یادداشت مهمان: با نگاهی اجمالی به وضعیت ترافیک در شهرهای مطرح جهان همچون استانبول، مسکو و مکزیکوسیتی متوجه می شویم که یک مهندسی جامع تخصصی میان نهادهای مختلف برای بهبود ترافیک کلان شهرها شکل گرفته تا ابتدا علت اصلی ترافیک مشخص شده و سپس راه حل های متعاقب آن مشخص گردد. در حوزه های اجتماعی و جایی که مساله اصلی سلامت و رفاه شهروندان بوده اگر رفتارهای علمی و همکاری نهادها جای خود را به درگیری های سیاسی و یا جناحی بدهد، شاهد کاسته شدن اعتماد عمومی مردم نسبت به مسئولین کشور خواهیم بود.
متاسفانه از ابتدای سال جاری به خصوص در فصل سرما شاهد یک نوع تسویه حساب سیاسی در ماجرای ترافیک هستیم، اتفاقی که شاید در هیچ کجای دنیا مشابهش را نتوان یافت. وقتی اظهارنظرهای سیاسی و حزبی جایگزین نظرات علمی برای بهبود وضعیت ترافیک شود نه تنها درد مردم را درمان نکرده بلکه به دغدغه های آنها نیز خواهد افزود. اظهارات برخی از اعضای شورای شهر و استفاده از هشتک های اغوا کننده ای همچون ترافیک مصنوعی و همچنین بهره گیری احزاب از روزنامه های زنجیره ای برای موج سواری بر روی مساله ترافیک، خود بیانگر نوع نگاه جناحی به مهمترین مساله اجتماعی کشور است. اگر بخواهیم از روی انصاف به مساله ترافیک در جای جای شهر تهران نگاه کنیم، علل و عوامل متعددی در شکل گیری این مساله وجود داشته است که به اختصار شامل موارد ذیل بوده است.
الف) با توجه به اینکه ظرفیت شهر تهران برای تردد خودرو ها در حدود ۱.۵ میلیون خودرو بوده ولی در حال حاضر در حدود ۴ میلیون خودرو تردد می نمایند. عدم اسقاط خودروهای فرسوده با وجود تولید روزافزون خودرو و ورودشان به خیابان های تهران خود منجر به افزایش ترافیک می گردد. سالها است که قانون ها، دستور العمل ها و آیین نامه های مربوط به اسقاط خودرو ها در مقابل ورود خودروهای داخلی و خارجی به معابر شهر اجرا نمی شود اما هر روز بر شمار خودرو ها و موتورسیکلت های شهر تهران اضافه می شود و معابر پایتخت هم بیش از این توان رقابت با تیراژ تولید خودروهای داخلی و خارجی را ندارد.
ب) تاکید و اصرار دولت به برگزاری هرگونه نمایشگاه پربازدید در داخل سطح شهر تهران با وجود راه اندازی شهرآفتاب مختص نمایشگاه های بین المللی خود به جولانگاهی برای ترافیک بزرگراه ها تبدیل شده است.
پ) عدم واریز ۱.۲ میلیارد دلار بدهی سالانه دولت به شهرداری تهران برای بهبود و توسعه مترو که طبیعتا منجر به افزایش حجم سفرهای واگن های مترو شده و شاهد کاهش استفاده از خودروهای شخصی خواهیم بود.
ت) عدم فرهنگ صحیح ترافیکی در میان مردم که نمونه بارزش را می توان در عدم تردد میان خطوط تعیین شده عنوان نمود. همانطور که با فرهنگ سازی در کشور بستن کمربند ایمنی به رکن فراموش نشده رانندگان تبدیل شده می توان با همین شیوه به بهبود فرهنگ ترافیکی در پایتخت امیدوار بود.
ث) عدم پایبندی دولت به تحویل اتوبوس های شهری از سال ۸۹ تا به امروز و نادیده گرفتن سهم ۸۲.۵ درصدی دولت برای بهبود ناوگان حمل و نقل عمومی کشور که خود به افزایش تردد خودروهای شخصی می انجامد.
موارد ذکر شده صرفا بخش کوچکی از عوامل موثر محیطی و محاطی بر ترافیک کلان شهری همچون تهران بوده که اگر پیرامون هریک از موارد ذکر شده اقدامی صورت نگیرد، ترافیک تهران به صورت افسارگسیخته ادامه پیدا خواهد کرد. نگاه به مسائل اجتماعی مانند ترافیک با عینک سیاسی یکی از آسیب های جدی کشور بوده که در سطح کلان حتی به نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز ضربه خواهد زد. بازی های حزبی و جناحی باید در کارزارهای سیاسی و انتخاباتی دنبال گردد و ورود این مسائل به حوزه های اجرایی و اجتماعی نتیجه ای به جز افزون گشتن آسیب ها در حوزه های اجتماعی نخواهد داشت. شاید برای پاسخ به وضعیت کنونی ترافیک تهران یک جمله را بتوان نقل نمود و آن اینکه ترافیک فعلی تهران یک نوع ترافیک سیاسی است. ترافیک سیاسی به معنای آنکه هریک از اشخاص و مسئولین دخیل در این امر سعی می کنند تا با نگاه سیاسی خود به اتهام زنی و افترا پراکنی نسبت به رقبای خویش بپردازند. به امید آنکه اخلاق سیاسی در هریک از مسئولین ما نهادینه شده و به تبع آن شاهد بهبود وضعیت فعلی ترافیک کشور باشیم.
نظر شما