احمد بيگدلي در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب گفت : جنگ هيچ گاه واقعه اي خوشايند نبوده اما همواره و در طول تاريخ ملت ها اتفاق افتاده و مصيبت ها آفريده است . همراه با جنگ ، اگر تغييرات جغرافيايي پديد نيامده باشد - كه آن هم داستاني جداگانه دارد - يقينا تاثيرات اجتماعي و فرهنگي درازمدتي را سبب مي شود .
وي اضافه كرد : يكي از پديده هاي بي انكار جنگ ، ادبيات جنگ است كه در كشور ما و در دوران دفاع مقدس ، اين پديده توانست با وسعت و گستردگي بيشتري در كنار رشته هاي هنري ديگر مثل سينما مردم را تهييج و در جريان رخدادهاي جنگ قرار دهد . بدين ترتيب گنجينه اي پربار از شعر و داستان فراهم آمد .
اين نويسنده ادامه داد : در تحليل ادبيات جنگ بايد اين نكته اي مهم را به خاطر داشت كه بخشي از ادبيات جنگ در ضمن جنگ و در خلال هشت سال دفاع مقدس و بخش ديگر پس از آن خلق شد . بخش نخست شامل وقايع جبهه ها ، شهادت ها و دلاوري هاي رزمندگان و نيز همياري و مساعدت هاي مردمي در پشت جبهه هاست . سروده ها و داستان هاي اين دوران بيشتر بازگو كننده وضعيت جنگ است و نه تحليل آن . در بخش نخست ، هدف برانگيختن عواطف و احساسات و شور مذهبي و ملي بود و ساختار آن به ژورناليزم آميخته به شعار نزديكتر بود تا پيروي از فرم و ساختار آن نوع ادبيات كه واژه هنر به آن اطلاق مي شود. اين نظر البته استثنا هم دارد .
وي تصريح كرد : هدف نويسندگان اين دوره بيان حماسه وار جان فشاني ها و دلاوري هاي حاصل از جنگ نابرابر بود . حال آن كه پس از جنگ فرصت تحليل وقايع و شرح دقيق تر وضعيت بيشتر بوده ، نويسندگان اين امكان تجربي و اين فرصت باز آفريني را يافتند تا مستقل تر و به عنوان داناي كل به آناليز و جزءنگري بيشتري بپردازند و با استعانت از قوه تخيل و ابداع به خلق آثاري بپردازند كه بيشتر جنبه هنرمندانه داشته و كمتر ژورناليزم محسوب مي شود .
نويسنده رمان " اندكي سايه " در تشريح ادبيات جنگ گفت : يكي از ويژگي هاي اين ادبيات پرهيز از سانتي مانتاليزم و پرهيز از استفاده ابزاري از نقش شهدا و جانبازان و بهره بردن از تعبيرات واقع بينانه و دور از شعار است ؛ اگرچه شايد براي گريز از مميزي يا سوء تعبيرات ، نمونه هاي درخشاني چه در رمان نويسي و چه در داستان كوتاه آن قدرحاصل نيامده كه مجموعه اي قابل مقايسه با ادبيات جنگ در ساير كشورهاي جهان به وجود آورده باشد .
احمد بيگدلي خاطرنشان كرد : داستان كوتاه بيشتر و رمان بسيار كمتر نوشته شده اما در زمينه شعر و تئاتر، ادبيات جنگ البته غني تر بوده است . شايد به دليل همان مميزي و ترس از سوء تعبير است كه دست و بال نويسندگان مستقل را بسته و با تجربه ها را كمتر به فكر نوشتن انداخته است . به همين دليل است كه طي سال ها جنگ و پس از آن در ادبيات معاصر، آن اتفاق كه بايد بيفتد و اثري ماندگار خلق بشود هنوز نيفتاده است.
وي تصريح كرد : ايراداتي كه مي توان به طور كلي بر اين آثار وارد دانست يكي حضور آدم هاي آرماني است، ديگر خشونتي كه از فضاي واقعي جبهه ها بر نمي آيد و بيش از آن توصيف شده است كه باورپذير باشد و تلخ تر و رقت انگيزتر از آن است كه بوده و يا غلظت شيريني شهادت بيش از آن نشان داده مي شود كه واقعا هست و ... . به عنوان نمونه داستان خيلي ها كه به جبهه رفته اند و جايشان آنجا نبوده ، هنوز نوشته نشده است. به هر حال پرداختن به ادبيات جنگ آن گونه كه بايد ، هنوز انجام نگرفته و مدون نشده است .
نظر شما