خبرگزاری مهر، گروه استانها - سیده مرضیه میرقادری: طلبه جوان وارد روستا شد، جاده خاکی بعد از طی یکساعت مسافت به انتها رسیده و چهره روستایی کاهگلی پیدا شد. پیرمردان روستا که دست به عصا خاطرات تکراری روزهای گذشته را برای هم تعریف میکردند، غریبه را میپاییدند، طلبه جوان عمامه را از صندلی برداشت و برسر گذاشت، شصتهای لزران دستهای مردان روستا خبر دار شد، رمضان فردا آغاز میشود و قطعا این روحانی مهمان یکماهه آنها است، مهمانی که بعدها حضور در این روستا را از بهترین خاطرات دوران تبلیغ خود میداند، مهمانی روحانی، مبلغ، با خاطراتی از کوهنوردی، شنا و حتی نقاشی ساختمان.
حجت الاسلام سید محسن محمدی خاطرات خود را با خبرنگار مهر در میان میگذارد و میگوید: هنوز بعد از گذشت چند سال از آن دوران بچههای روستای دورافتادهای که به قول معروف زیر پونز نقشه ایران قرار دارد به او زنگ میزنند و هدیه آنها هنوز در جلوی ماشین وی آویزان است.
وی یاد آن روزها را اینگومه تعریف میکند: «روستا وضعیت مناسبی نداشت، فردای حضور در آنجا متوجه شدم بچهها در اتاقی کاهگلی که به بادی بند است درس میخوانند، دست به کار شدیم گچ و سیمان و آجر و ساخت و ساز و حتی کار به رنگاری دیوارها نیز رسید و اتاقکی کوچک مدرسه روستا شد».
تجربه نقاشی ساختمان
و اینگونه بود که مبلغ جوان نقاشی ساختمان را نیز تجربه کرد، وی از همراهی خود در کوهنوردی با بچهها و شنا با آنها در رودخانه نیز خاطرات زیادی دارد خاطراتی که با این جمله همراه است که آنها تصور نمیکردند یک روحانی در کنار آنها کوهنوردی کند و یا برای شنا در آب سرد وارد رودخانه شود.
حجت الاسلام محمدی از هدیه بچهها میگوید بچههایی که هنوز با او در اتباطند، آویزی که درست شد تا در جلوی آینه ماشینش آویزان باشد و همیشه یاد بچهها را برای آقای مبلغ زنده کند. آویزی که نشان از معرفت بچههای روستایی دارد که در مدار صفر درجه جایی در ایران زمین، بدون نام و نشان روزگار سپری میکنند.
آنها تصور نمیکردند یک روحانی در کنار آنها کوهنوردی کند و یا برای شنا در آب سرد وارد رودخانه شود
این روحانی مبلغ در کنار فعالیتهای خود تا پاسی از شب منبرهای فردایش را مطالعه و یادداشت میکرده تا رسالت آمدنش به روستا را نیز فراموش نکند و به نظر وی چه تبلیغی بهتر از تبلیغ عملی و اخلاقی.
روزهای گرم و صمیمی تبلیغ ماه مبارک رمضان در روستا به ایام پایانی خود میرسد و اینجاست که آقای مبلغ جوان نه پای ماندن دارد و نه دلی برای کنده شدن.
وی که در مدت اقامت یک ماهه خود از وضعیت معیشت روستا باخبر شده در آخرین روز، چند ساعت زودتر از موعدد مقرر روستا را ترک میکند تا مردم در معذوریت رودرویی با وی برای پرداخت پول و بین راهی قرار نگیرند اما در راه دیده است مردم از وی زودتر دست به کار شدهاند و صندوق عقب ماشین وی با خرمایی که تنها دارایی و وسیله امرار معاش اهالی بوده پر شده است.
کوله باری از هدیه برای مردم
هستند کسانی که مانند حجت الاسلام احمدی خاطرات زیبایی از دوران تبلیغ دارند، افرادی که کوله خود را از هدایایی که برای مردم در نظر گرفتهاند پر میکنند و البته در این بین شاید پرسشهای ما درباره هزینه این هدایا وی را مجبور کند که بگوید که برای خرید هدایا چک مدتدار داده است.
حجت الاسلام غلامعلی نجفزاده روحانی است که کوله بارش در ایام تبلیغ از هدایایی که برای مردم در نظر گرفته پر میشود و علاوه بر آن تجربه ۳۰ ساله تبلیغ را نیز در چنته دارد.
مبلغی که خاطراتش را برای شنیدن مخاطبان خبرگزاری مهر با خبرنگار این رسانه در میان میگذارد: «سالها قبل به روستایی رفتم که تاکنون مبلغی در آنجا حضو نیافته بود، مردم زیاد با من مأنوس نبودند بنابراین روزها در کوچه پس کوچههای روستا راه میافتادم و با سلام کردن به کوچک و بزرگ چند کلمهای با آنها صحبت میکردم و منبرم را به میان مردم بردم و این شد که مردم در نهایت خود به پای منبر من آمدند».
وی برای ماه رمضان سال جاری ۳۰۰ هدیه را در نظر گرفته که در حال حاضر مجبور به پرداخت چک شده تا بعد از بازگشت بتواند حسابش را تسویه کند.
تأکید بر توجه به اخلاق و صبر
حجت الاسلام نجفزاده بارها در گفتهها خود اخلاق و صبر را مورد تأکید قرار میدهد و از خاطرات خود میگوید: «دورانی که به تبلیغ میرفتم، شال و روسریهایی را از مکه با خود برده بودم گاهی در شهر اگر بانوی بیحجابی را مشاهده میکردم جلو رفته و یک شال به وی هدیه میدادم و حتی برخی از مواقع برای اینکه این افراد نسبت به روحانیت دید خوبی داشته باشند اگر سوار ماشینی میشدم که فرد بدحجابی سوار بود کرایه او را پرداخت میکردم و وی را ارشاد میکردم».
برای ماه رمضان ۳۰۰ هدیه در نظر گرفته که مجبور به پرداخت چک شده تا بعد از بازگشت بتواند حسابش را تصفیه کند
این روحانی مبلغ اخلاق و دادن هدیه بدون چشم داشت به مردم را غوغایی در امر تبلیغ معرفی میکند و غوغایی که وی در طول فعالیت ۴۰ ساله خود آن را بارها شاهد بوده و در گفتههایش تأکید میکند که «اخلاق و اخلاق و اخلاق».
آنچه در خاطرات تبلیغی طلاب با آن مواجه میشویم و قطعا مجالی برای پرداختن به همه آنها در این گزارش کوتاه وجود ندارد تکیه این افراد بر رفتار عملی و خاطرات آنها نیز نشأت گرفته از همین اقدامهای عملی آنها است که موجب شده تا مردم به سمت آنان گرایش دوچندان داشته باشند تا جایی که چند نفر از نوجوانان با معرفت روستای طلبه جوان وقتی که در قالب اردو به قم سفر کردهاند با حجت الاسلام محمدی برای دیدار وی تماس بگیرند و قراری و مداری در صحن حرم حضرت معصومه(س) تدارک دیده شد تا آقای مبلغ را دوباره زیارت کنند.
نظر شما