زندگي
محمد حسين طباطبايي در «ذيحجه» 1321 ق. درخانوادهاي اصيل كه هماره بيرق بزرگي در دست داشته وشهر تبريز لبريز از نام آنان بوده است به دنيا آمد. دوران كودكي « محمد حسين» با توفان حوادث و بلا همراه بود. بيش از پنج بهار از عمر عزيزش نگذشته بود كه مادري مهربان و با فضيلت را از دست داد. بغض غم و اندوه بيمادري او را رها نكرده بود كه گرد يتيمي بر وجودش سنگيني كرد و از ديدن روي پدر محروم شد. اما هماره دست لطف خداوندي سايبان مرحمتي بر سر او بود. مدت زيادي از تحصيل او نميگذشت كه علاوه بر قرآن مجيد، كتابهاي " گلستان "، " بوستان "، " اخلاق مصوّر "، " تاريخ معجم "، " ارشاد الحساب "،" نصابْ الصبيان"، و ديگر كتابهاي متداول در مدارس آن روز را فرا گرفت.
صرف و نحو و معاني و بيان را نزد استاد خويش مرحوم شيخ محمد علي سرابي آموخت و پس از آن با گامي بلند و همتي فراتر، سطوح عالي در فقه، اصول، فلسفه و كلام را در زادگاه خود نزد اساتيد آن خطّه تحصيل كرد. با سپري شدن ايام تلخ و ناكامي طفوليّت، شكوفههاي رشد و تكامل بر شاخسار وجود سيد محمد حسين نمايان شد. وي از سال 1297 ش. تا 1304 علوم بسياري آموخت. در اين مدت، تمامي درسهاي مربوط به سطح را فراگرفت و با شور و شوق بسياري كتابهاي مربوط به ادبيات، فقه، اصول، كلام و معارف اسلامي را آموخت.
عشق و شور به تحصيل و تكامل، وي را بر آن داشت كه از شهر خويش به سوي «نجف اشرف» هجرت كند. در نجف اشرف نزدشخصيت وارستهاي چون حاج ميرزا علي آقا قاضي ـ قدس سره ـ به درس خواندن مشغول مي شود .
كيمياي وجود مرحوم قاضي، روح و روان استاد را دگرگون كرده و برنامهاي روشن و نوراني براي آيندة او ترسيم ميكند. مفسر فرزانه، مدت يازده سال در كنار مرقد امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ كسب علم كرد. فقه، اصول، فلسفه، رياضيات، رجال را از محضر اساتيدي والا مقامي چون: آيت الله نائيني، سيد ابو الحسن اصفهاني، سيد حسين بادكوبه اي، سيد ابو القاسم خوانساري، حجت، حاج ميرزا علي ايرواني و ميرزا علي اصغر ملكي فرا گرفت.
پس از سالها اندوختن معارف ناب، در سال 1314 ش. به زادگاه خويش بازگشت. دوران ده سالة اقامت علامه در تبريز همراه با تدريس و تأليف سپري شد . وي پس از دوران ده ساله اقامت در تبريز، به شهر قم هجرت نمود .
تفسير و فلسفه درسهايي بود كه ـ براساس احساس وظيفة علامه ـ در قم شروع شد و تعجب بسياري را برانگيخت ، چرا كه درس فلسفه در آن عصر خوشنام نبود. از اين رو تلاشهاي بسياري در تعطيلي اين درس انجام ميشد اما رفتار مؤدبانه استاد و برخورد مهربانانة آيت الله العظمي بروجردي ابرهاي تيرة سوء تفاهمها را كنار زد و سعايتها را بياثر نمود.
به هر روي تشكيل جلسات عمومي و خصوصي اين عالم فرهيخته و حضور شاگردان انديشمندي چون آيت الله مطهري باعث نقد و بررسي فلسفههاي غربي ـ مخصوصاً ماترياليسم ديالكتيك ـ گرديد و آثار و بركات جاودانهاي در تدوين كتب فلسفي به همراه خود آورد.
هر روز كه سپري ميشد ابعاد علمي و چهره چشمگير علامه بيشتر از گذشته نمايان ميشد. شعاع شخصيت اين استاد فرزانه به داخل كشور محدود نگرديد، بلكه انديشمندان بسياري را به سوي خويش كشاند و در تمام ابعاد اسلام به بحث و گفتگو با آنان منجر شد. اين عظمت بدان جا انجاميد كه دولت آمريكا توسط شاه ايران از علامه دعوت رسمي كرد تا در دانشگاههاي آن كشور « فلسفة شرق» را تدريس نمايد .
آثار
(1) تفسير الميزان، دائرة المعارفي از معارف و در بردارندة بحثهاي اعتقادي، تاريخي، فلسفي، اجتماعي و... با تكيه بر قرآن كريم. اين كتاب ثمره اي كم نظير از بيست سال تلاش شبانه روزي علامه است.وي سبك اين تفسير را از مرحوم قاضي آموخت و در قم عملي ساخت. از اين اثر دو ترجمه موجود است ، يكي از آنها كه در چهل جلد به چاپ رسيده است، حاصل ترجمه عده اي از شاگردان و بزرگان حوزه علميه همچون: آيت الله مصباح يزدي، آيت الله مكارم شيرازي، و... است و ديگري ، كه در بيست جلد منتشر شده است ، به وسيله سيد محمد باقر موسوي همداني ترجمه شده است ؛
(2) بداية الحكمة ، كتابي كه يك دوره تدريس فشردة فلسفه براي دوستداران علوم عقلي در قم و سپس دانشگاههاي كشور گرديد؛
(3) نهاية الحكمة ، اين اثر براي تدريس فلسفه با توضيحي بيشتر، عمقي افزونتر و سطحي عاليتر تدوين شده است. بر كتابهاي بدايه الحكمه و نهايه الحكمه شروح مختلفي نوشته شده است و مي توان گفت كه از جمله بهترين كتابهايي هستند كه درسده اخير در گستره فلسفه اسلامي نوشته شده است ؛
(4) اصول فلسفه و روش رئاليسم ، بينش علامه پيرامون نظرات ماديون و ماترياليستها باعث فراهم آرودن اين اثر گرديد . اين اثر با پاورقيهاي استاد شهيد مرتضي مطهري همراه است ؛
(5) حاشيه بر كفايه، كتابي اصولي پيرامون قوانين استنباط است ؛
(6) شيعه در اسلام ، دورهاي كامل از اعتقادات و معارف شيعه در اين اثر نفيس به چشم ميخورد؛
(7) مجموعه مذاكرات با پروفسور هانري كربن ؛
(8) خلاصة تعاليم اسلام ، خلاصه اي از آن چه يك مسلمان متعهد بايد از آن آگاهي داشته و خود را بدان زينت دهد، در اين اثر بيان شده است؛
(9) روابط اجتماعي در اسلام ، انسان و اجتماع و رشد اجتماعي او، پاية زندگي اجتماعي، آزادي در اسلام و... مباحثي است كه در اين كتاب بدانها پرداخته شده است؛
(10) بررسيهاي اسلامي، مجموعهاي است زرّين از مقالات استاد كه بسان دائرة المعارفي از معارف ناب اسلامي جمع آوري شده است.
(11) آموزش دين، كتابي با قلم روان و مطالبي لازم و ضروري است كه براي دانش آموزان نوشته شده است؛
(12) رسالة انسان قبل از دنيا، در دنيا و بعد از دنيا، اين كتاب كه اكنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شده است مباحثي مفيد از عوالم سه گانة ماده، مثال و عقل مطرح كرده و پيرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبي بسيار مفيد و لازم ارائه كرده است؛
(13) رسالههايي گوناگون دربارة قوه و فعل، صفات، افعال الله، وسائط، نحو، صرف،... اين مجموعه 26 رساله است كه بنا به ضرورت و نياز جامعه توسط علامه نگاشته شده است؛
(14) ديوان شعر فارسي، مجموعهاي از اشعار چشمگير و عميق علامه كه طي ساليان متمادي سروده شده است.
(15) سنن النبي، سيره و روش رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ در بين مردم و همراه خانواده در اين اثر به چشم ميخورد.اين اثر اخير توسط استاد حسين استاد ولي به زبان فارسي ترجمه شده است .
(16) لب اللباب، مجموعة درسهاي اخلاق استاد كه از سالهاي 1368 تا 1369 قمري براي برخي از فضلاي حوزة قم بيان فرمودهاند؛
(17) حاشيه بر اسفار، نظرات استاد فرزانه علامة طباطبايي بر اسفار در اين كتاب جمع آوري شده است.
شاگردان
شاگردان علامه، دهها نفر از بزرگان و فرهيختگان كنوني در حوزههاي علميه ميباشند كه به تني چند از آنان اشاره ميشود: حضرات آيات و حجج الاسلام (1) استاد شهيد مرتضي مطهري،(2) سيد محمد حسيني بهشتي،(3) امام موسي صدر،(4) ناصر مكارم شيرازي،(5) شهيد محمد مفتح،(6) شيخ عباس ايزدي،(7) سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي،(8)عز الدين زنجاني،(9) محمد تقي مصباح يزدي ،(10) ابراهيم اميني،(11) يحيي انصاري ،(12) سيد جلال الدين آشتياني،(13) سيد محمد باقر ابطحي،(14) سيد محمد علي ابطحي،(15) سيد محمد حسين كاله زاري ،(16) حسين نوري همداني ،(17) حسن حسن زادة آملي، (18) سيد مهدي روحاني،(19) علي احمدي ميانجي ،(20) عبدالله جوادي آملي،(21) احمد احمدي، دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني، (22) دكتر سيد يحيي يثربي و ... .
استاد علامه ، علاوه بر فلسفه، عرفان، و تفسير در زمينه خوشنويسي و شعر نيز طبع آزمايي نموده است . وي از خط بسيار خوبي برخوردار بود ، خط نستعليق و شكستة علامه از بهترين و شيواترين انواع خط بود. گاهي استاد از روزهايي كه با برادرش در تبريز در دامنة كوههاي اطراف از صبح تا به غروب به نوشتن خط مشغول بودند، ياد ميكرد. از جمله جلوه هاي ديگر استاد؛ تجلي ايشان در آينة شعر است. اشعار بسيار ارزشمند و چشمگيري كه توسط علامه سروده شده و سر آمد گرديده است. « مرا تنها برد» و « پيام نسيم» و « هنر عشق» از جمله اشعار گران سنگي است كه از علامه باقي مانده است.
سرانجام پس از 81 سال و 18 روز عمر با بركت و زندگي پرتلاش، روح پاك و الهي آن حكيم عارف و مفسر وارسته در روز بيست و چهارم سال 1360هجري شمسي به ديار قدسي و ملكوت رهسپار شد. امام خميني(ره) ضمن اظهار هم دردي، با برپايي مجلس ختم براي مرحوم علامه اين ضايعة اسفناك را تسليت گفتند. و در پي آن ديگر مراجع و شخصيتهاي علمي، مذهبي و اجتماعي چون آيت الله گلپايگاني (ره)، آيت الله خامنهاي و جامعة مدرسين حوزه علميه قم در اين ماتم جانكاه به سوگ نشسته و مراسم بسياري برپا كردند. شاگردان و ديگر ارادتمندان چشمة فياض الهي با سرودن اشعاري پر بها، غم و اندوه خود را بيان نمودند، و ديگر اقشار مردم ياد و خاطره آن اسوة جاودانه و مرد الهي را گرامي داشتند. رحمت الهي و درجات خداوندي نصيب هميشة او باد.
نظر شما