوان مثال ما فیلمی را در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر دیدیم و ساعت ها درباره آن اختلاف و دعوا داشتیم. اختلاف نظرهای ما با هم ۱۸۰ درجه ای بود و ساعت ها با یکدیگر در شبکه های اجتماعی بحث می کردیم و حتی دو جبهه کاملا موافق و مخالف داشتیم.
شفاه: شخصی به دفتر ما آمد و پرسید چقدر به شما فشار می آورند که همان فیلمی را که میخواهند، بسازید و آقای دارابی آن زمان جواب داد به ما فشار می آورند و می خواهند که افراط نکنیم.
دارابی: واقعیت این است که فضای فیلم های ما با یکدیگر متفاوت است و اینگونه نیست که فکر کنید بچه های عضو این باشگاه با یک شابلون تکثیر شده اند. ما بحث های مفصلی هم با هم داریم و تنها یک چیز مشترک است و آن، اینکه همه ما می خواهیم یک حرکت اصلاحی انجام دهیم که برای کشور مفید باشد. مثال دیگری بزنم فیلم هایی هم که خود ما می سازیم با اختلاف نظرهای بسیاری بین بچه ها مواجه می شود. فیلم «دایو» که من ساختم از جمله همین آثار بود که عده ای گفتند خیلی خوب است و عده بسیاری گفتند اصلا فیلم خوبی نیست. حتی کار «ارغوان» ساخته مهدیار عقابی همینطور بود. چندی پیش در جلسه ای (که معمولا برای هر اثر برگزار و اثر نقد می شود) با اختلاف نظرهای متفاوتی نسبت به «ارغوان» مواجه شدیم. بنابراین فکر نکنید که ما تنها به ظاهر افراد نگاه می کنیم و بعد آنها به باشگاه فیلم دعوت می شوند و یا همه کسانی که در باشگاه حضور دارند مثل هم فکر می کنند. من خاطرم هست بعضی فیلم «علمک» را که به بسیاری از جشنواره ها راه پیدا کرد، می دیدند و خیلی هم خوششان می آمد و بعد به من می گفتند «حیف نیست که سفارشی کار می کنی» و بعد من سعی می کردم متقاعدشان کنم که خودم این سوژه را دوست داشته ام و خواسته ام که فیلمم همین پایان بندی را داشته باشد، کسی هم مرا اجبار نکرده و حتی طرح و فیلمنامه هم از خود من بوده است.
مهدیار عقابی: فکر می کنم یکی از نقاط قوت باشگاه سوره صمیمیتی است که بین بچه ها وجود دارد و در چنین فضایی هرچقدر هم اختلاف سلیقه وجود داشته باشد مغرضانه نیست. نقدهایی که به یکدیگر داریم موجب رشد خواهد بود. خود من وقتی شدیدترین نقدها را بشنوم برایم برخورنده نیست زیرا می دانم به طور مثال دارابی سخنی را بیان می کند که قطعا در کار بعدی من تاثیر می گذارد درصورتیکه اگر ما دوست نبودیم من هم جواب او را می دادم و در کمتر تشکیلاتی است که چنین گعده هایی در آنها رخ دهد. اکنون ما رفت و آمدهای خانوادگی هم داریم و همه اینها به هم کمک می کند.
شفاه: عده ای به دلیل فضای صمیمانه ای که در باشگاه وجود دارد بیان می کنند که اعضای باشگاه عده ای رفیق هستند که فقط با هم کار می کنند و کسی را به داخل خود راه نمی دهند. البته اگر کسی از بیرون وارد این جمع شود این اتهام واقعا به آن وارد است چون در این جمع همه با هم رفیق هستند و شوخی می کنند. حتی با هم می نویسند و اگر یکی سر صحنه فیلمبرداری است چند تن دیگر هم در پشت صحنه کار حضور دارند. اما سوال من این است که اگر فضای ما شایسته سالارانه نیست پس چرا عده ای از بیرون به نیروهای ما طمع دارند و می خواهند نیروهای ما برایشان فیلم تولید کنند. از طرف دیگر گاهی هم فیلمسازانی به باشگاه می آیند اما خودشان به این نتیجه می رسند که نمی توانند با این جمع کار کنند و یا فکری که دارند به درد باشگاه نمی خورد و اصلا دغدغه های او دغدغه باشگاه نیست.
*یعنی شما محورهایی را مشخص می کنید و بعد افراد به این نتیجه می رسند که این محورها دغدغه آنها نیست؟
شفاه: خیر. منظور ما نوع نگاه است؛ نگاه فیلمسازان در باشگاه باید نوعی همخوانی با باشگاه داشته باشد. به طور مثال آیا در حوزه تولید ملی ضعف وجود ندارد و نمی توان این نقد را وارد کرد که تولیدکنندگان باید محصول خوب بسازند تا مردم آن را تهیه کنند؟ اگر این ضعف را شبکه ای مثل بی بی سی که با اصل نظام ما مخالفت دارد، بسازد نتیجه مورد نظر خودش را می گیرد؛ اینکه ایرانی ها هم مثل هر کشور محصول خوب و با کیفیت کشورهای دیگر را مصرف کنند. در این راستا ما هم محصول تولیدکننده داخلی را نقد می کنیم اما نتیجه گیری مان متفاوت است. در نظر ما خیانت تولیدکننده آنجاست که محصول خوب نمی سازد مثل مصرف کننده ای که خیانت می کند و وقتی محصول خوب ملی وجود دارد آن را خریداری نمی کند. در اینجا موضوع یکی است اما نگاه فیلمساز باشگاه با فیلمسازی که خارج از باشگاه است متفاوت می شود.
*البته شما اینجا خود را با بی بی سی مقایسه می کنید درحالیکه من از نگاه هایی سخن می گویم که هر دو یک موضوع و یک مبنا را قبول دارند و حالا نگاه و سبک این دو متفاوت است. به طور مثال یک نفر اثری را خلاقانه تر می سازد و دیگری با استفاده از کلیشه ها و شعارهای رایج.
شفاه: ببینید درست است ما در باشگاه کارهای متوسط و غیر متوسط داریم اما تلاشمان این است که به هیچ موضوعی کلیشه اd نگاه نکنیم و کسانی هم که نگاهی کلیشه دارند در مجموعه ما دوام نمی آورند. فیلمسازی می آید و بعد از یک سال هنوز نتوانسته است اثری بسازد چون آن نگاه متفاوت را ندارد. همانطور که گفتم برای ما هم زاویه نگاه اهمیت دارد و هم خلاقیت و این خلاقیت را از همان ابتدا در کار فرد در نظر می گیریم. آثار سابق شخص را مرور می کنیم و بعد وقتی فرد به درون مجموعه می آید باز هم مسیرهایی طراحی می شود تا ببینیم چقدر می تواند با نگاه خلاقانه پیش رود.
عقابی: ما واحدی با عنوان فیلمنامه و توانمندسازی در باشگاه داریم، من خودم در این مجموعه توانمند شدم و در این مسیر سعی می کنم نکاتی را کسب کرده ام به فیلمسازان جدیدی که به باشگاه وارد می شوند، بیاموزم. در فرایند توانمندسازی عده ای از جوانان وجود دارند که شناگران ماهری هستند اما نه هیچ وقت آبی دیده اند و نه کسی آنها را به داخل آب انداخته است. فکر می کنم یکی از رسالت های بزرگ باشگاه هل دادن به داخل آب است.
*می توانید این روند را به صورت مصداقی تر توضیح دهید؟
عقابی: ما افرادی را با نمونه کارهایی که قبلا ساخته اند شناسایی می کنیم ولو اینکه این افراد آثارشان را با دوربین موبایل ساخته باشند چون کاری به فرم و تکنیک نداریم.
دارابی: و لزومی ندارد طرف اثر فاخری ساخته باشد.
شفاه: اما مهم این است که نگاه داشته باشد چون بسیار هستند کسانی با موبایل های خود فیلم می سازند.
عقابی: ما حتی ممکن است قبل از اینکه بخواهیم شخص مسیرش را در حوزه فیلمسازی آغاز کند با او رفاقت می کنیم تا ببینیم نگاه مورد نظر را دارد یا خیر. با در نظر گرفتن این نگاه بچه ها در همان حوزه هایی که کارشان را بلد هستند ورود می کنند. به طور مثال خود من هنوز ترس دارم وارد فضای داستانی بشم. با این حال شفاه مسیر زندگی ما را مشخص می کند که به چه حوزه هایی وارد شویم و به طور مثال به خود من گفته است تدوین را دنبال کنم و یا در حوزه داستان قدم بگذارم.
*فکر می کنم مدل کاری شما بیشتر گعده ای و «نتورکی» است تا مثل بسیاری از مدارس و کارگاه های سینمایی که فراخوان می دهند و عضو می گیرند.
شفاه: اوایل ورود جیمیل به ایران، عملکردش در حوزه برندسازی این بود که فرد تنها می توانست دو نفر را به جیمیل خود دعوت کند که آنها هم جیمیل داشته باشند و به حدی رسیده بود که اکانت جیمیل به فروش می رسید. البته باشگاه ما نه اینقدر جدی و نه اینقدر بسته است اما باشگاه جایی نیست که بخواهیم سالی ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفر را تربیت کنیم. ما سالی چند نفر را تربیت می کنیم. ما اصلا کمّی نگاه نمی کنیم و اعتقاد جمعی مان هم این است که سینمای ایران به این تعداد سینماگر نیاز ندارد. باشگاه فیلم سوره کاربری دانشگاه، انجمن سینمای جوان، کانون سینماگران جوان و... را ندارد. اینجا باشگاه فیلم سوره است و همه باید درس خود را از قبل بلد باشند یعنی دوره سینمایی گذرانده باشند و یا فارغ التحصیل دانشکده ای سینمایی باشند و بعد وارد دانشگاه شوند؛ دانشجویان و هنرجویانی که دانش دارند و حالا می خواهند تجربه کسب کنند.
ادامه دارد...
نظر شما