۱۵ شهریور ۱۳۸۵، ۱۰:۴۸

از سوي فرهنگستان زبان و ادب فارسي ؛

اصول و ضوابط جديد واژه گزيني در زبان فارسي اعلام شد

اصول و ضوابط جديد واژه گزيني در زبان فارسي اعلام شد

فرهنگستان زبان و ادب فارسي اصول و ضوابط واژه گزيني در زبان فارسي را اعلام كرد .

به گزارش گروه فرهنگ و ادب خبرگزاري مهر ، اصول و ضوابط  واژه گزيني فعلي كه اساس گزينش واژه در گروه ها و شوراهاي واژه گزيني فرهگستان است به دلايل زير نيازمند تغييرات تشخيص داده شده است .

دلايل تغيير در اصول واژه گزيني

1- بنا به نظر اصطلاح شناسان ، خاصه نظردانشمندان اصطلاح شناس " مكتب وين " ، بايد در دوره هاي معين ، نه تنها در اصول و ضوابط واژه گزيني ، بلكه در محصولات آن ( واژه هاي برگزيده ) نيز تجديد نظر شود . گروه واژه گزيني فرهنگستان زبان وادب فارسي اين نظريه را عملا تجربه كرده است .

در طول سالياني كه گروه ها و شواراي واژه گزيني بر اساس اين اصول و ضوابط ، واژه گزيني مي كردند و مي كنند ، مشخص شد بهتر است برخي از ضوابط را كنار گذاشت ، برخي اصول را دقيق كرد ، و نيز حدود و تعاريفي براي اصطلاحات به كار رفته عرضه كرد ؛

2- اصول و ضوابط واژه گزيني فعلي به گونه اي نيست كه مخاطب بتواند با اصول موضوع ، تعاريف ، ضوابط ، اصول ، و روش هاي واژه گزيني ترتيب وتبويبي نو يابد .

بر همين اساس ، از مدت ها پيش مديريت گروه واژه گزيني تصميم گرفت بر مبناي مباحث مطرح شده در جلسه هاي گروه ها و شورا،  مقالات و نظريات عرضه شده در هم انديشي ها و مجلات و بازبرخوردهايي كه از جامعه به گروه رسيده بود ، در اصول و ضوابط واژه گزيني تجديد نظر كرد .

درنهايت با دعوت از چند تن از همكاران گروه ، طي جلساتي فشرده و مفصل ، اصول و ضوابط ، صورتي (version)جديد يافت كه در ادامه از نظر مي گذرانيد .

فرهنگستان زبان و ادب فارسي از همه صاحب نظران و علاقمندان به اين مبحث در خواست مي كند نظريات و پيشنهادهاي خود را به گروه واژه گزيني فرهنگستان اعلام نمايند تا اين نظريات و پيشنهادها در تصحيح و احيانا بحث و مذاكره ونهايتا تصويب نهايي اين اصول و ضوابط استفاده شود .                                                       

تعاريف و توضيحات

با توجه به اينكه درباره برخي اصطلاحات كه در اصول و ضوابط به كار رفته است نظريات متفاوتي وجود دارد ، لازم ديديم مراد خود را از آنها به وضوح بيان كنيم .

1- واژه : مراد از واژه اصطلاح است ، يعني لفظي كه دست كم در يكي از رشته هاي علمي محض يا كاربردي داراي تعريف مشخص و دقيق باشد .

توضيح : توجه به اين نكته ضروري است كه بر اساس اين تعريف ، واژه عنصري است كه مي تواند بسيط ( بعد ، بلور ، كانون ) ، مشتق ( فرشينه ، برگه ، بستار )  ، مركب ( بزرگراه ، داده نامه ، داربست ) ، مشتق -مركب ( پيراتنابه ، بكرزايي ، بي هوازي ) ، و گروه نحوي ( تجزيه دستگاهي ، فاصله كانوني ، قرارداد از دور ) باشد .

2- واژه گزيني : واژه گزيني فرايندي است كه طي آن براي يك مفهوم مشخص علمي ( خواه محض و خواه كاربردي ) يك لفظ برگزيده يا ساخته مي شود .

توضيح : رجوع كنيد به : شيوه هاي واژه گزيني

3- زبان فارسي : زبان فارسي زباني است كه هم اكنون  در كشورهاي ايران ( به نام فارسي ) و تاجسكستان ( به نام تاجيكي ) تنها زبان رسمي ، و در افغانستان ( به نام دري ) يكي از دو زبان رسمي است و در برخي از جوامع كه در حوزه نفوذ فرهنگي ايران قرار داشته اند بدان مي نويسند و تكلم مي كنند . از اين زبان از قرن سوم هجري به بعد ، متون نوشتاري فراواني به جا مانده است كه هم اكنون در اختيار ماست .

4- واژه فارسي : واژه فارسي واژه اي است كه صرف نظر از تبار آن ، در زبان فارسي موجود است  و اعم از واژهاي فارسي و عربي و نيز واژه هاي اروپايي است كه معادل فارسي ندارند .

توضيح : براساس اين تعريف ، واژه هاي مانند " رابط " و " قالب " و " يون " كه از نظر تبار به ترتيب عربي و تركي و اروپايي هستند ، فارسي محسوب مي شوند .

5- زبان علم : زبان علم گونه اي از زبان است كه وسيله ارتباط ميان اهل علم ( اعم از نظري و كاربردي ) و بيان مطالب علمي در گفتار و نوشتار است و در عين تعامل با ديگر گونه هاي زبان و بهره گيري از واژگان آنها داراي واژگان خاص است .

توضيح : زبان علم در عين حال كه براي رفع نيازهاي واژگاني خود از منابع و نيز روشهاي همه گونه هاي زبان ، از ادبي گرفته تا عاميانه ، بهره مي گيرد ، روش هاي خاص خود را نيز دارد .

رجوع كنيد به : منابع و شيوه هاي واژه گزيني .

اصول موضوع

منظور از " اصول " موضوع اصولي است كه فرهنگستان ، با توجه به وظايفي كه برعهده آن نهاده شده است ، به آنها پايبند است و درستي و نادرستي آنها را در درون فرهنگستان قابل بحث نمي داند :

1- توسعه علمي نيازمند زبان علمي است ؛

2- زبان علم در ايران زبان فارسي است ؛

3- زبان علم فارسي نيازمند واژه گزيني سازمان يافته و روشمند است .

توضيح : تجربه معادل يابي براي واژهاي اروپايي در ايران نشان مي دهد كه واژه گزيني سازمان يافته ، كه در آغاز فرهنگستان اول عهده دار آن بود ، از دو جهت زبان فارسي را تقويت كرد: يكي اينكه راه و روش هاي واژه سازي فارسي را كشف كرد ؛ ديگر اينكه اين روش ها را تا حد زيادي رواج داد و اصطلاحات علمي آن زمان را تا حدي استاندارد كرد .

از سوي ديگر، در دوره اي كه معادل يابي به صورت سازمان يافته صورت نمي گرفت ، هرج و مرج حيرت آوري در اين عرصه پديد آمد ، چنان كه براي برخي واژه هاي بيگانه ، مانند " اتوپيا " ، ده ها معادل پيشنهاد شد و هيچ كدام نيزرواج نيافت . از اين رو وجود نهادي كه اين امر مهم را سازمان دهي و هدايت كند ضرورت پيدا كرد و فرهنگستان زبان و ادب فارسي تشكيل شد كه يكي از وظايف آن واژه گزيني سازمان يافته و روش مند است .

مباني

منظور از" مباني " واژه گزيني اصولي است كه بايد در فرايند واژه گزيني هميشه مد نظر باشد . اين اصول به قرار زير است :

1- در مورد اشتراك لفظي و معنايي در واژه هاي بيگانه و معادل هاي فارسي آنها از قواعد زير پيروي مي كنيم :

الف ) هر گاه يك لفظ بيگانه داراي چند مفهوم باشد ، براي هر يك از مفاهيم مي توان معادل فارسي اختيار كرد .

مثال : براي لفظ بيگانه deposit در شيمي معادل " رسوب " و در بانكداري معادل " سپرده " انتخاب شده است ؛

ب ) در مقابل يك لفظ بيگانه داراي يك مفهوم مشخص ، ارجح است كه يك معادل فارسي اختيار شود ، مگر اينكه در حوزه هاي مختلف معادل هاي متفاوتي در مقابل آن لفظ بيگانه كاملا تداول يافته باشد .

مثال : در هواشناسي براي واژه observation معادل " ديده باني " رواج يافته است و در علوم پايه معادل " مشاهده " ؛

ج) در صورت وجود چند لفظ بيگانه براي يك مفهوم واحد ، در زبان فارسي نيز مي توان براي هر يك از الفاظ بيگانه يك معادل اختيار كرد .

مثال : در فيزيك براي اشاره به يك پديده واحد دو لفظ   de Broglieوmatter wave وجود دارد و در زبان فارسي نيز براي اشاره به آن پديده دولفظ " موج دوبروي " و " موج ماده " اختيار شده است ؛

د) استفاده از يك معادل فارسي براي چند واژه بيگانه در حوزه هاي مختلف مجاز است .

مثال : واژه " دسته " در رايانه در مقابلbatch به كار رفته است و در موسيقي درstem مقابل ؛

ه) در مقابل يك لفظ بيگانه در يك حوزه مشخص فقط بايد يك معادل فارسي اختيار شود ، مگر اينكه فرهنگستان خلاف آن را صلاح بداند .

2- در واژه گزيني ، واژه اختيار شده بايد بتواند بنا به ضرورت ، در فرايندهاي واژه سازي بعدي ، مانند انواع اشتقاق و تركيب شركت كند .

کد خبر 376544

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha