۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۵:۳۱

حبیب احمدزاده نوشت

دلایل حمایت از کمپین پرستویی/ باید ثابت کنیم اهل تعاقب هستیم

دلایل حمایت از کمپین پرستویی/ باید ثابت کنیم اهل تعاقب هستیم

حبیب احمدزاده با اشاره به کمپین پرستویی درباره جلوگیری از برداشت غیرقانونی اموال ملت ایران در آمریکا در یاداشتی با ذکر چند مثال حمایت خود را اعلام کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، به دنبال صدور رای دادگاه های آمریکا برای تصاحب حدود دو میلیارد دلار از اموال ملت ایران کمپین مردمی به دبیری پرویز پرستویی راه اندازی شد و حالا بعد از چندی از راه اندازی آن حبیب احمدزاده نویسنده در یادداشتی که در اختیار رسانه ها قرار داده از دلایل حمایت خود از این کمپین سخن گفته است.

«چرا حتما‌ً در کمپین پرویز پرستویی شرکت می‌کنم‌؟

روزی که پس از امیدواری‌ های ناشی از برجام، ناگهان خبر حکم ناجوانمردانه چپاول دو میلیارد دلار از اموال ملت ایران در آمریکا به میان آمد تعدادی از دوستان هنرمند، جانباز و ایثارگر، به دبیری پرویز پرستویی و بدون هیچ وابستگی جناحی به فکر افتادند تا حرکتی مردمی را شکل دهند.

زمزمه‌ها و سؤالات حقی به راه افتاد که «ای آقا دلتون خوشه، خودی‌ها مقصرن می‌خواستن پول بی‌زبون و دست گرگ ندن» و دیگری می‌گفت که «مقصر را از افراد پیشین بیابید» و این یکی جناح هم پرخاشگرانه جواب می داد که «نه عزیز، همین جدیدی‌ها کار دستتون دادن» و باز دیگری به سخن می آمد که «آخه آدمای ساده، با کمپین راه انداختن، آمریکا پول ما رو پس می‌ده؟» و یا با صراحت بیشتر بیان می شد که «مرد ناحسابی، پول هم که برگرده، با این فیش‌های حقوقی نجومی، همش نفله ‌آقایون و آقازاده‌هاشون می‌شه» و آخرین و جدیدترین آن سخنان به گوش می رسد که «دیدین تو سقوط سربازای جوون وطن چقدر راحت با موضوع برخورد شد‌؟ اصلا‌ً دل کسی به حال ملت می‌سوزه؟»

همه این حرف‌های کم و بیش درست از دیدگاه گوینده جایگاه خود را دارد و مطمئنا در آینده نزدیک باید محکم و عملی هم به آنها توجه کرد، ولی با تمام این احوال من باز هم در این کمپین شرکت خواهم کرد. همانطور که دبیر کمپین پرویز خان پرستویی هم گفت که «هرکس ایرانش را دوست دارد بسم الله !» چرا؟

با ذکر چند مثال، دلایل این امر را از دید خود تشریح خواهم کرد:

مثال اول

درست حدود چهار سال پیش و در اوج اتهامات و تهدیدات نظامی علیه ایران، مسئول خارجی یک تشکیلات مهم در ایران، نکته و درسی گرانبها از تاریخ معاصرم را به صورت خصوصی به من یاد‌آوری کرد. این مقام مسئول از من پرسید آیا شما ایرانیان می‌دانید چرا دولت‌های غربی تاکنون به جمع‌بندی عملی برای حمله نظامی به کشورتان نرسیده‌اند؟ من دلایل مختلفی آوردم ولی او چند بار کلمه ای را تکرار کرد که در آخر مترجمش آن را (تعاقب) معنا کرد.

او گفت که در منطقه خاورمیانه برخلاف دیگر ملت‌ها و دولت‌های منطقه همچون عراق، افغانستان، لیبی، شما ایرانیان تنها ملتی هستید که در عمل نشان داده‌اید که اگر کسی از خارج به شما حمله کند اهل پاسخگویی متقابل بوده و هیچ ضربه‌ای را بی‌پاسخ نمی‌گذارید و نمونه عملی آن در ادامه دادن به جنگ ایران و عراق بعد از آزادی خرمشهر است که ارتش عراق را در خاک خودش دنبال کردید و این نکته برای غرب یعنی شروع جنگی که پایانش با او نیست و این مساله به معنای نبود بر‌آورد واقعی و ابهام از شروع جنگی هولناک برای این کشورهاست و نتیجه عملی این رفتار سرسختانه ملت شما پس از انقلاب، بازدارندگی عجیبی برای کشورتان در بر داشته است که بسیار مهم‌تر از داشتن موشک و حتی بمب اتمی است.

حال سوال من این است که آیا ما ایرانیان با هر استدلالی که در مورد ادامه جنگ پس از خرمشهر و تعقیب یا تعقیب نکردن متجاوز جنایتکاری به نام صدام داریم (صدامی که از هشت سال جنگ خونین با ما عبرت نگرفته و یکسال پس از آن به کشور دیگری به نام کویت حمله کرد) نباید براساس عقل و خرد جمعی بحث‌ها را به صورت علمی به آکادمی‌ها و دانشگاه‌ها بکشانیم؟ در عین حال در مقابل دشمنان همگی ید واحده بوده و تأکید بر آن داشته باشیم که دوباره روزگار نیز با هر دشمن متجاوزی چنین می‌کند تا این همه هزینه همچون شهدا و خسارت‌های مالی و معنوی را (هزینه‌هایی که با هر دیدگاه و نگرشی غیرقابل برگشت هستند) را به سود تبدیل کرده باشیم.

و یا برعکس باید از این تاکتیک به قول اعتراف آن مقام خارجی (تعاقب) دست شسته و از رکن مهم بازدارندگی که هزینه آن را هم قبلا‌ً داده‌ایم به راحتی صرف نظر کرده و کشورمان را در معرض آماج تهاجمات دشمنان قرار دهیم و حتی بدتر در آینده و یا قبل از قبل از حمله دشمن، تسلیم بلا شرط خود را اعلام کنیم؟

مثال دوم

مثال دوم درباره سوء استفاده عملی دشمنان از احساسات پاک ملت ماست. چند وقتی است که شرکت آمریکایی گوگل در سایت عکس‌های ماهواره‌ای خود یک نظرسنجی به راه انداخته است که بسیاری از ما ایرانیان در آن شرکت کرده و فعالیت در آن را به دیگران نیز توصیه می‌کنیم. این رأی‌گیری رقابتی برای امضا جمع کردن بیشتر بین دو نام «پرشین گلف» و «عربیان گلف» است و طبق مدعای آن شرکت، تعداد امضا هر گروه که بیشتر باشد دریای خلیج فارس در روی نقشه‌های گوگل بدان اسم نامیده خواهد شد، این تحریک و ایجاد رقابت در بین ملل عرب منطقه با ما ایرانیان دارای نکات جالبی است. اول آنکه بخش حقوقی سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ رسما‌ً اعلام کرد که بر اساس استنادات تاریخی نام رسمی این دریا از قدیم خلیج فارس بوده و در تمام مکاتبات رسمی از این نام استفاده شود. پس در این بازی جمع کردن امضا توسط شرکت گوگل، من ایرانی و همسایه منطقه‌ای در طرحی شرکت می‌کنیم که هدف آن ایجاد بحث و نفاق در بین مردم منطقه درباره موضوعی از قبل اثبات شده و پرونده‌ای مختومه است. جالب آنکه در این میان شرکت آمریکایی گوگل، قاضی و حَکَم دعوایی است که خود باعث و بانی‌اش بوده و باز جالبتر از این اقدام سطحی، نام جعلی جدیدی است که کم‌ کم خود بر خلیج فارس گذاشته و در تمامی اوقات به جای آن به کار می‌بریم؛ «خلیج همیشه فارس»

مثال سوم

روزهای اول جنگ که خرمشهر در حال سقوط بود، یک سؤال ذهن همه ما داوطلبان مردمی را به خود مشغول کرده بود. پس لشکرهای منسجم ارتش که برای امر جنگ آموزش دیده‌اند کجا هستند که من پانزده ساله باید تفنگ به دست گرفته و بجنگم؟ شاید یکی از نکاتی که خرمشهر سقوط کرد این انتظار همیشگی از مقامات رسمی بود و برعکس دلیل سقوط نکردن آبادان آن بود که همه مدافعان شهر مرزی آبادان به این یقین رسیدند که باید تنها بر زانوان خود تکیه کرد وگرنه سرنوشت شوم خرمشهر گریبان­گیر این همسایه دوقلو و مجاور هم خواهد شد.

همه این مثال‌ها را از تجربیات خود زدم تا این استدلال پرویزخان پرستویی را برای راه‌اندازی کمپین تکرار کنم که ما نگهبانی برای استراحت شبانه خود و خانواده بر در خانه گماشته‌ایم تا لختی بیاساییم. دزد در هنگامه شب آمده و از غفلت و یا حتی همدستی این نگهبان استفاده و اموال خانه‌مان را بار زده تا به یغما ببرد.‌

در این لحظه حساس که هنوز دزد در تیررس است خرد ما چه می‌گوید؟ آیا باید زمان حیاتی را در بحث با نگهبان خطاکار تلف کرده و به دزد فرصت فرار بدهیم؟ و یا نه، اول سر در پی دزد گذاشته، اموالمان را پس گرفته و سپس به حساب این پاسبان وظیفه‌ نشناس برسیم‌؟

خواهشمندم دوباره مثال‌ها را بخوانید.

ما برای بازدارندگی در آینده نیز که شده باید به دشمنان این آب و خاک بفهمانیم که اهل تعاقب هستیم و هیچ کس نمی تواند کرامت و غرور ما را بی‌خسارت هنگفت زیر پا بگذارد.

چه موافق و چه مخالف، گربه ایران متعلق به همه ماست. ولی در میان دعواهای درون کشوری باید گربه‌­ ایران نیز قوی و متحد در مقابل دشمنان باقی بماند تا بعد بر روی چگونگی اداره‌اش ادعایی داشته باشیم.

متأسفانه به دلایل متعدد، بی‌اعتمادی به سیاستمداران در بین ملت ما به مانند طاعون در حال گسترش است ولی خوشبختانه برخلاف شرکت گوگل، مسببان این کمپین نه از باند، گروه و جناحی، بلکه از معتمدان حقیقی همه مردم روزگار ما هستند. از استاد پرویز پرستویی گرفته تا عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، رضاکیانیان و...

من به تک‌تک این بزرگان اعتماد مطلق و فراجناحی داشته و می‌دانم که قلبشان جز برای ایران و آینده آن نمی‌تپد. حال اگر دلمان برای ادامه بازدارندگی که قبلا‌ً تاوانش را با نثار خون شهدایمان در جنگ داده‌ایم، می سوزد و یا اگر مدعی هستیم که دلمان برای همین سربازان جوانمان که در تصادف اخیر همه ما را داغدار کردند، می‌سوزد، اگر می خواهیم در آینده هزاران هزار از آنان در جنگی بر اساس نبود وحدت ملی و توهم ضعف کشور، توسط دشمنانمان به شهادت نرسند و باز مادرانی به عزا ننشینند، پس به نظرم باید در این کمپین شرکت کرد. 

به قول مولانا

«تو مگو همه بجنگند و ز صلح من چه آید

تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز»

برای شرکت در این کمپین با ارسال عدد ۲۰ به شماره پیامک رایگان ۶۳۶۲ و یا با ثبت‌نام در سایت (hhnews.ir) می‌توان به جمع معترضان به برداشت غیرقانونی دو میلیارد دلار از اموال ملت ایران در آمریکا و پشتیبانی از پیگیری آن در مجاری قانونی پیوست.»

کد خبر 3694861

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha