به گزارش خبرنگار مهر،نوید کشوری دانش آموخته رشته انیمیشن در جریان نشست نقد فیلن رزمناو پوتمکین، این فیلم را مهم ترین اثر سینمائی متعلق به جنبش تدوین شوروی قلمداد کرد و نحوه مونتاژ «سرگئی آیزنشتاین» را تحت تاثیر هایکوی ژاپنی دانست.
استاد علی بقائی، منتقد سینما به ویژگیهای بصری اثر اشاره کرد و این فیلم را پیشرو در فیلمبرداری و تدوین خلاقانه به شمار آورد.
همچنین بیژن کیا، نویسنده و منتقد در ابتدای بحث به تاثیر عمیق تصاویر مونتاژشده بر مخاطب پرداخت و چنین عقیده داشت که این جنبش چهش قابل توجهی در تدوین و رشد بیان سینما محسوب می شود.
وی در ادامه بحث خود جنبش مونتاژ شوروی را به سه مرحله تقسیم کرد و گفت: تدوین به شیوه ساختار سازه ای؛ کنار هم قرار دادن تصاویر برای بیان خاص یا القای حسی مشخص(کوله شف و پودوفکین)، تدوین به شیوه ساختار دیالکتیک؛ قرار دادن دو یا چند نما کا بصورت تز و آنتی تز عمل کنند بنحوی که معنا ذیا احساس موردنظر یا شبیه آن به شکل سنتز در ذهن مخاطب شکل بگیرد(سرگئی آیزنشتاین) و تدوین به شیوه ساختار رادیکال و یا ساختار شهودی که تلاش برای دست یافتن به درک عمیق فیلمساز سر صحنه فیلمبرداری است و در این حالت هیچ قانونی مهم تر از کشف و شهود سر صحنه نیست(ژیگا ورتوف) این سه بخش را می سازد.
وی ادامه داد: تکنیک های بازیگری در شوروی بسیار غنی بودند و آموزه های استانیسلاوسکی تا سالیان سال به عنوان یکی از اصلی ترین شیوه های تعلیم بازیگری در مدارس بزرگ بازیگری سراسر دنیا تدریس می شد اما سینمای شوروی با توجه به موقعیت سیاسی آن زمان کشور، نیازمند تحولاتی بود؛ تحولاتی که اتفاقاً سیاستمداران پرقدرت آن روزگار همچون لنین و همسرش که بعدها وزیر فرهنگ شد نیز کاملاً با آن موافق بودند.
این منتقد و نویسنده عنوان کرد: سرگئی آیزنشتاین را باید اولین فیلمساز این جنبش دانست که دیدی هنری تر به سینما داشت. او یک مهندس بود و سال ها در تئاتر فعالیت کرده بود. برخلاف ورتوف، آیزنشتاین نظریه مونتاژی خود را به سینمای داستانی نیز وارد کرد. او بررسی های مختلفی بر فیلم های دیوید وارک گریفیث انجام داده بود و به این نتیجه دست یافته بود که سینمای گریفیث تنها، عینیت را به نمایش می گذارد و سینمای او از شاعرانگی و نمایش استعاری واقعیات به دور است. برای آیزنشتاین تدوین معنایی گسترده تر از اتصال دو نما به هم داشت.
کیا ادامه داد: آیزنشتاین معتقد بود که دو نمای مجزا می توانند با اتصال به هم مخاطب را به معنایی جدید برسانند و این جادوی اصلی تدوین است. به همین سبب است که فیلم های او تأمل برانگیزتر از فیلمسازان صاحب سبکی چون گریفیث از آب درآمدند. آیزنشتاین با ساخت فیلم های بزرگی همچون «اعتصاب»(که بی شباهت به تعصب گریفیت نیست) و «رزمناو پوتمکین» قهرمان سالاری فردی را از سینمای شوروی دور می کند و مفهوم قهرمان جمعی را در سینما مصطلح می سازد.
در ادامه حاضران به بیان نظرات خود پرداختتند. لازم به ذکر است که کافه فیلم روزهای دوشنبه از ساعت ۱۵ در محل مرکزآموزشهای فرهنگی دانشگاه شیراز برگزار می شود.
نظر شما