وي به خبرنگار فرهنگي « مهر» گفت : علامه طباطبايي ازسويي خاتم الحكما و از ديگر سو، محيي حكمت و بنيانگذار مكتب جديدي در حكمت اسلامي است، هر چند كه اين مكتب در ذيل فلسفه صدرايي تعريف مي شود . اينجانب از مجموعه آراي آن بزرگوار به فلسفه نوصدرايي تعبير مي كنم . علامه ، هم در حوزه حكمت به معناي عام كه شامل عرفان نظري، و كلام هم مي شود ، و هم در حوزه كتاب (قرآن) ديدگاههاي تازه اي را بيان كرده است . وي براستي مفسر كتاب و حكمت بود .
از دهه بيست جنبش تازه اي در حوزه معارف و دين پژوهي در كشور آغاز شد كه طلايه دار آن از سويي، علامه طباطبايي (ره) ، و از ديگر سوي، امام خميني (ره) بودند . علامه طباطبايي در قلمرومباحث زير ساختي ، يعني مباني فلسفي ، عقلي، كلامي و نظري تفكر ديني نوآوريهايي را از خود بروز داد ؛ و حضرت امام هم در حوزه اجتماعيات و سياسات و در قلمرو حكمت عملي . هر دو به موازات هم بنيانگذار يك تحول علمي و معرفتي در حوزه دين ، اولا در ايران، و ساير نقاط جهان شدند و انشاء الله ، اين تاثير رو به گسترش و توسعه است .
وي درباره فلسفه نوصدرايي گفت : علامه، فلسفه صدرايي را نو كرد ، يعني از لحاظ محتوا، مباحثي همچون طبيعيات را كه نسبت به مباحث جديد طبيعيات مندرس شده بود و مباحثي را كه صورت فلسفي نداشت ازفلسفه حذف كرد ، و بعد شهودي و اشراقي فلسفه صدرايي را كم رنگ كرده و بعد عقلي و استدلالي آن را تقويت نمود . علامه، علاوه بر اصلاح ساختاري و محتوايي فلسفه صدرايي ، مباحث جديدي كه از ابتكارات خاص وي است ، يعني اعتباريات ، را در فلسفه خود مطرح كرده است .
وي در ادامه اين گفت و گوي خبر از تدوين پژوهشي به نام « فلسفه نوصدرايي » كه توسط گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي انجام مي شود داد . وي گفت : در اين تحقيق كه در سال 83 منتشر خواهد شد ، نقش علامه طباطبايي و شاگردان وي در ارائه يك مكتب نوظهور ، و دستاوردهاي اختصاصي آنان بيان شده است . اين تحقيق نشان مي دهد كه علامه و شاگردان وي در بازپروري ، بازپيرايي، و بازآرايي فلسفه اسلامي نقش مهمي داشته اند . در اين ميان نقش استاد شهيد مرتضي مطهري نسبت به ديگر شاگردان برجستگي بيشتري دارد، تا جايي كه استاد مطهري در بعد كلامي اين جنبش، خود موسس مكتب جديدي شد . شهيد مطهري در حقيقت بنيانگذار كلام نو شيعي در ايران است ، و خود اين امر نشانگر تلاقي كوششهاي علمي علامه طباطبايي و امام خميني بود .
رئيس پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در پايان اين گفت و گوي كوتاه گفت : از آن جا كه ما رفته رفته به اهميت و ارزش آراء و آثار علامه طباطبايي واقف مي شويم ، هنوز به ارزش آن بزرگوار پي نبرده ايم . كارهاي بسياري بايد درباره آراء و آثار ايشان انجام بشود . « الميزان» اقيانوسي قدسي و نوراني پر از گوهرهاي شاهوار است كه هر يك از گوهرها مي تواند شب چراغي در روزگار ظلماني پيش روي ما مسلمانان و شيعيان باشد .
نظر شما