خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ:در یکی از این جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی در آخرینروزهای سال ۱۳۸۴ و در واپیسن روزهای فعالیت دولت هشتم، که سکان دار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی احمد مسجد جامعی، عضو فعلی شورای اسلامی شهر تهران بود، مصوبهای از دل نشست بیرون میآید که پایهگذار برگزاری جایزهای ادبی جلالآل احمد به عنوان بزرگترین جایزه ادبی ایران و با ارزشی حتی بیش از جایزه کتاب سال میشود که در آن دوران نزدیک به بیست دوره از برگزاری آن میگذشت.
این مصوبه با این مقدمه که: «نظر به اینکه برگزاری جشنوارهها و اهدای جوایز، عامل موثری در مراسم ارتقای کمی و کیفی فعالیتهای ادبی و هنری به شمار میآیند و با توجه به فقدان یک جشنواره ادبی متمرکز و ملی در کشور، طرح اهدای جایزه ملی جلال آل احمد، در عرصه ادبیات فارسی به شرح ذیل تصویب میشود»، عنوان داشته بود: «جایزه ملی جلال آل احمد با هدف «ارتقای زبان و ادبیات ملی ـ دینی از رهگذر بزرگداشت پدیدآورندگان آثار ادبی برجسته، بدیع و پیشرو» اهدا خواهد شد و جالب اینکه در آن مصوبه بخشهای این جایزه شامل داستان نویسی، سرایش شعر و مستند نگاری میشد و برای اهدای آن ارکانی از جمله هیئت امنا، هیئت علمی و دبیرخانه در نظر گرفته شده بود.
تولد دوباره یک جایزه ملی
پس از پایان دولت هشتم و با روی کار آمدن دولت نهم و نزدیک به پانزده ماه پس از این مصوبه، شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه دیگری در آبانماه سال ۸۵ که با عنوان آئین نامه جایزه جلال آل احمد مصوب شد که تبصرهای به هدف کلی از اهدای این جایزه افزود که بر اساس آن تنظیم ضوابط و ارایه مشوقهای مربوط به جایزه مزبور باید در راستای تولید فکر ادبی ـ هنری اسلامگرا و تقویت روحیه انتقادی ـ علمی نسبت به ترجمههای موجود ادبی و هنری باشد. از سوی دیگر این مصوبه تازه برای محدوده بررسی آثار بخش شعر را از این جایزه خارج و دو بخش نقد ادبی و تاریخ نگاری را به آن افزود.
بر اساس این مصوبه اعضای حقیقی و حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی عضو شورای هنر نیز هیئت امنای جایزه را شکل داده و ریاست این هیئت نیز بر عهده وزیر ارشاد قرار داده شد. همچنین معاون فرهنگی او نیز بدون حق رای دبیر این هیئت به شمار میرفت که باید اعضای هیئت علمی را برای تصویب به هیئت امنا معرفی میکرد. این مصوبه زمان اهدای جایزه را در ایام تولد جلالآل احمد تعیین کرده و مسئولیت دبیرخانه را نیز به انتخاب دبیر هئیت امنا منوط کرده بود.
مصوبه اهدای ۱۱۰ سکه طلا برای برگزیدگان این جایزه نیز از مصوبات این جلسه بوده است.
با چنین رویکردی این جایزه ادبی با اجرای موسسه خانه کتاب و قرار گرفتن دبیرخانه این جایزه در این موسسه کار خود را آغاز کرد.
این جایزه تا دوره ششم با اجرای موسسه خانه کتاب برگزار و برگزیدگان و شایستگان تقدیر خود را معرفی کرد که با حواشی زیادی نیز مواجه بود و با روی کار آمدن دولت یازدهم و تغییر مدیریت بنیاد شعر و ادبیات داستانی و موسسه خانه کتاب، اجرای این جایزه نیز به بنیاد شعر و ادبیات داستانی واگذار و تغییراتی نیز در اجرای آن پدید آمد.
برگزیدگان گمگشته در اخبار
جالب اینکه در حال حاضر هیچ سامانه مدونی درباره این جایزه که بتواند ادوار برگزاری، دبیران، هیات علمی، نامزدها و در نهایت برگزیدگان این جایزه را معرفی کند وجود ندارد و معتبرترین و گرانترین جایزه ادبی کشور با بزرگ شدن سن و سالش، هر ساله بخش زیادی از داشتههایش را باید به خاطره مبدل کند. تماس مهر با بنیاد شعر و ادبیات داستانی برای در اختیار گرفتن نامزدها و برگزیدگان این جایزه در طول هشت دوره برگزاری به نتیجه ملموسی نرسید و با این پاسخ روبرو شد که لیستی از ادوار برگزیدگان این جایزه در اختیار این نهاد نیست. در ادامه برای این مساله با موسسه خانه کتاب تماس برقرار شد که آن نیز نتیجهای در پی نداشت و در نهایت حاصل جستجوهای اینترنتی در آرشیو اخبار به شرح زیر مهیا شد:
دوره برگزاری |
شایسته تقدیر |
برگزیده |
اول |
داستان کوتاه: «اژدهاکشان» نوشته یوسف علیخانی داستان بلند: «قاعده بازی» نوشته فیروز زنوزی جلالی نقد ادبی: «آئین آینه: سیر تحول نمادپردازی در فرهنگ ایرانی - اسلامی و ادبیات فارسی» نوشته دکتر حسینعلی قبادی «از اسطوره تا حماسه: هفت گفتار در شاهنامهپژوهی» نوشته سجاد آیدینلو تاریخ و مستندنگاری: «سازمان مجاهدین خلق، از پیدایش تا فرجام» |
در هیچ بخشی برگزیده نداشت |
دوم |
در هیچ بخشی شایسته تقدیر نداشت |
نقد ادبی: زبان عرفان» اثر علیرضا فولادی، «تماشاخانه اساطیر» اثر نغمه ثمینی(به صورت مشترک) تاریخ و مستند نگاری: «دا» نوشته سید اعظم حسینی داستان: برگزیده نداشت |
سوم |
نقد ادبی: «از معنا تا صورت» نوشته مهدی محبتی و «تاریخ ادبی ایران» و «قلمرو زبان فارسی» اثر سیدمهدی زرقانی(به صورت مشترک) داستان: «تالار پذیرایی پایتخت» نوشته محمدعلی گودینی و «نامیرا» نوشته صادق کرمیار(به صورت مشترک) تاریخ نگاری: شایسته تقدیر نداشت |
در هیچ بخشی برگزیده نداشت |
چهارم |
مستند نگاری: «تا خمینی شهر» سایر بخشهای شایسته تقدیر نداشت |
داستان بلند: «جاده جنگ» نوشته منصور انوری نقد ادبی: «از اشارتهای دریا» نوشته حمید رضا توکلی تاریخ نگاری: «نبرد سمیرم» اثر کاوه بیات، کتاب «فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی دکن در دوره بهمنیان» نوشته محسن معصومی و کتاب «علل و عوامل جابجایی کانونهای تجاری در خلیج فارس» نوشته محمدباقر وثوقی(به طور مشترک) نفقد |
پنجم |
داستان: «حافظ هفت» نوشته اکبر صحرایی نقد ادبی: «عقل سرخ» نوشته تقی پورنامداریان و «مولوی و اسرار خاموشی» نوشته علی محمدیآسیاآبادی(به صورت مشترک) مستند نگاری: «نورالدین پسر ایران» اثر معصومه سپهری و دیگری «شرح اسم» نوشته هدایتالله بهبودی(به صورت مشترک) |
در هیچ بخشی برگزیده نداشت |
ششم |
نقد ادبی: «سبکشناسی: نظریهها، رویکردها و روشها» تألیف محمود فتوحی مستند نگاری: «اجتماعیون عامیون» اثر سهراب یزدانی و «انتفاضه شعبانیه» نوشته صفاالدین تبرائیان(به صورت مشترک) تاریخ نگاری: «نبرد طریقالقدس» تألیف امیر رزاقزاده |
در هیچ بخشی برگزیده نداشت |
هفتم |
داستان کوتاه: «رازهای سانتیمتری» اثر مردعلی مرادی سایر بخشهای شایسته تقدیر نداشت |
داستان: «آه با شین» تألیف محمدکاظم مزینانی و «ملکان عذاب» تألیف ابوتراب خسروی(به صورت مشترک) نقد ادبی: «گشودن رمان» نوشته حسین پاینده مستند نگاری: «زندان الرشید» نوشته محمد مهدی بهداروند و «سفر برگذشتنی» محمد رضا توکلی صابری |
هشتم |
مستند نگاری: «تو در قاهره خواهی مرد» نوشته حمید رضا صدر داستان کوتاه: «آیا بچه های خزانه رستگار میشوند» مهدی اسدزاده و «نگهبان تاریکی» نوشته مجید قیصری(یه صورت مشترک) نقد ادبی: «روایت شناسی کاربردی» علی عباسی و «کلک خیالانگیز» اثر ابوالفضل حری(به صورت مشترک) مستند نگاری: «آب هرگز نمیمیرد» حمید حسام |
داستان بلند: «دختر لوتی» نوشته شهریار عباسی و «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی |
حواشیپر رنگتر از متن جایزه
جایزه جلال تا دوره پنجم از خود روند برگزاری آرامی را سپری کرد. هرچند که خست داوران در اهدای جایزه به بخش داستان را میشد کم و بیش در میان نظرات و نکات مطرح شده در رسانهها دید اما حواشی چیزی نبود که بتوان به آن اتلاق کرد.
اما در دروه پنجم از این جایزه اتفاقی در بخش تاریخ نگاری رخ داد که شامل انتخاب دو کتاب به صورت مشترک به عنوان شایسته تقدیر بود. پس از اعلام نتایج در اختتامیه این جایزه بود که داوران بخش مستندنگاری شامل آقایان مصطفی رحیمی و کامران پارسینژاد و خانم سیدهاعظم حسینی در نامهای که به دبیر علمی جایزه جلال نوشتند اعتراض خود را نسبت به تغییر نتایج داوری در این بخش اعلام کردند. به گفته داوران نظر آنها انتخاب کتاب «شرح اسم» به عنوان برگزیده بوده است اما هیئت علمی نظر آنها را با تقلیل عنوان کتاب به شایسته تقدیر آن هم به صورت مشترک با کتابی دیگر تقلیل داده است.
این ادعا در آن دوران نخست با اظهار نظر جواد محقق از اعضا هیئت علمی این جایزه مواجه شد مبنی بر اینکه هیئت علمی توان تغییر نتایج جایزه جلال را دارد. از سوی دیگر هدایت الله بهبودی نویسنده این کتاب نیز با نگارش نامهای در اعتراض به آنچه برای این کتاب رخ داده بود، جایزه خود را به وزیر وقت ارشاد بازگرداند. بهبودی در آن زمان در این باره گفت: «مجموعهای از شنیدههای موثق و مشاهداتی که حین برگزاری مراسم به چشم دیدم، این احساس را در من به وجود آورد که حرمت کتاب «شرح اسم» پاس داشته نشده است. این حرمت جنبه شخصی ندارد، بلکه حیثیت ملی که کتاب «شرح اسم» دارد، بیشتر مرا ترغیب کرد که جایزه را پس دهم. ولی چون ناشر شریک معنوی این جایزه هست، به خودم اجازه ندادم که مستقل اقدام کنم. به همین خاطر جایزه را به همراه یک نامه به ناشر دادم تا به وزیر ارشاد پس بدهد.» در ادامه نیز محمد رضا سرشار عضو هیئت علمی این جایزه با نگارش نامهای عنوان داشت که در جلسه نهایی جایزه از نه عضو هیات علمی تنها چهار نفر حضور داشتند بنابراین جلسه رسمیت نداشته و نتیجه نهایی جایزه باید باطل شود. که البته این ادعا از سوی دبیر علمی جایزه رد شد.
استدلالهای سکه پَران
پس از این اتفاقات و از دوره هفتم این جایزه و با روی کار آمدن دولت یازدهم، اهدای این جایزه بار دیگر دستخوش تحولاتی شد که نخستینش را باید در تغییر میزان این جایزه دانست. گویا فشار مالی اهدای این جایزه از سویی و فرار برای خارج شدن از فشار افکار عمومی مبنی بر ندادن جایزه در بخشهای مختلف جایزه در نهایت وزارت ارشاد را به این نتیجه رساند که این جایزه با وجود اینکه یک رویداد ادبی مستقل به شمار میآید، ارزشی بیش از جایزهای موسوم به بخش ادبیات جایزه کتاب سال ندارد و نباید برای آن بیش از جایزه کتاب سال مبلغی را در نظر گرفت. از سوی دیگر این تفسیر که مبلغ این جایزه بیش از مبلغ نقدی جایزه نشان ملی جمهوری اسلامی است که توسط رئیس جمهور اهدا میشد، در نهایت جایزه جلال را با سقوطی عجیب به میزان ۳۰ سکه تقلیل داد و به گفته دبیر اجرایی این دوره از آن اگر به هر دلیل میزان نقدی جایزه کتاب سال کمتر از سی سکه بهار آزادی بشود، مبلغ نقدی جایزه جلال هم همراه با آن تقلیل پیدا میکند.
این جایزه در نهایت در دورههای اخیر خود بخش تاریخ نگاری را نیز حذف کرد تا با چهار بخش راهی برگزاری دورههای آتی خود شود.
یک روایت از احتیاط ادبی
با این همه در برگزاری این جایزه در دوره های جدید به ویژه در دوره هفتم و هشتم نیز حواشی پیرامون جایزه کم نبوده است. از سویی رئیس انجمن قلم ایران به عنوان تنها نهاد صنفی موجود اهل قلم به داوری این جایزه و اهدای جایزه به رمان «ملکان عذاب» در دوره هفتم انتقاد و این اثر را خارج از شمول تعریف رمان نامیده و گفت داوران این جایزه با اهدای آن به چنین رمانی نشان دادند که نقد داستان نمیدانند و نیازمند آموزش هستند و باید سر کلاس آموزش نقد داستان بنشینند. همچنین مدیران فرهنگی که در ارشاد هستند باید مقداری درباره بیتالمال مسلمین احتیاط کنند چون این جشنوارهها سلیقه درست میکنند.
صراط المستقیم ادبیات کجاست؟
جایزه ادبی جلال آل احمد با گذر این حواشی و به جای گذاردن کارنامهای که شمهای از آن عنوان شد به ایستگاه نهم خود رسیده است. با این همه هنوز منتقدان این جایزه بر این باورند که این جایزه راه خود را از معرفی ادبیاتی که ارتقای زبان و ادبیات ملی ـ دینی دغدغه آن باشد کج کرده و بیش از هر چیز به دنبال کسب پز شبهروشنفکری است و از سوی دیگر برخی نیز بر این باورند که باید با دید وسیعتری به مساله و پدیدهای به نام ارتقای زبان و ادبیات ملی ـ دینی اندیشید و دایره دید و درک نسبت به آن را باید گشودهتر در نظر داشت.
اما شاید چیزی که این روزها بیش از همه این موضوعات بتوان و باید درباره آن صحبت کرد، میزان تاثیرگذاری این جایزه در فضای ادبیات داستانی ایران است که به نظر نمیرسد بتوان در این باره کارنامه درخشانی را برای این جایزه متصور بود کما اینکه سایر جوایز نیز وضع بهتری ندارد و شاید همین مساله را باید مهمترین مساله و چالش پیش روی ادبیات داستانی و جوایز ادبی ایران در سالهای پیش رو دانست.
نظر شما