پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۴ مهر ۱۳۸۵، ۱۰:۰۶

/ زمزمه اي كودكانه در هواي پايداري /

بازي در آسمانها

بازي در آسمانها

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : بمباران شهرها به ويژه مناطق مسكوني و بي دفاع كشورمان توسط جنگنده هاي مهاجم دشمن طي سالهاي دفاع مقدس از نقاط مغفول ادبيات ما اعم از شعر و قصه است ، شعر زير كه در حوزه كودك جاي مي گيرد ، يكي از اين صحنه ها را به تصوير كشيده است .

توي كوچه مي چرخيد
" نجمه " ، مثل " پروانه "
دست كوچك او بود
توي دست ريحانه

غرق شادماني بود
چشم آبي " سوگند "
بچه ها همه آن روز
دور هم چه خوش بودند

در ميانه بازي
ناگهان زمين لرزيد
كوچه غرق آتش شد
جوجه كفتري ترسيد

دانه دانه مي افتاد
بمب هاي آتش زا
هيچكس دگر نشنيد
خنده هاي گلها را

بال شاپرك ها سوخت
مثل نجمه و سوگند
رفت از لب خورشيد
آن قشنگي لبخند

كوچه بعد از آن ، ديگر
شد پر از غبار و دود
آه !  ادامه بازي
توي آسمانها بود ...


                             * مريم هاشم پور
کد خبر 385645

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha