به گزارش خبرنگار مهر، درحالي كه پيش بيني ها حاكي از موفقيت حتمي تيم ملي كشتي فرنگي كشور در گواتمالا داشت، معادلات برهم ريخت و تيم ايران با دو پله سقوط پس از تيمهاي روسيه ، تركيه و اوكراين در رده چهارم ايستاد.
محمد بنا پيش از اين در مصاحبه هاي متعدد اعلام كرده كه جام قهرماني گواتمالا از آن تيم جوان ايران است و به طور قطع دوران قهرماني ايران فرا رسيده است اما جرياناتي كه پيش از اعزام به گواتمالا پيش آمد، اميدهاي همگان را برباد داد و تيم ايران با دو مدال نقره عابدين زاده و اميري به جاي صعود دو پله سقوط كرد.
البته همانطور كه اشاره شد ناكاميهاي تيم ايران از مدتي قبل آغاز شده است. در پيكارهاي جام " پيت لاسينسكي " لهستان درحاليكه نيمي از مدعيان كشتي فرنگي جهان حضورنداشتند و تيم ايران بهترين ها را با خود همراه داشت تنها قاسم رضايي يك مدال برنز به دست آورد.
اين جريان در حالي روي داد كه مربيان تيم ملي و مسئولان كشتي فرنگي زيدوند ، هاشم زاده ، سوريان و محمدي را از مدال آوران قطعي اين مسابقات مي دانستند اما نفرات ياد شده در مراحل ابتدايي ازحريفان معمولي شكست خوردند تا اعتبار كشتي فرنگي ايران زيرسئوال برود.
اينكه تيم آماده ايران در لهستان با چه مسائلي روبرو شد و چرا هيچ مدال و مقام در خور توجهي نياورد بحثي است كه نيازمند كارشناسي است اما به هرحال نشان از ناهماهنگي هاي متعدد دارد.
در كشور ما بررسي علل ناكامي ها پس از مسابقات مختلف مرسوم شده است و اينكه متهمان شناسايي و پرونده آنها بسته شود كاري عادي شده اما هيچ كس در زمان وقوع بحران به فكر مديريت اصولي و حل آن و جلوگيري از وقوع حوادث و حواشي نيست.
مسئولان فدراسيون كشتي پس از تغييراتي كه در مديريت فدراسيون پيش آمد به طور مكرر عنوان مي كردند كه جلوي بروز مسائل و حواشي را خواهند گرفت اما به نظر مي رسد در اين كار موفق نبوده اند.
گواه اين مدعا نيز مسائلي است كه در اعزام محمد بنا سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي كشور به گواتمالا پيش آمد. درحاليكه همه علاقه مندان از جمله كشتي گيران تيم ملي منتظر محقق شدن وعده هاي فدراسيون براي اعزام به موقع بنا همراه تيم بودند ، وي با تاخير به جمع اعضاي تيم پيوست. همين مسئله كه برخي آن را ساده پنداشته اند سرنوشت تيم ملي كشتي فرنگي را عوض كرد حتي بنا پيش از اعزام برخلاف تمام مصاحبه هاي قبلي اعلام كند كه ديگر به قهرماني تيم ايران فكر نكنيد.
شكست جام پادوبني به آماده نبودن نفرات نسبت داده شد در حاليكه اين سئوال پيش مي آيد كه اگر تيمي آماده نيست چرا بايد اعزام شود و آيا كشتي گيران ديگري براي جايگزيني نفرات ضعيف نبودند؟ شكست لهستان به تمرينات بيش از اندازه تيم و فشارهاي ناشي از تمرينات منتسب شد كه باز اين سئوال را مطرح مي كند كه آيا مربيان و مسئولان حاضر در اردوي تيم ملي وظايف خود را به درستي انجام داده اند و آيا اصول روانشناسي و بدنسازي و ... را مورد نظر قرار داده اند؟
و اكنون در مسابقات گواتمالا تيمي كه مي توانست جام قهرماني مسابقات را با خود به خانه آورد با شكستهاي متعدد سئوال برانگيز، به خانه برمي گردد تا پرونده ناكاميهاي تيم ملي فرنگي قطورتر شود.
به هرحال بايد ديد كارشناسان و مسئولان چه مي كنند و اين تيم بالاخره چه زماني موفق مي شود به آقايي روسها در كشتي فرنگي جهان پايان دهد. با تمام اين اوصاف و ناراحتي هاي كه حاصل از ناكاميهاي مكرر تيم ملي كشتي فرنگي كشور است بايد از هم اكنون به فكر مسابقات جهاني چين بود و اجازه نداد نوار ناكاميهاي تيم ملي كشتي فرنگي كشور تا چين امتداد يابد.
نظر شما