دكتر اميرحسين سجاديه در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : اينكه چرا " شعر نو " افول كرده است ، دربردارنده دلايل و عوامل متعددي در حوزه ادبيات معاصر است .
اين شاعر معاصر تصريح كرد : شعر نو درسالهاي قبل از انقلاب ، به نوعي شعر سياسي بود و بر اين بستر بود كه رشد مي كرد ، كمتر روشنفكري بود كه شعر نو نمي خواند و يكي از نمودهاي روشنفكري در آن زمان " شعرنو " بود . شعر حادثه اي بود سياسي و هر شعر خوب ، هر روز رخ مي داد - و در دهانها جاري بود .
وي با ارزيابي وضعيت فعلي شعر ، يادآور شد : من براي آينده اصلا نمي توانم پيشگويي كنم ، با اين تحولات كه در دنيا اتفاق مي افتد ، ممكن است اصلا زبانهاي بومي روزي به كلي از بين بروند و يك زبان ، بيايد و همه زبانها را بروبد و با خود ببرد ، چه رسد به " شعر " و چه رسد به " غزل " ؛ اما غزل نشان داده است كه ماندگار است .
دكتر سجاديه با بيان اينكه " شعر خوب " قابليت ماندگار شدن را داراست ، افزود : شعري ماندگار است كه " حادثه " درزبان باشد ، يعني شاعر با تمام قواي ذهني و توان عاطفي و زباني ، شعر را بسازد ، نوع ديگر جريان " سيال ذهن " است ، يعني شاعر ذهن و دست را رها كند و به سراغ " ساختن و درست كردن " نرود ؛ زيرا شعر خراب مي شود .
وي اضافه كرد : اين نوع شعر، اگرچه ازنظر فرم ايراد دارد و شايد بر خلاف نظر برخي محققين و اديبان باشد كه اصلا شعر و محتوا را " فرم " مي دانند ؛ اما نوعي دلچسبي و مقبوليت دارد كه به نظرمن مي تواند گاه خود " شعر " باشد .
سجاديه يادآور شد : خود من در خلق شعرهاي نو ، به جريان سيال ذهن التفات و پايبندي خاصي دارم ، اگرچه شعر بودن يا نبودن آنها را نمي دانم آنها بيشتر جريان سيال ذهن هستند و من هيچ دستي در آنها نبرده ام .
نظر شما