خبرگزاری مهر، گروه استانها- مونا محمدقاسمی: این روزها اگر به گلستان سفر کنید آن را متفاوتتر از همیشه میبینید. قدم در هر شهر گلستان که بگذارید بنری از یادمان و بزرگداشت آلالههای به خون خفته این دیار همیشه سبز چشمها را نوازش میدهد. این روزها گلستان روزهایی بس عجیب و متفاوت را پشت سر میگذارد، روزهایی توأم با عطر شهادت؛ چراکه خبری درراه است و خبر از برگزاری کنگرهای به عظمت بلندای نام چهار هزار شهید نگارستان ایرانزمین میدهد.
۲۵ آذر، خانواده چهار هزار شهید گلستان کنار هم و به زیر یک سقف جمع میشوند تا در مراسم بزرگداشت این شهدا شرکت کنند.
این روزها مسئولان استانی، شهرستانی و شورای سیاستگذاری کنگره چهار هزار شهید گلستان مهمان، خانه شهدا میشوند و با اعطای تندیس این جشنواره به خانواده شهدا آنها را برای شرکت در این بزرگ حادثه فرهنگی گلستان دعوت میکنند.
با همراهی سرهنگ محمدعلی جعفری، رئیس بسیج رسانه استان گلستان فرصتی به دست آمد تا خبرگزاری مهر گلستان در کنار همکار دیگر رسانه ای خود یعنی خبرگزاری تسنیم، مهمانخانه شهیدان شود و همچون قطرهای کوچک از این دریای عظیم سعادت سهمی داشته باشند.
آدرس سرراست است، کوی امام رضا- کوچه امام رضای ۳۹؛ میزبان، حاجآقا محمدرضا کریمی پدر شهید محمدعلی کریمی جلوی پذیرای خبرنگاران خبرگزاری مهر و تسنیم میشود.
در طبقه دوم خانه مادر شهید منتظر ورودمان است و با رویی گشاده ما را دعوت به نشستن میکند. بهمحض نشستن فاتحهای نثار روح پاک شهید صاحبخانه میکنیم، جوان ۲۰ سالهای که عضو گروه تفحص بوده وسال ۷۴ در منطقه فکه هنگام تفحص به شهادت میرسد.
پدری با چشم های گریان
از پدر شهید میخواهیم کمی از فرزندش برایمان صحبت کند، لب باز کردن پدر همان و جاری شدن سیل اشک به یاد فرزند شهیدش همان؛ کریمی در وصف فرزندش گفت: پسرم از هر لحاظ نمونه و مطیع حرف پدر و مادرش بود، همچنین روحیه والایی داشت بهگونهای که هر وقت از سربازی به مرخصی میآمد فوراً به سرکار میرفت و حاضر نبود از من پول توجیبی دریافت کند.
چشمهای پدر شهید کریمی همچنان میبارد، فاطمه احمدی مادر شهید از داخل آشپزخانه با صدای بلندی گفت حاجآقا گریه برای چیست؟ کسی که فرزندش را درراه خدا هدیه داده است گریه نمیکند، پدر شهید کریمی هم در جواب همسرش گفت: من برای مظلومیت تمام شهدا گریه میکنم.
مادر شهید کریمی هم به جمع ما اضافه شد و در رابطه با فرزند شهید خود گفت: محمدعلی فرزند اول من و همهکس و کار من بود، آنقدر از نظر اخلاقی در بین فامیل و همسایهها سرآمد بود که هنوز برخی از همسایهها با یادآوری نامش اشک میریزند.
محمدعلی فرزند اول من و همهکس و کار من بود، آنقدر از نظر اخلاقی در بین فامیل و همسایهها سرآمد بود که هنوز برخی از همسایهها با یادآوری نامش اشک میریزند
احمدی ادامه داد: پسرم جزو گروه تفحص بود، وقتی آماده رفتن میشد خیلی به مدل موهایش اهمیت میداد. یک روز جلوی آینه ایستاده بود و در حال شانه کردن موهایش بود تا عزم رفتن کند، خطاب به او گفتم چقدر موهایت را شانه میکنی بس است، خوشتیپ شدی؛ پسرم برگشت و در چشمهایم نگاهی کرد و بهیکباره گفت مامان، شهید هم نشدم تا یک افتخاری نصیبت کنم.
مادر شهید کریمی گفت: همانجا خطاب به فرزندم گفتم افتخار فقط به شهادت نیست ماندن در راه اسلام و دفاع از کشور در مقابل بیگانگان هم افتخاری است که میتوانی به آن رسید. همینقدر که باشی و من به قدوبالایت نگاه کنم و به رشادتهایت افتخار کنم برایم کافی است.
روزی رفت و دیگر برنگشت
اینجا که رسید مادر شهید نگاهش را به گلهای قالی گره زد، لحظهای مکث و آهی که از سینه بیرون آمد؛ گفت: آن روز رفت و دیگر هم برنگشت.
در ادامه محمد چراغعلی سرپرست خبرگزاری مهر گلستان ضمن تشکر از مهماننوازی خانواده شهید حضور در خانه شهید محمدعلی کریمی را افتخاری برای خبرگزاری مهر دانست و گفت: امروز اگر ما اینچنین راحت و آسوده به کار رسانهای میپردازیم حاصل آرامشی است که خون شهدا برایمان به ارمغان آوردهاند.
وی تلاش برای حفظ دستاوردهای انقلاب و حفاظت از آرمان های شهدا را یکی از وظایف سنگین رسانه ها دانست و خطاب به خانواده شهید گفت: امیدواریم بتوانیم با دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی گوشه ای از جانفشانی های فرزند شما و سایر شهدای انقلاب را جبران کنیم.
چراغعلی ضمن تقدیم تندیس اجلاسیه چهار هزار شهید گلستان به پدر و مادر شهید محمدعلی کریمی از خانواده این شهید خواست تا با حضور خود در اجلاسیه به صفای آن بیفزایند.
پدر شهید کریمی هم بهعنوان پایانبخش صحبتهایش بابیان اینکه ما زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنیم، گفت: همه ما باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم و به خاطر خون فرزندانمان هم که شده تاآخریننفس از جمهوری اسلامی حمایت میکنیم.
دومین خانهای که مهمانش شدیم منزل شهید محمد کریمی واقع در کوچه امام رضای ۱۴ بود.
علاوه بر مادر شهید محمد کریمی دایی این شهید بزرگوار، حاج اسماعیل احمدی ملقب به «اسماعیل چریک» هم میزبان ما بود.
مادر شهید کریمی با بیت شعر زیبایی ورودمان به خانهاش را گرامی داشت و در رابطه با فرزند شهیدش گفت: فرزندم از سن ۱۴ سالگی فعالیتهای انقلابی زیادی انجام میداد و این فعالیتها را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با شرکت در فعالیتهای مرتبط با بسیج حفظ کرد.
وی افزود: محمد در سن ۱۹ سالگی ازدواج و چند سالی در تهران زندگی کرد؛ خداوند به او طی این سالها دختری به نام الهام هدیه داده بود و همسرش فرزند دوم خود را باردار بود که پسرم عزم رفتن به جبهه کرد و طی تماسی تلفنی از جبهه قبل از شهادت از همسرش خواست تا نام فرزندش را ایمان بگذارد.
اسماعیل احمدی با کسب اجازه از خواهرش شرح به جبهه رفتن خواهرزادهاش را روایت میکند. وی گفت: بعد از یکی از عملیات هایم به مرخصی آمده بودم و در مسجد محله شرایط و اوضاع جنگ را برای مردم توضیح میدادم و همانجا عنوان کردم که به نیروهای بسیجی نیاز داریم؛ در همین حین محمد با شنیدن این حرف سریعاً برای ثبتنام اقدام کرد، اما چون همسرش باردار بود من دلم نمیخواست به جبهه برود او را صدا کردم و به او گفتم با شرایط همسرت بهتر است به فعلاً به جبهه نروی اما محمد حرفی که در رابطه با کمبود نیرو در مسجد زده بودم را به یادم آورد و گفت که مگر چند دقیقه پیش نگفتید که به نیرو احتیاج دارید و من با این حرف او قانع شدم.
احمدی در رابطه با محل شهادت شهید محمد کریمی گفت: محمد در محلهای به نام دریاچه ماهی در محاصره دشمن قرار میگیرد، یکی از همرزمانش از تیر خوردن محمد آگاه بود و اما از اسارت و شهادتش اطلاعی نداشته است.
تا زنده ام خاطراتم گوش شنوا دارد
اسماعیل چریک با تعریف خاطرات خود از دوران دفاع مقدس و عملیات متعددی ازجمله بیتالمقدس، فتح المبین، کربلای چهار و کربلای پنج و ... که شرکت کرده بود، گفت: تا زمانی که زنده هستم باید خاطراتم را تعریف کنم چراکه وقتی مردم دیگر خاطرات برای کسی ارزشی ندارد.
در انتهای این مراسم هم تندیس کنگره چهارهزار شهید استان توسط خبرگزاری تسنیم تقدیم این مادر شهید شد.
مادران این دو شهید افرادی هستند که به فرزندانشان مشق شهادت و ازخودگذشتگی آموختند و برای خود و خانواده مشق صبر نوشتند تا بعد از شهادت جگرگوشههایشان صبری به بلندای صبر زینب (س) پیشه کنند.
نظر شما