به گزارش خبرگزاري مهر، مي توان گفت نطفه تشكيل حزب اعتماد ملي در هنگام شمارش آراء در دور اول انتخابات رياست جمهوري نهم بسته شد، يعني هنگامي كه بسياري از صاحبنظرات سياسي با ناباوري شاهد بودند كه كروبي با شعار " هر ايراني ، 50 هزار تومان" در 17 استان كشور، نفر اول شد. در حالي كه تا قبل از اين دوستان اصلاح طلب كروبي را به دليل"نداشتن پايگاه مردمي" از ورود به عرصه انتخابات منع مي كردند.
از سوي ديگر، تحولات بعدي انتخابات نهم و اختلاف نظر و اعتراض آتشين كروبي در مورد تعداد آراي خود و درگيري لفظي او با ستاد انتخابات وزارت كشور و شوراي نگهبان، عزم او را براي حضور جدي و مستقل در صحنه سياسي كشور جدي تر كرد.
در همان ماههاي اول بعد از پايان انتخابات نهم ، كروبي كه خود از بنيانگذاران اصلي "مجمع روحانيون مبارز" بود، به طرفه عيني به همراه دوستان خود- از جمله رسول منتجب نيا- از اين تشكل قديمي و سنتي جريان چپ، جدا شد و "اعتماد ملي " را بنيان نهاد.
حزب "اعتماد ملي" و ارگان مطبوعاتي آن "روزنامه اعتماد ملي" در آخرين هفته هاي دولت خاتمي مجوز گرفت و به سرعت به سمت تشكيلات استاني و به خصوص بهره مندي از "رسانه" پيش رفت، شبكه تشكيلات استاني اين حزب تا پايان شهريور 84 در تمام كشور شكل گرفت ولي شبكه ماهواره اي كروبي كه جنجال زيادي را هم به پا كرد، نهايتا در گام آخر متوقف شد...
كروبي و اعضاي حزب اعتماد ملي
حجت الاسلام مهدي كروبي كه سابقه رياست مجلس سوم و ششم را در كارنامه خويش دارد، در طول دوران هشت ساله اصلاحات ترجيح داده بود نقش "ريش سفيدي" را ايفا كند و به رفع اختلافات اصلاح طلبان از يك سو و "چانه زني پنهان" براي حل مشكلات اصلاح طلبان از سوي ديگر بپردازد، اما در شرايط جديد ، با توجه به تجربه انتخابات نهم، كروبي نشان داد كه مي خواهد برخلاف گذشته، نقش فعال تر و "مستقيم تري" در خط مقدم جبهه اصلاح طلبان بازي كند.
واقعيت اين بود كه آراي غيرقابل انتظار و قابل توجه كروبي در انتخابات نهم يك شوك بزرگ در صحنه رقابت نهم رياست جمهوري بود، مهمترين وجه اين شوك در داخل جبهه اصلاح طلبان، جدي نگرفتن كروبي در اردوي اصلاح طلبان و به خصوص از سوي حزب مشاركت-كه از طرف كروبي به افراط گري و تخريب ظرفيت هاي اصلاحات متهم بود-ارزيابي مي شود.
واقعيت اين بود كه آراي غيرقابل انتظار و قابل توجه كروبي در انتخابات نهم يك شوك بزرگ در صحنه رقابت نهم رياست جمهوري بود، مهمترين وجه اين شوك در داخل جبهه اصلاح طلبان، جدي نگرفتن كروبي در اردوي اصلاح طلبان و به خصوص از سوي حزب مشاركت-كه از طرف كروبي به افراط گري و تخريب ظرفيت هاي اصلاحات متهم بود-ارزيابي مي شود |
بايد پذيرفت كه هنوز اين فضاي بدبيني و اضطراب بر اعتماد ملي و كليت اردوگاه اصلاح طلبان حكمفرما است، اگر اعتماد ملي بتواند اين فضا را به كليت جبهه اصلاح طلبان بقبولاند و طيف مشاركت-مجاهدين انقلاب را همچنان در محاق نگاه دارد، معادله اصلاحات به نفع اعتماد ملي ادامه خواهد يافت. كروبي مي داند كه بايد به هرترتيبي شده، "خاطره انتخابات نهم" را براي مردم هم حفظ كند و همانطور كه گفته شد تشكيل "اعتماد ملي" مي تواند عامل نهادينه كردن اين خاطره خوب براي كروبي باشد، از سوي ديگر در بهم خوردن اين "خاطره خوب" رفقاي اصلاح طلب او در مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب همان قدر مي توانند مقصر باشند كه رقباي اصولگرا، حفظ اين ديدگاه و خاطره شكننده تا انتخابات مجلس هشتم -كه مجال جدي تر و اصلي رقايت هاي سياسي آينده- است، مي تواند موقعيت و كاريزماي كروبي را تثبيت كند.
به گزارش مهر، از طرف ديگر، عملكرد دولت نهم نيز مي تواند رقيب جدي اعتماد ملي باشد، اگر دولت به انجام وعده هاي عدالت طلبانه و معيشتي خود موفق شود، عملا نقش و موقعيت كروبي كمرنگ خواهد شد.
مرور بخشي از"مرامنامه حزب اعتماد ملي" مي تواند ديدگاه روشن تري در مورد بنيانگذاران آن از تشكيل اين حزب را در به خصوص فضاي بعد از انتخابات نهم و با نگاه ويژه به رقباي اصلاح طلب اعتماد ملي را به نمايش بگذارد:
"افراط گرايان واقع در منظومه اصلاحطلبان با طرح اصلاحات ساختاري و عدم شناخت واقعيتهاي موجود داخلي و بينالمللي و عدم برقراري ارتباط منطقي و متوازن بين دو مولفه مهم «اهداف»و «امكانات» و بيتوجهي به اين مهم كه تحقق اهداف در بستر تواناييها شكل ميگيرد، با ديدگاهي ساختار شكنانه و تجديد نظرطلبانه جامعه را با افزايش انتظارات روبرو ساختند كه در نهايت به دليل عدم دستيابي به اين اهداف غيرواقع بينانه، ياس، سرخوردگي، بيتفاوتي و حاشيه گزيني و انزواي سياسي خيل كثيري از مردم را دامنگير گرديد"
در بخش ديگري از مرامنامه "اعتماد ملي" آمده است: " در كشاكش اين افراط و تفريط گرچه اصلاحطلبان واقعنگر و عملگرا تلاش نمودند كه باتوجه به تجربه پيشين و شناخت جامعه، تاريخ، ظرفيتها، امكانات و محدوديت ها با تعديل و تركيبي عقلاني از مطالبات و امكانات، جامعه را به سوي اهداف خويش رهنمون گردند. اما فزوني برداشت هاي غلط و نيز تماميت خواهي رقيب راه را برهر تحول جدي فروبست. در چنين شرايطي و تنگناهاي سياسي اجتماعي بود كه جمعي از چهرههاي جريان فكري – سياسي خط امام در سراسر كشور با حمايت از نامزدي مهدي كروبي به عنوان سمبل جريان اصلاحطلبي واقع گرا وارد انتخابات رياستجمهوري گرديدند".
كروبي و منتجب نيا
اما در شرايط فعلي يعني موعد برگزاري "انتخابات شوراها-خبرگان" موفعيت كروبي و حزب اعتماد ملي چگونه است؟ واقعيت اين است كه انتخابات شوراها مجال و ظرفيت دادن "شعارهاي بزرگ" و عامه پسند را ندارد، ضمن اينكه در انتخابات شوراها و خبرگان، ظرفيت چنداني براي "نقد" دولت هم وجود ندارد ، چون شوراها و خبرگان اصولا عرصه فعاليت و تاثير "دولت" نيستند و بنابراين اصلاح طلبان و به خصوص اعتماد ملي از چنين ظرفيتي -نقد دولت و كسب محبوبيت از طريق آن-محروم هستند.
مي توان اعتماد ملي را "پوپوليستي ترين" بخش جبهه دوم خرداد توصيف كرد |
از سوي ديگر در اردوگاه اصولگرايان نيز ، تكثر قابل تاملي به چشم مي خورد و اين باعث مي شود كه تاكتيك انتقاد از دولت براي كسب راي موثر، رقباي زيادي داشته باشد و كار را براي اصلاح طلبان سخت كند.
اصرار مكرر بر حضور با تابلوي " اعتماد ملي" در انتخابات و دعوت صريح ساير اصلاح طلبان هم به حضور زير تابلوي اعتماد ملي ناشي از همين حس است، كروبي و اعتماد ملي اصرار دارند كه "تعامل" مي كنند نه "ائتلاف" و البته منظور از "تعامل" اين است كه اصلاح طلبان هم با تابلوي "اعتماد ملي" به ميدان بيايند.
كروبي و اعتماد ملي نشان داده اند عجله خاص و عزمي فشرده شده! براي نقد دولت نهم دارند و به همين خاطر مترصد هستند هرطور كه باشد انتخابات شوراها و خبرگان را به نوعي با عملكرد دولت گره بزنند.
كروبي با نامه نگاري هاي زنجيره اي خطاب به دبيرشوراي نگهبان- علاقه مندي خود را براي چالش آفريني با شوراي نگهبان به خصوص در مقطع نظارت و رسيدگي صلاحيت نامزدهاي انتخابات خبرگان، ابراز داشته است.
اعتماد ملي در چند جبهه مختلف در حال رويارويي با رقباي درون جبهه اي و خارج از جبهه اي خود است و همين كار را براي كروبي ، دبيركل اين حزب مشكل مي كند، به طوري ممكن است اعتماد ملي تبديل به "نيروي تك رو و منزوي" در ميان اصلاح طلبان شود |
از سوي ديگر مشكل عمده اصلاح طلبان، سطح مشاركت مردمي در انتخابات شوراها و حتي خبرگان به خصوص در شهرهاي بزرگ است. تجربه نشان داده است در شرايطي كه مشاركت مردمي زير 20 درصد باشد، اصلاح طبان شانسي براي پيروزي ندارند و همين مشكل براي اعتماد ملي به طور خاص وجود دارد، اصلاح طلبان زيست سياسي در فضاي عادي را تجربه نكرده اند و همواره براي پيروزي چشم به شرايط خاص سياسي دوخته اند. در رفتار شناسي و بررسي سامانه سياسي احزاب و گروههاي مختلف اصلاح طلب، مي توان اعتماد ملي را، "پوپوليستي ترين" بخش جبهه دوم خرداد توصيف كرد.ضمن اينكه نبايد فراموش كرد اعتماد ملي گوشه چشمي هم به موقعيت "هاشمي رفسنجاني" به خصوص در انتخابات خبرگان دارد.
به گزارش مهر، مي توان اينگونه نتيجه گيري كرد كه در مجموع اعتماد ملي با توجه به عمر كوتاه حزبي خود در منتقل كردن گرانيكاه اصلاح طلبان موفق بوده است، اما امروز اعتماد ملي در چند جبهه مختلف در حال رويارويي با رقباي درون جبهه اي و خارج از جبهه اي خود است و همين كار را براي كروبي ، دبيركل اين حزب مشكل مي كند، به طوري كه ممكن است اگر معادلات مورد انتظار كروبي روي ندهند، اعتماد ملي و كروبي در اين پروسه، تبديل به "نيروي تك رو و منزوي" در ميان اصلاح طلبان شوند. تنها سرمايه اعتماد ملي شخص "كروبي" است و اين ريسك فعاليت سياسي براي اعتماد ملي را افزايش مي دهد و آن را آسيب پذيرتر مي كند ، اعتماد ملي با رويكرد منتقدانه پوپوليستي در عين حفظ چارچوب هاي سياسي و تئوريك نظام و با پشتوانه نقش ويژه و جسارت خاص كروبي به ميدان آمده است.
نظر شما