خبرگزاری مهر، گروه استانها - قاسم منصور آل کثیر: شفای پسرم، رضایت پدرم. امسال نتونستم بیام ببخشید، اما سال دیگه اگر قبول کنی میام . اینها جملاتی بودند که برپارچه نوشته ایستگاه «دل نوشته ای که می رود به کربلا» توسط محبان امام حسین (ع) نوشته شده است.
ایستگاه دل نوشته و پارچه های سفید خط خطی شده با جملات مردم، گویی خلوت دل انسان ها بود. هر کسی به نحوی با امام خود خلوت و درد دل می کرد. این ایستگاه در مسیر مرزی شلمچه واقع است. مسیری که روزانه هزاران نفر از آنجا برای رفتن به عراق از آن می گذرند.
مسیرهای هویتی
گویی مسیرها هم هویت دارند، هویتی که این مسیر با خود حمل می کند را در هیچ مسیر ترددی نمی بینی. مسیری که در آن احساسات و عواطف بر هر چیزی قالب است و انسان ها در مهربانی و کسب ثواب در رقابتند.
مسیر شلمچه تا مرز نزدیک به پنج کیلومتر است. در این مسیر، در دو سمت جاده موکب های بسیاری وجود دارند که هر کدام به شیوه ای موکب خود را تزئین کرده و نامی برای خود انتخاب کردند. در این مسیر هر کسی به شیوه ای در خدمت رهگذران یا زوار است. یکی مسیر را تمیز می کند و دیگری قهوه به دست از رهگذران پذیرایی می کند. در اینجا همه میزبانان با اصرار سعی می کنند از مردم به بهترین شیوه پذیرایی کنند.
قد بلند اما با صندلی ِ زیر پا
چند قدم که جلوتر می روی کودکی قرآن به دستی را می بینی که یک صندلی زیر پای خود گذاشته تا قدش به رهگذران برسد. سجاد بحرانی ۹ سال دارد و نیت کرده تا هر کس که می خواهد به زیارت کربلا رود از زیر قرآنش رد کند تا زیارتی به سلامت داشته باشند.
سجاد چند روزی کارش همین است و تا زنگ مدرسه به صدا در بیاید، اولین مقصدش مسیر شلمچه به مرز است تا برود و مردم را از زیر قرآن رد کند. می گوید: «تا اربعین همینجا هستم و مردم را از زیر قرآن رد می کنم».
در همین حین، گروه دوچرخه سوار سیاه پوشی رد می شوند که خود را اهل قم معرفی کردند و قصد دارند کل مسیر را با دوچرخه تا کربلا بروند.
ویزایم را تقدیم کسی دیگر کردم
پس از آن چیزی که دیده هر کسی را به خود خیره می کرد، شخصی با لباس های نامتعارف کاملا سبزرنگ و کلاه جنگی بود که یک مشک و شمشیر نیز در دستش گرفته بود.
سید حسین که از ۱۰ روز پیش تاکنون در موکب های مسیر شلمچه مستقر است قرار است تا اربعین در همین مسیر مرتب پیاده روی کند. او می گوید: «روزانه از اول صبح این مسیر را پیاده می روم تا مرز و برمی گردم».
موکبهای رنگین
موکب ها همچون رنگین کمان، هرکدام به شیوه ای خاص دکور چینی شده اند و هر موکب خدمات ویژه ای ارائه می دهد. موکب الکوره (شهری در ماهشهر) که مشغول توزیع قلیه ماهی بود و موکب اهالی کوت عبدالله با نوعی نوشیدنی به نام زعتر یا همان گل گاوزبان از زوار پذیرایی می کنند. موکب های ماهشهر و شوشتر و ... هم با شربت، میوه، آب میوه های گران قیمت، قهوه های داغ و تازه، نان تنوری و... در خدمت زوار حسینی هستند.
در این بین برخی به صورت انفرادی خود را در این امر خیر شریک می کردند. برای نمونه، عدنان که از جوانان خرمشهر است، کفش های مسافران را واکس می زند. امیر هم سینی پر از میوه بر روی سرش گذاشته و در مسیر حرکت زوار نشسته تا از زوار پذیرایی کند.
جلوتر که می روی غرفه های جدیدتر خدماتی را می بینی، عابربانک ها، سرویس های بهداشتی و حمام های تمیز، خوابگاه های زنانه و مردانه، درمانگاه، هلال احمر و ... باعث شده تا مسافران در آسودگی کامل به مسیر خود ادامه بدهند.
در این مسیر اما دیده می شدند برخی افرادی که برای فروش و با اهداف اقتصادی به آنجا آمده بودند. برخی افراد از استان های دیگر مشغول فروش تسبیح و ... بودند. فروش تی شرت های سردار قاسم سلیمانی از دیگر موارد خیره کننده بود .
به گزارش مهر، همزمان با مسیر شلمچه، در مسیر مرزی چذابه نیز مردم بومی به همین منوال به زوار خدمات می رسانند. این پذیرایی ها از هفته گذشته شروع و تا بعد از اربعین ادامه خواهد داشت.
نظر شما