پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

یادداشت بین الملل؛

تقابل راهبردها در عرصه فلسطین؛ «مقاومت» آینده فلسطین را رقم میزند

تقابل راهبردها در عرصه فلسطین؛ «مقاومت» آینده فلسطین را رقم میزند

راهبرد دو کشوری از سوی اتحادیه اروپا در مقابل راهبرد راستگرایان صهیونیست و محافظه کاران آمریکایی که حامی راهبرد یک کشوری هستند، قرار گرفته اما آینده را مقاومت همه جانبه ملت فلسطین رقم میزند.

به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا عرب* در یادداشتی با موضوع «فلسطین» که توسط قدسنا منتشر شده، نوشته است: در عرصه فلسطین و منازعات فلسطینی - اسرائیلی ۴ گفتمان و راهبرد مجزا وجود دارد:

الف)گفتمان و راهبرد مقاومت: مبتنی بر آزادی کل فلسطین از بحر تا نهر به وسیله مقاومت همه جانبه مسلحانه و غیر مسلحانه. این گفتمان و راهبرد از سوی جبهه مقاومت اسلامی در منطقه با محوریت ایران و در داخل فلسطین توسط گروه های مقاومتی مثل حماس و جهاد اسلامی با قدرت پیگیری می شود.

ب)گفتمان و راهبرد دو کشوری: این رویکردی سازشکارانه و به نوعی لیبرال محسوب می شود که مبتنی بر تشکیل دو کشور فلسطینی و اسرائیلی در کنار هم با رعایت اصل همزیستی و صلح است.این رویکرد مقاومت مسلحانه از سوی ملت فلسطین که تحت اشغال و خشونت مستمر طرف اسرائیلی است را به شدت رد می کند. سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه و متحدین عرب غرب (مصر ،سعودی، شیوخ خلیج فارس،اردن و...) از حامیان این گفتمان و راهبرد هستند.

ج)گفتمان و راهبرد عملگرایانه (پراگماتیستی): این رویکرد مبتنی بر نوعی عملگرایی و سودمحوری در عرصه فلسطین است. راه حل دو کشوری را می پذیرد و با موجودیت اسرائیل مشکلی ندارد اما در استفاده از ابزارها محدودیت کمتری برای خود قائل است. به نحوی که گروه های مقاومت فلسطین را به یکباره محکوم نمی کند و در پی استفاده حداکثری از آنها در سر میز مذاکره با اسرائیل هستند اما از طرفی با اسرائیل هم روابط سیاسی و اقتصادی دارند. ترکیه و قطر حامی این گفتمان و راهبرد هستند.

د)گفتمان و راهبرد یک کشوری: مبتنی بر تشکیل یک کشور مقتدر اسرائیل در کل فلسطین است. در این رویکرد تمامی فلسطینی ها  شهروندان کشور اسرائیل محسوب می شوند و باید بعنوان شهروندان درجه دو کنار صهیونیست ها زندگی کنند و به مرور هویت اسلامی و عربی آن ها مضمحل شود. دولت راستگرای اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو و با محوریت حزب لیکود و سایر افراطی های صهیونیست حامی و مروج آن هستند.

اکنون در عرصه بین الملل اهمیت سنتی منطقه غرب آسیا(خاورمیانه) نزد آمریکا کاهش یافته است و توجه راهبردی آمریکا از خاورمیانه به آسیای شرقی و چین معطوف شده است. دلایل آن مختلف است از جمله افول قیمت نفت و کاهش وابستگی آمریکا به نفت منطقه غرب آسیا. با روی کار آمدن دونالد ترامپ محافظه کار و با توجه به شعارهای انتخاباتی او که مبتنی بر نوعی مونرویسم نوین و انزواگرایی است، به نظر می رسد این رویکرد تقویت شود و ما شاهد خلاء بیشتر قدرت در منطقه غرب آسیا باشیم. در سطح منطقه غرب آسیا همسویی جبهه مقاومت اسلامی با محوریت ایران و روسیه سبب تغییر موازنه قدرت به نفع آنان شده است به نحوی که تا حد زیادی مهندسی آینده خاورمیانه را برای آنان مقدور کرده است.

ترکیه و مصر نیز این تغییر توازن قوا را درک کرده اند و در پی نزدیکی روزافزون به جبهه مقاومت و روسیه هستند. تاکنون همسویی جبهه مقاومت و روسیه در منطقه غرب آسیا سبب افزایش اقتدار و انعطاف طرفین شده است. با آزادسازی حلب و به زودی موصل تا حد زیادی بحران های پیچیده منطقه مدیریت شده است و اکنون توجهات به سمت قدیمی ترین و پیچیده ترین بحران منطقه یعنی فلسطین چرخیده است.

در حال حاضر فلسطین اشغالی، محل تقابل و رویارویی این ۴ گفتمان و راهبرد و حامیان هر یک شده است. تحولات اخیر بین المللی، منطقه ای و داخلی مرتبط با مساله فلسطین نیز این امر را تائید می کند. صدور قطعنامه ۲۳۳۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد و محکومیت شهرک سازی اسرائیل در آن ، کنفرانس صلح پاریس (۱۵ ژانویه ۲۰۱۷) و اجلاس آشتی ملی فلسطین در مسکو (۱۵ژانویه ۲۰۱۷) هرسه به نوعی در راستای تقویت و تائید گفتمان و رویکرد دو کشوری ارزیابی می شوند.

لازم به ذکر است که اخیرا فشار ها و انتقادات بی سابقه اپوزیسیون دولت صهیونیستی با محوریت اتحاد صهیونیستی به رهبری «اسحاق هرتزوگ» از سیاست های نتانیاهو را شاهد هستیم. انتقادات از سیاست هایی که منجر به انزوای اسرائیل و از دست رفتن فرصت تاریخی صلح شده است.

همچنین تظاهرات و اعتراضات گسترده صهیونیست ها و احزاب مخالف در تل آویو علیه فسادمالی، سیاسی، اخلاقی، ارتشاء و نژاد پرستی آشکار «بنیامین نتانیاهو» و کابینه اش در راستای فشار و تقابل با دولت راستگرا نتانیاهو محسوب می شود. همینطور نظرسنجی های متعدد اخیر در جامعه صهیونیستی و انتشار نتایج آن از سوی منتقدین که حاکی از بی اعتمادی اکثریت صهیونیست ها به نتانیاهو و کاهش محبوبیت وی بوده و او را دخیل در پرونده های متعدد فساد و رشوه دهی دانسته و مصداق فردی دروغگو و فاسد می دانند همگی در راستای تقابل با دولت راستگرا اسرائیل و راهبردهای آن ارزیابی می شود.
 
اما از سویی دیگر، وعده های انتخاباتی دونالد ترامپ درباره انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی و تاکید مجدد او بر این انتقال یک روز قبل از مراسم تحلیفش(۲۰ژانویه ۲۰۱۷) و نیز درخواست اخیر نمایندگان کنگره آمریکا در این خصوص از او، انتصابات جدید ترامپ اعم از «دیوید فریدمن» سفیر آمریکا در تل آویو که از حامیان واقعی شهرک سازی است یا «جارد کوشنر» داماد یهودی ترامپ بعنوان مشاور ارشد و ویژه ترامپ در رابطه با فرایند سازش اسرائیلی و فلسطین، همگی در راستای حمایت دونالد ترامپ از دولت راستگرا اسرائیل و گفتمان و راهبرد یک کشوری ارزیابی می گردد.

و در بعد داخلی هم  تاکید بر  سیاست شهرک سازی در مناطق اشغالی و بویژه قدس شریف و استمرار آن توسط دولت راستگرا اسرائیل و نیز حمایت از شهرک سازی و تاکید مجدد بر انتقال سفارت امریکا از تل آویو به قدس اشغالی از جانب دونالد ترامپ ریاست جمهور محافظه کار آینده آمریکا همگی در راستای تائید و تقویت گفتمان و راهبرد یک کشوری محسوب می شود اما آنچه تعیین کننده است انتفاضه اخیر ملت فلسطین موسوم به قدس خواهد بود.

عملیات شهادت طلبانه اخیر«فادی القنبر» در قدس شریف که منجر به هلاکت ۴ نظامی صهیونیست شد و بزرگترین عملیات شهادت طلبانه از آغاز انتفاضه قدس در مهر ۱۳۹۵(اول اکتبر ۲۰۱۵م) محسوب می گردد، شاهدی مشخص بر بلوغ و بالندگی این انتفاضه است. بی تردید انتفاضه قدس و عملیات شهادت طلبانه ملت فلسطین و گروه های جهادی در راستای گفتمان و راهبرد مقاومت اسلامی ارزیابی می شود و آینده فلسطین را رقم خواهد زد. شایان ذکر است نشست آشتی ملی فلسطین در مسکو به دلیل اختلافات بنیادین گفتمان ها و راهبردهای فتح و حماس نتایج واقعی و ملموس نخواهد داشت .

تشکیلات خودگردان فلسطین و شخص ابومازن به استمرار قدرت سیاسی خود و نیز هماهنگی امنیتی با اسرائیل بیش از آشتی ملی با حماس و جهاد اسلامی و سایر گروه های مقاومتی متعهد است و همین امر مهمترین مانع  آشتی ملی بین فلسطینیان محسوب می شود. کنفرانس صلح پاریس با شرکت ۷۰ کشور برگزارشد اما هیچ نتیجه موثری نداشت و حتی در بیانیه نهایی به اقدام مخرب و خطرناک احتمالی ترامپ درانتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس هم اشاره نشد.

البته این امکان وجود دارد که در نشست هفته آینده شورای امنیت سازمان ملل متحد که مساله مناقشه فلسطینی و اسرائیلی در دستور کارآن قراردارد، بیانیه اخیر کنفرانس صلح پاریس را که اکثریت اعضا آن را تائید کرده اند مورد توجه قرارگیرد و شورای امنیت آن را مورد حمایت جدی قراردهد اما حتی با فرض چنین احتمالی و علی رغم تاثیرات مثبت سیاسی و حقوقی آن، ابزار موثر اجرایی و عزم جدی بین المللی جهت رفع اشغالگری و توقف شهرک سازی های رژیم صهیونیستی وجود نداشته و این تاییدات و قطعنامه ها ضمانت اجرایی ندارند.

شایان ذکر است درارتباط با کنفرانس صلح پاریس، گروه های مقاومتی مثل حماس آن را بیهوده، پوچ و بی اثر می دانند. لذا تصویب قطعنامه ۲۳۳۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد و برگزاری کنفرانس صلح پاریس به نوعی مانورهایی در راستای زنده نگه داشتن گفتمان و راهبرد دو کشوری در مقابل هجمه متحد و عن قریب، راستگرایان اسرائیل به رهبری نتانیاهو  و محافظه کاران امریکایی به رهبری دونالد ترامپ ریاست جمهور آینده آمریکا که حامی گفتمان و راهبرد یک کشوری هستند، محسوب می گردد اما آنچه آینده فلسطین را رقم خواهد زد مقاومت همه جانبه ملت فلسطین خواهد بود.

*علیرضاعرب، کارشناس و عضو کمسیون سیاسی و روابط بین الملل جمعیت دفاع از ملت فلسطین

کد خبر 3905264

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha