پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۲۹ شهریور ۱۳۸۵، ۱۲:۵۴

/ گزارش مهر از يك روز تئاتري در آسايشگاه جانبازان اعصاب و روان /

پرواز را به خاطر بسپار ؛ پرنده مردني نيست!

پرواز را به خاطر بسپار ؛ پرنده مردني نيست!

خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: "شما براي ديدن جشن ما آمده‌ايد؟" اين جمله از يك جانباز اعصاب و روان در ابتداي ورود به بيمارستان روانپزشكي سعادت‌آباد به گوشم مي‌رسد. روي پلاكارد نوشته "چهارمين جشنواره تئاتردرماني جانبازان اعصاب و روان."

با شنيدن جواب مثبت من مي گويد: "دنبال من بيايد تا شما را به جشن ببرم!" حياط با نرده هاي آهني و سيمي احاطه شده، باغچه هاي سبز و پرگل تنها دلخوشي پرندگان تنهاي اين آسايشگاه زندگي است. استخرهاي بزرگي خالي از آب در دست تعمير دور تا دور حياط بزرگ را گرفته اند. پرنده مرا به دنبال خود مي كشد به حياط هاي تودرتو، به سوي ديگر پرنده هاي اين آشيانه آرام و به سال هاي دور جنگ، آتش، بمباران، موج انفجار و فداكاري، نوحه و تئاترهايي كه در اين سال ها با موضوع جبهه و جنگ ديده ام.

ديگر اثري از آتش در نگاههاي آفتاب سوخته اين پرندگان نيست، ناآشنا و بي تفاوت به من نگاه مي كنند و در افكار خود غوطه‌ورند، شايد نمي خواهند ميزبان يك ميهمان ناخوانده باشند، شايد هم جشني كه آنها نشاني اش را به من مي دهند، اصلا اينجا نيست! پرنده مرا به سالن جشن مي برد، همچنان كه مي خندد مي رود و در غبار سخنراني ها و چهره هاي ناآشنا گم مي شود. موج پيام ها، گزارش ها و سخنراني ها، جشنواره تئاتردرماني، تئاتردرماني جانبازان اعصاب و روان، فوايد تئاتردرماني و در پايان اجراهاي تئاتر براي درمان پرندگان شكسته بالي كه هنوز فكر مي كنند پشت يك بي سيم قديمي در خط مقدم نشسته اند.

به گزارش مهر، اصغر حسين طايفه تنها 18 سال داشته كه پرواز را به خاطر مي سپارد. شايد زماني كه او سال 1365 در عمليات كربلاي پنج مجروح شد، هيچ احساسي به بازيگري تئاتر و سينما نداشت، اما امروز كه همه موهاي سرش سفيد شده و حلقه اي كبود چشمانش را فراگرفته، عاشق بازيگري در سينما و تلويزون است و آرزو مي كند كه اي كاش مي توانست روزي بازيگر سينما شود و سپس افسوس و آه از اينكه هيچ وقت نمي تواند آرزوي كودكانه و شيرين خود را به حقيقت برساند.

20 سال است زندگي اين پرنده در آسايشگاههاي رواني سپري شده، هفت سال در آسايشگاه اردبيل و باقي سال ها در اين آسايشگاه كه در يكي از خوش آب و هواترين مناطق تهران واقع شده. طايفه چهار سال است از بدو تولد جشنواره تئاتردرماني جانبازان در اين آسايشگاه، آرزوي شيرين خود را تجربه كرده. مي گويد: "تئاتر را به خاطر جلوه هاي خاصش بسيار دوست دارم، تئاتر به ما ياد مي دهد كه وقتي دوباره وارد اجتماع شديم، چطور زندگي كنيم و با خانواده و افراد جامعه مان چگونه باشيم. حركات موزون اين هنر فكر و خيال را از سر ما بيرون مي كند و شاد مي شويم و اين خيلي لذتبخش است."

بعد برايم مي گويد كه چگونه با بازي در تئاتر دو شكست تلخ زندگي خود، دوبار تجربه تلخ طلاق و جدايي از همسر را فراموش مي كند. اين جانباز هنرمند پدر خود را در شيميايي فاو از دست داده و اين نيز يك تجربه تلخ ديگر زندگي گذشته اوست. طايفه نه ماندن در آسايشگاه را دوست دارد و نه زندگي با خانواده خود را، او آرزومند زندگي با يك خانواده است كه در آن بازيگران سينما جمع باشند: "وقتي مي بينم جانبازان از ديدن تئاتر شاد مي شوند و لذت مي برند، من هم خوشحال مي شوم." سفالگري، قاليبافي، مقاله نويسي و ورزش ديگر سرگرمي اين جانباز در زندگي بيمارستاني است.

ابراهيم كرمي سهام 36 سال دارد و كرمانشاهي است، اما 16 سال است در آسايشگاه اعصاب و روان شهرستان هاي مختلف زندگي كرده و بيمارستان روانپزشكي سعادت آباد آخرين ايستگاه توقف او براي اين تجربه زندگي ملال آور است. آرزو دارد روزي بتواند ازدواج كند و خانواده تشكيل بدهد. عاشق سيگار كشيدن و كار كردن و پول درآوردن است. مي گويد: "ماهي 600 هزار تومان حقوق دارم، اما به من نمي دهند، اين پول را به پدرم مي دهند و پدرم هر چند وقت يكبار كه به ديدنم بيايد به من پول توجيبي مي دهد و من با اين پول توجيبي راديو مي خرم و ساعتم را درست مي كنم."

زندگي ابراهيم تنها به راديو گوش كردن و نگاه كردن به عقربه هاي بي رحم ساعت در آسايشگاه سعادت آباد مي گذرد. او نيز از تئاتر ديدن و بازي كردن لذت مي برد و معتقد است اگر انسان اراده داشته باشد مي تواند به آرزوهاي خود برسد. دوست دارد هميشه در نقش خود كه يك جانباز و كارمند است، بازي كند. سهام زندگي در خانه و كنار خانواده را به زندگي در بيمارستان رواني ترجيح مي دهد.

جعفر صوفياني مي گويد: "سه فاميلي ديگر هم دارم كه يكي از آنها عاشورايي و كربلايي است." درصد جانبازي اين ايثارگر بالاتر از طايفه و سهام است. او 12 سال است در آسايشگاه روزگار خود را سپري مي كند. از جهبه و دوران جنگ مي گويد و گويي هنوز فكر مي كند جنگ ادامه دارد. پس تصميم دارد بار ديگر راهي جهبه شود و صدام را به هلاكت برساند. جعفر دوستانه لبخند مي زند و ادامه مي دهد: "من مجروح نشده ام، فقط به خاطر پست دادن زياد بي خوابي گرفتم و بعد يك روز سر پست در جهبه حالم خراب شد."

ماهي 300 هزار تومان سهم فداكاري اين جانباز است كه به خانواده اش مي رسد. صوفياني كليدساز بوده و آرزو دارد روزي بتواند در كاخ سفيد آمريكا در واشنگتن، كاخ كرملين روسيه، مقرر صدر اعظم آلمان در بن و پارلمان ژاپن فنرهاي جمع شده در قفل ها را درست كند. او برخلاف ديگر دوستانش نه از تئاتر خوشش مي آيد و نه از شركت در مراسم جشني كه امروز در اين بيمارستان گرفته اند. پس نشستن در آفتاب نيمه گرم شهريور را ترجيح مي دهد. اين پرنده عاشق موسيقي است، البته موسيقي هاي زمان قديم. از ورزش كردن هم خوشش مي آيد، اما به گفته خودش نه ورزش هايي كه صبح ها قبل از صبحانه با شكم خالي  در آسايشگاه انجام مي دهند.

همه پزشكان، متخصصان، كارمندان و كساني كه با دنياي نامأنوس اين پرندگان كار دارند در ذهن رويايي آنها دو دسته اند: مهربانان و بدجنسان، هر سه آنها معتقدند امرايي (كارشناس تئاتردرماني)، دكتر جلالي و چند اسم ديگر كه براي من ناآشنا هستند، مهربانند و آنها را دوست دارند. اما كساني كه به زور به آنها دارو مي دهند رفتار خوبي ندارند، نامهربانند!

دكتر سعيد عطاري، معاون اداره كل مراكز توانبخشي و بازتواني جانبازان اعصاب و روان، مي گويد: "ما با نمايش درماني مي خواهيم مشكلات اين بيماران را ريشه يابي و حل كنيم و هدف اصلي ما از توانبخشي بازگشت اين جانبازان به جامعه، خانواده و زندگي عادي است. بيشترشان دچار مشكل مزمن اعصاب و روان هستند. تئاتردرماني يكي از شيوه هاي درماني ماست كه طي سال هاي اخير موفقيت خود را نشان داده."

به گزارش مهر، دكتر عطاري از ورزش، كاردرماني هايي مانند آموزش نقاشي، سفال، موسيقي، قاليبافي و ... به عنوان ديگر شيوه هاي توانبخشي كه در اين بيمارستان مورد توجه است، نام مي برد و ادامه مي دهد: "ما شاهد بهبودهاي زيادي در شيوه تئاتردرماني بوده ايم و پيشرفت هايي نيز در اين زمينه داشته ايم. اما براي رواج اين شيوه نيازمند توجه بيشتر پژوهشگران هستيم. اين شيوه بايد در پايان نامه هاي دانشجويي هم مورد بحث و بررسي قرار گيرد."

معاون اداره كل مراكز توانبخشي جانبازان اعصاب و روان به  توجه كشورهاي پيشرفته به شيوه تئاتردرماني براي بهبود  بيماران رواني اشاره مي كند و معتقد است: "اين شيوه براي جلب مشاركت بسيار مؤثر است. در تمام  كشورهاي دنيا براي بهبود  اين بيماران از منابع مالي جامعه استفاده مي كنند و سعي دارند به هر شيوه اي كه شده بيماران را به زندگي عادي بازگردانند." شور و اشتياق در نگاه اين روانپزشك وقتي از بهبود بيماران آسايشگاه به شيوه تئاتردرماني مي گويد، موج مي زند.

دوست دارم تمام تحقيقات و گفتگوهايم در مورد پرندگان مهربان اين آسايشگاه رواني باشد، اما بايد از نظر كارشناسان هم براي نوشتن گزارش استفاده كنم. قطب الدين صادقي كه دكتراي تئاتر از فرانسه دارد و در زمينه تئاتردرماني مطالعات و تحقيقاتي داشته، نفر بعدي اين گفتگو است. صادقي معتقد است نفس راه اندازي يك جشنواره تئاتردرماني براي جانبازان اعصاب و روان  كار درستي است، اما اين بايد تداوم يابد. مي گويد: "وجود پژوهش هايي در كنار كار اجرايي لازم است و پژوهشگران و تحصيلكردگان بايد در اين باره نظر بدهند و مباني تئاتردرماني را روشن تر كنند."

اين كارگردان تئاتر همچنين تصريح مي كند: "با هدايت  بيماران توسط كارگردان هنگام اجراي تئاتر روانپزشك مي تواند مشكل بيمار را ريشه يابي كند. گره ها و عقده هاي بيمار سرريز شود و او به تخليه رواني و آرامش برسد. از لايه لالي بازي اين بيماران تصويري به دست مي آيد كه روانپزشك مشكل اصلي او را پيدا مي كند."

دكتر صادقي ادامه مي دهد: "تئاتردرمان با دادن سوژه هاي مشخصي به بازيگران بيمار مي خواهد نتيجه بهتري از كار بگيرد. داوري براي تشويق است و براي اين است كه اين بيماران مورد توجه قرار گيرند، اين شيوه به بيماران انگيزه دوباره مي دهد. روان درمان با استفاده از شيوه تئاتردرماني بيمار را به عمق ذهنيت خود مي برد تا بتواند از اين ذهنيت بيرون ببرد، نمايش بهترين فرصت براي نشان دادن قابليت هاي اين بيماران و بازگشت دوباره آنها به زندگي است."

پرندگان خسته آفتاب نيمروز را به فراموشي مي سپارند و به ديدن نمايشي دعوت مي شوند كه برايشان شايد جذاب باشد. موضوع اين نمايش درباره مقابله وجدان يك مدير با خودش است كه آزادي پرندگان را فراموش كرده. بيماري مي خندد، بيماري مبهوت نگاه مي كند و بيماري با عصبانيت سالن را ترك مي كند. وقت نهار و خواب پرندگان است، بايد به آسايشگاه بروند.

مجيد امرايي كارشناس تئاتردرماني اين بيمارستان چهار سال است كه زندگي در صحنه را با اين پرندگان تجربه مي كند. او پايه گذار و دبير جشنواره تئاتردرماني در اين مركز توانبخشي است. او مي گويد: "براي نخستين بار چهار سال پيش شيوه نمايش درماني روي بيماران اعصاب و روان، اسكيزوفرني ها، به ويژه بيماران اعصاب و روان جنگي در اين بيمارستان تجربه شد و جشنواره تئاتردرماني نتيجه ارزيابي تيم درماني از فعاليت هاي سالانه خود در بيمارستان روانپزشكي سعادت آباد است."

دبير چهار دوره جشنواره تئاتردرماني مي گويد: "ما بودجه تعريف شده اي نداريم و تاكنون بيمارستان با همكاري معاونت فرهنگي بنياد شهيد، همين بودجه اندك هدايا و غيره جشنواره را تأمين كرده و در تلاشيم با همكاري اين معاونت و اداره كل هنرهاي نمايشي بودجه تعريف شده براي اين جشنواره تأمين كنيم."

به گزارش مهر،‌ امرايي با خوشحالي از بهبود 7 نفر از تيم 35 نفري بيماران اين بيمارستان خبر مي دهد كه تحت درمان شيوه تئاتردرماني بوده اند و مي گويد: "اين هفت نفر از طريق تئاتردرماني به تعادل رسيدند." عكس سه پرنده شهيد كه سال پيش بازيگران و تماشاگران دائم جشنواره تئاتردرماني در اين بيمارستان بوده اند، پشت سر امرايي قاب شده، كساني كه چند ماه پيش ايستگاه آخر، بيمارستان روانپزشكي سعادت آباد را به مقصد آسمان ترك گفتند.

امرايي عكس آنها را نشان مي دهد و مي گويد: "اين سه جانباز از علاقمندان تئاتر بودند، سال پيش در جشنواره تئاتردرماني كار داشتند، اما چند ماه است شهيد شده اند و امسال شاهد چهارمين دوره اين جشنواره نيستند."

من پرواز آنها را مي بينم، احساس مي كنم تمام صندلي هاي خالي سالن تئاتر از حضور كساني كه سال هاست پرواز كرده اند، پر شده و با نگاهم پرواز مي كنم به سمت خنده ها، دلواپسي ها، آرزوها و آينده نامعلوم كساني كه بايد براي پرواز كردن روزها، ثانيه ها و زندگي تكراري خود را بي تفاوت تجربه كنند و پرواز را به خاطر مي سپارم، اما مي گويم: "پرنده مردني نيست!"

ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ

گزارش از فروغ سجادي

کد خبر 381892

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha