خبرگزاری مهر- گروه استانها، میترا بهرامی: ماه، زخم برداشته بود. کمر خورشید شکست. ماه بنیهاشم در جوار خورشید نینوا؛ درسرزمین کرب و بلا، در کربلا.
تقدیر آن خاک چنان رقم خورده بود که خونهای افلاکیان بهایش بخشد. چه شبها و روزهایی که از صبح ازل گذشته بود تا شبی برسد که شماری از برترینهای خلقالله آیه آیه، تفسیر قرآن نبی(ص) شوند.
تازهد امادی چون وهب دین حضرت رسول را برتر یافته و در مرام نوه پیامبر اسلام متجلی دیده بود. از آیین ترسایان به راه فرزند علی(ع) روی آورده و حق را در ثقلین یافته بود؛ در قرآن خدا، در وجود فرزند قرآن ناطق خدا.
حبیب بن مظاهر هم آنجا بود، ظهیر بن قین هم بود، عباس(ع)، علی اکبر(ع)، قاسم بن الحسن(ع)، خیلیها بودند؛ خیلیهایی که کم بودند؛ اما زیاد. عددشان اندک بود؛ اما رشادت و مردانگیشان به وسعتی که دریا را یارای قیاس با آن نبود علیاصغر(ع) هم بود؛ او مرد میدان بود، او سرباز بود، او شهید... او شهید شد.
آنجا اسلم دیلمی قزوینی هم بود؛ فخر قزوین، یک یار از ۷۲ تن. چه شکوهی، چه شکوهی، چه زیباییهایی که زینب کبری(س) جز آن ندید و اسلم قزوینی هم دید؛ فخر ایران، فخر قزوین، خادم حسین(ع) و خاندان عصمتش.
حال چه میشود این مردمان دیار اسلم را که با حکایت عاشورایش چنین اشک میریزند بر خاندان امام مظلوم؟ حکایت این غم که دل محتشم کاشانی را سوزانده، کلمات را از سویدای دلش بر جان کتیبهها جاری ساخته و بر دل و جان شیعیان حسین(ع) داغ نهاده است.
سرزمین اسلم، این روزها غمی سترگ از آن واقعه بر دل دارد که هنوز هم در پی گذران ۱۴ قرن از ماتم مظلومیت فرزندان فاطمه(س) را تسلی نیافته است.
این غم، مردمان دارالمؤمنین را به خیابانها و هیئتها کشانده و اشک بر چشمانشان جاری ساخته است؛ چنانکه سیاه بر تن کرده و به رسم دیرین، در تکایا و امامزادهها و مساجد، در ماتم سالار شهیدان و اهل بیتش به سوگ نشستهاند.
مردمانی که در مجالس عزا و تجمعات به راه دل و اعتقاد و ایمانشان گام نهادهاند، با اشک دیده از عظمت و بخشندگی کربلاییان میگویند و مسئولان همنوا با آنان، از معارفی که انقلاب حسینی این سرزمین را رقم زد.
تجمع عزاداران خیابان شهدا، نوعی عزاداری فاخر است
سیدعلی موسوی موینی، فرماندار قزوین در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار میکند: چند سالی است در قزوین روز تاسوعا به عنوان روز سقا نامگذاری شده است که مردم عزادار و سوگواران اباعبدالله(ع) در خیابان شهدای شهر قزوین تجمع می کنند و به عزاداری میپردازند.
وی میافزاید: این تجمع و سینهزنی نسبت به استفاده از طبل، سنج و موسیقی بسیار مناسب است و تنها به عزاداریهای سنتی و در خور شأن اهل بیت(ع) مشغول می شوند که نوعی عزاداری فاخر است.
فرماندار قزوین بیان میکند: در عزاداریهای به این شکل، استقبال مردم قزوین نیز زیاد میشود و به نوعی مردم قزوین از خون شهدا قدردانی و از نظام مقدس جمهوری اسلامی پشتیبانی میکنند.
مردم از خرافات در حوزه عاشورا تبری جویند
معاون سیاسی امنیتی استاندار قزوین هم با تاکید بر اینکه باید مردم از خرافات در حوزه عاشورا تبری بجویند، میگوید: قمهزنی و وطبقکشی در آیین امام حسین(ع) نبود و خدمت به خلق در سیره امام جای دارد.
ایوب رحیمی در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار میکند: تجمع و عزاداری های سید و سالار شهیدان نشات گرفته از درون انسانهاست که اعتقاد عمیقی به امام حسین(ع) و قیام آن امام همام دارند.
وی میافزاید: اعتقادات مردم نسبت به راه سیدالشهدا در دل انسانها جای گرفته و از قیام امام تاکنون ادامه یافته است.
معاون سیاسی امنیتی استاندار قزوین ادامه میدهد: از آنجا که این اعتقادات از دل مردم برمیآید تا قیامت ادامه پیدا می کند و اعتقاد، آزادیخواهی، عدالت خواهی و ظلمستیزی امام در نهاد انسانهاست.
رحیمی تصریح میکند: قیام ما نیز ادامه راه امام است که امروز هم زن و مرد، پیر و جوان در عزاداری سالار شهیدان برای قدردانی از امام حسین(ع) با شور و شوق و دل و جان در روزی که متعلق به حضرت عباس است حضور یافته اند.
وی با بیان اینکه وفاداری حضرت عباس(ع) و تبعیت از امام و ولی عصر الگوی مسلمانان از جمله در عصر ماست، عنوان میکند: قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) نیز همین راه را ادامه میدهد و تا زمانی که حضور مردم هست، این راه ادامه پیدا خواهد کرد.
معاون سیاسی امنیتی استاندار قزوین خاطرنشان میکند: در مراسم عزاداری امام حسین(ع) باید پیروی از راه امام مد نظر باشد و خرافات وارد عزاداریها نشود بلکه عزاداری ها به شما سینهزنی، گریه، ذکر مصیبت و بصیرتافزایی باشد.
رحیمی تصریح میکند: مردم باید از خرافاتی که در این زمینه وجود دارد تبری جویند؛ زیرا کارهایی مانند قمهزنی و طبقکشی در آیین امام حسین(ع) نبوده بلکه قبیح است و آنچه باید مورد توجه قرار گیرد خدمت به مردم و تداوم راه امام است.
انقلاب اسلامی ایران چنانکه مسئولان هم گفتند، از همین معارف والا الگوبرداری کرده تا به پیروزی و دوام رسیده است؛ پس حفظ این انقلاب نیز نگهداری و دستاوردهای اصیل عاشورا و انتقال بیکم و کاست آن به نسلهای آتی است.
باید در سرزمینی که فخر آن، فرزندی به نام اسلم در رکاب امام حسین(ع) و خدمت به اهل بیت(ع) است، حفظ دستاوردهای اصیل و معارف والای عاشورا و تلاش برای جلوگیری از خرافات اهمیت دوچندان دارد.
اسلم سرزمین ما، معارف را دید، اسلم ما به حقیقت دست یافت، مرد مؤمن سرزمین ما در همان سرزمینی بود که در آن شیرزنانی چون زینب(س) و رباب(س) پردهای همیشگی از صبر و ایمان به تصویر کشیدند و مردانش سر بر سر نیزهها، عالم را بیداری بخشیدند. خوشا به حال تو ای اسلم که آن قصه عاشقی را درک کردی. در آن سرزمین بلا که ماه زخم خورد و کمر خورشید شکست...
چه حکایتی است حکایت این خاندان و عاشقی همرهانشان. چه حکایتی است داستان پدر و فرزندان، مادر و فرزندان، همسران صبور، عزیزان، خواهران، برادران و عجیب حکایتی است قصه عاشقی و ارادت دو برادر از خون قرآن ناطق. ارادت ماه بنی هاشم به خورشید کربلا.
هنگامی که حضرت عباس(ع) از اسب بر زمین افتاد، امام(ع) فرمود: کمرم شکست.
«ماه، زخمی شد و خورشید شکست.
ماه من! دل مَکَن از خورشیدت»
نظر شما