سپس اين بحث مطرح شد كه فدراسيون دادكان كمترين اهميتي براي حرف مردم ارزش قائل نبود و بنابراين موضوع "خردجمعي" به ميان آمد و چندين مربي را دور يك ميز، گردهم آوردند تا به اتفاق آرا براي فوتبال كشورمان تصميم گيري شود. بازي مقابل سوريه نشان داد كه "خردجمعي" كارگر نيفتاد و نتوانستيم با آن آلام فوتبال خود را تسكين دهيم، چرا كه اصلا خرد جمعي دركار نبود.
با تساوي مقابل سوريه كه براي ما درحكم يك شكست بود ، خيلي از اتفاقات از پرده برون افتاد. داريوش مصطفوي دبير فدراسيون فوتبال مقابل دوربين تلويزيون قرار گرفت و گفت تاكتيك تيم ملي منسوخ شده و 48 ساعت بعد، پس از اينكه تمامي رسانه ها جواب حرف هاي مصطفوي را از زبان اميرقلعه نويي انعكاس دادند او از موضع خود عقب نشيني كرد و بي توجه به آنچه در حضور دوربين هاي تلويزيوني بيان كرده ، عنوان كرد هرگز نگفته تاكتيك تيم ملي منسوخ شده است.
از آن سو سرمربي تيم ملي پس از اين نتيجه كه به ضعف عملكرد تيم ملي و متعاقبا خود او بازمي گردد، همان رفتاري را در پيش گرفت كه در زمان مربيگري در استقلال از او سر مي زد و درصدد برآمد تا پاسخ هر كسي را بدهد. حال آنكه لازمه مربيگري در سطح تيم ملي اين است كه مربي خويشتنداري را اساس كار خود قرار دهد و تمركز خود را فداي پاسخگويي به منتقدان نكند.
تساوي مقابل سوريه همچنين دستاويزي شد تا اركان قديمي فدراسيون فوتبال، مصاحبه كنند كه تيم ملي در زمان صدارت آنها براحتي سوريه را شكست داده بود غافل از اينكه اگر تيم ملي امروز و فردا نتيجه نگيرد، بخش عمده اي از ناكامي هاي اين تيم به خود آنها بازمي گردد. چراكه فضاي فوتبال در زمان حضور آنها آنقدر مسموم بود كه به نظر نمي رسد به اين زودي، اين فضا سالم سازي شود. اينكه امروز فوتبال ما از بازيكن تهي شده و بخش عمده اي از بازيكنان ما به امارات سفر كرده اند همه اينها از ضعف هاي فدراسيون قبلي حكايت مي كند. ضمن اينكه فدراسيون قبلي اگر كفايت داشت از جانب مردم حمايت مي شد و اين گونه از كار بركنار نمي شد.
اما فدراسيون جديد چه عملكردي دارد؟ اينان كه دم از "خردجمعي" مي زنند چرا براي بازي مقابل سوريه به اندازه سرسوزني به آنچه تعهد كرده بودند عمل نكردند. ماركار آقاجانيان از چين تايپه بازگشته تا آنچه را در مورد بازي تيم هاي كره جنوبي و چين تايپه ديده در اختيار امير قلعه نويي قرار دهد. در واقع براي فدراسيون مهم است از نظرات يك آناليزور استفاده كند. پيش از اينكه تيم ملي مقابل سوريه به ميدان برود از مسوولان تيم ملي خواستيم با جلال طالبي يكي از افرادي كه در گردهمايي گزينش مربي تيم ملي شركت كرده بود ، مشورت كنند. به هر حال جلال طالبي سال گذشته در كسوت مربي تيم الجيش و تيم ملي سوريه فعاليت كرد و طبيعتا شناخت خوبي از فوتبال سوريه دارد.اما هيچ عضوي از فدراسيون فوتبال و تيم ملي با اين مربي تماس نگرفت و از او درباره نقاط ضعف و قوت تيم ملي سوريه سوال نپرسيد.اين همان "خرد جمعي" نيست كه فدراسيون فوتبال و شخص داريوش مصطفوي از آن دم مي زد؟ اگر به فدراسيون قبلي اين ايراد وارد بود كه خودراي و مستبد است پس چه فرقي بين اين فدراسيون و فدراسيون قبلي وجود دارد؟
در شرايط فعلي بازي با كره جنوبي پيش روي ماست. هستند در اين فوتبال كساني كه فوتبال كره جنوبي را به مناسبت سمتي كه در فدراسيون قبلي داشته اند مي شناسند. اگر هدف سربلندي فوتبال كشور است و بحثي از تسويه حساب هاي شخصي در ميان نيست چرا مسوولان فدراسيون فوتبال پا پيش نمي گذارند تا با قدرت بيشتري مقابل كره جنوبي صف آرايي كنيم؟
برانكومربي ضعيفي بود دست كم در جام جهاني كه چنين نشان داد با اين حال ما با اين مربي موفق شديم در جام ملت هاي آسيا كره جنوبي را با نتيجه 4 بر 3 شكست دهيم . در بازي هاي بوسان هم تيم اميد كشورمان با مربيگري اين مربي ، كره را در مقابل ديدگان تماشاگران خودي شكست داد.ضمن اينكه يادمان نرفته آخرين بار با اين مربي مقابل كره جنوبي با نتيجه دو بر صفر شكست خورديم. همه اينها يعني اينكه برانكو بهتر ازهر مربي ديگري كره را مي شناسد و از آنجا كه در حال حاضر او با فدراسيون فوتبال ما قرارداد دارد ، پس چه بهتركه از نظرات كارشناسي او استفاده كنيم. اما آيا چنين مي كنيم؟
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه فدراسيون فوتبال سنگ هايش را با خودش وابكند. سه لژيونر ما بتازگي از دوپينگ تبرئه شده اند حال آنكه سير بررسي اين پرونده با اشكالات متعددي مواجه بود. البته حضور نيافتن اين بازيكنان براي تست دوپينگ به فدراسيون قبلي بازمي گردد . همانها كه اين روزها منتظرند تا فوتبال ما شكست بخورد تا مردم پي به حقانيت آنها ببرند. حال آنكه بر هيچ كس پوشيده نيست كه آنها چه ضررهايي به فوتبال ما رساندند.اين فدراسيون هم خوب است تا قبل از بازي با كره جنوبي تكليف خودش را با خودش مشخص كند. اگر قرار است لژيونري به تركيب تيم ملي اضافه شود اين كار بايد صورت پذيرد در غير اين صورت بايد با بازيكني كه در تيم ملي حضور پيدا نمي كند برخورد شود. بازي با كره و شكست احتمالي آن از امروز بايد پيش بيني شود. نه اينكه دبير فدراسيون از مربي انتقاد كند و مربي به رسانه ها حمله كند و دقيقا اتفاقات هميشگي فوتبال ما تكرار شود. اگر هم قرار است كره را در سئول ببريم و يا با ين تيم مساوي كنيم ، اين موضوع نبايد به قدري بزرگنمايي شود كه گويي قهرمان جهان را شكست داده ايم و سطح انتظاراتمان دوباره تنزل پيدا كند. حتم بدانيد در غير اين صورت وضعمان از گذشته بهتر كه نمي شود هيچ ، بدتر هم خواهد شد.
نظر شما