پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۱ مهر ۱۳۸۵، ۱۴:۴۵

/ نقدي كوتاه بر نخستين تجربه سينمايي مسعود آب‌پرور /

"قتل آنلاين" مبتني بر الگوهاي خارجي است

"قتل آنلاين" مبتني بر الگوهاي خارجي است

خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: فيلمنامه "قتل آنلاين" قبل از ساخته‌شدن توسط مسعود آب‌پرور مسير پرپيچ و خمي را طي كرد و با گذر از نام كارگردانان متعدد، سرانجام در اختيار آب‌پرور قرار گرفت.

با توجه به سابقه قابل قبول اين كارگردان در تلويزيون چه در تهيه و توليد و چه در كارگرداني، طبعا انتظار خاصي از اولين فيلم بلند سينمايي او مي رفت. سري اول مجموعه تلويزيوني "معما"، تله فيلم "شب عقرب" و ... نشانگر تسلط آب پرور در حيطه اجرا و كارگرداني بودند و حالا قصه اي جنايي با محوريت موضوعي به روز در "قتل آنلاين".

به گزارش مهر، "قتل آنلاين" از جهت پرداختن به ارتباطات اينترنتي فيلم جديد و به روزي است. نفس پرداختن به يك گروه اقليت در دل اجتماع و ارتباطات درون گروهي همواره جذابيت خاصي براي نويسندگان داشته، چرا كه از پس اين ارتباطات درون گروهي و تعامل آن با اجتماع بزرگ پيرامون، قصه زيرلايه اي پيدا مي كند كه به نقد و كنكاش روابط اجتماعي مي پردازد.

حالا اگر اين گروه اقليت يك گروه اينترنتي و ارتباطات مجازي عصر حاضر باشد كه در ايران هم به تبع جهان فراگير شده، جذابيت موضوع بيشتر مي شود. اما نكته مهمي كه در همين ابتدا بايد مورد توجه قرار گيرد استفاده از الگوي ايراني و اينجايي از يك گروه و ارتباط اينترنتي است كه مسلما از الگوي برون مرزي موجود در فيلم هاي خارجي فاصله اي زياد دارد. در "قتل آنلاين" به نظر مي آيد به الگوي ايراني كمتر توجه شده و تصويري كه از اين نوع روابط ارائه مي شود چندان باورپذير نيست.

براي مثال به سكانسي اشاره مي كنم كه شهاب براي رفع سوء تفاهم همسرش ليلا - كه البته به روش هاي معمول نمي تواند با او ارتباط برقرار كند - در حال رانندگي از طريق وب كم لپ تاپ به ليلا وصل مي شود و اتفاقا ليلا هم به شبكه وصل است و حرف هاي او را مي شنود. طراحي چنين راه حلي براي رفع سوء تفاهم هر چند نو و جذاب است، اما بايد ديد چقدر ما به ازاء بيروني دارد؟

اين مسئله وقتي پررنگ مي شود كه مي بينيم در طول فيلم بسياري از گره ها و نقاط عطف بر همين اساس طراحي و اجرا شده و مي تواند بنيان فيلمنامه را كه بر همين اساس استوار است زير سئوال ببرد.

اشاره ديگرم به سكانس قتل سميرا (دخترخاله شهاب) است: سميرا باز هم از طريق اينترنت و وب به ليلا وصل مي شود تا سوء تفاهمي را كه در مورد خودش و شهاب به وجود آمده رفع كند. در همين حين قاتل سراغ سميرا مي آيد و بدون آنكه صورتش ديده شود در وب توسط ليلا ديده مي شود. مي بينيم كه طراحي جذاب و مهيجي براي اولين حضور تصويري قاتل در نظر گرفته شده، اما بيش از هر چيز ما را به فضاي فيلم هاي پليسي خارجي مي برد تا يك فيلم ايراني.

وجه جنايي و پليسي فيلم بر الگوي آشناي قتل هاي سريالي استوار است و كارآگاهي كه اتفاقا دخترش درگير اين زنجيره و آخرين قرباني است. طراحي چنين رابطه اي كه دقيقا دختر يك كارآگاه پليس درگير چنين ماجراي ويژه اي مي شود، هر چند نمايشي است ولي از تمهيدات آشنايي است كه مخاطب هم به آن عادت كرده و اين چيدمان نمايشي را با تمام نقاط قوت و ضعفش مي پذيرد.

البته ناگفته نماند كه نفس انتخاب يك پدر و فرزند (در "قتل آنلاين" پدر و دختر) در طراحي شخصيت ها، يك الگوي غيرايراني است. حذف خانواده و روابطي از اين جنس كه به فضاسازي روابط ايراني كمك مي كند، از ديگر نكاتي است كه هر چه بيشتر "قتل آنلاين" را غيرايراني جلوه مي دهد.

در فيلم هاي جنايي نحوه حضور قاتل همواره از كارهاي مشكل و به نوعي حركت بر لبه تيغ است. در شيوه كلاسيك رسم بر اين نيست كه در انتهاي قصه قاتل ناشناخته يكدفعه وارد قصه شود و همه چيز را به گردن بگيرد. معمولا قاتل از ابتدا بين آدم هاي اصلي و فرعي حضور دارد كه البته حضوري با نقاب شخصيتي است و در طول قصه اتفاقاتي مي افتد كه تدريجا نقاب قاتل كنار مي رود و معمولا قبل از اينكه مخاطب به كشف كامل برسد يا همزمان، نويسنده گره گشايي مي كند.

به گزارش مهر، در "قتل آنلاين" هم قاتل از ابتدا جزو اعضا گروه اينترنتي و از دوستان نزديك شهاب است. اما مسير تدريجي افشاگري طوري پيش مي رود كه مخاطب زودتر از فصل گره گشايي به هويت او پي مي برد كه اين اتفاق چندان خوشايند نيست. پيشينه و انگيزه شخصي هم كه براي قاتل در نظر گرفته شده (كه طبق معمول به گره اي در كودكي و گذشته او بر مي گردد) به نظر مي آيد در مسير اتفاقات پيشرونده فيلم كاركرد كمتري دارد و بيشتر جوابگوي الگوي كلاسيك اين ژانر است.

مشخص است كه در هم تنيده شدن خطوط قصه با توجه به تعدد شخصيت ها و مسير اتفاقات كار را براي نويسنده مشكل كرده و جمع كردن توري كه نويسنده آن را به اين صورت پهن كرده و رسيدن به فينال، كار مشكلي بوده است. به نظر مي آيد طراحي سكانس فينال و مواجهه اين جمع فقط با توسل به تمهيدات مورد استفاده نويسنده امكانپذير بوده است.

پشت بام يك ساختمان بلند، گروگان گرفته شدن ليلا توسط قاتل، حضور شهاب و كارآگاه پليس (پدر ليلا) و ... در چنين فضايي و افت ريتم كه به خصوص در تك گويي پيش مي آيد، با ناامني و بي ثباتي موقعيت و فضا و مكان كمرنگ مي شود كه البته اجراي خوب اين سكانس و دكوپاژ خاص طراحي شده هم كمك زيادي مي كند.

ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ

* سحر عصر آزاد

کد خبر 390791

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha