به گزارش خبرنگار مهر، متن پیش رو یادداشتی است از حمید احمد حاجیکلایی و محمدصادق پورابراهیم اهوازی که به تحلیل جریان دانشجویی چپ می پردازد.
مقدمه
در تاریخ چپ، هیچ جریان دانشجویی وجود نداشته که بهتنهایی توانسته باشد سازمانی را شکل دهد. جریانهای دانشجویی به مدد اندیشههای افراد سیاسی که ذهن ایشان را به سمت جریانی هدایت میکنند پا میگیرد. چپ بیش و پیش از آنکه تئوریک باشد، پراتیک است؛ حالآنکه جریانات دانشجویی بر بیانیهها سوارند. مخاطبانشان خودشان هستند و منفعتی که حرفهایشان ایجاد میکند را خودشان میبرند. جامعه به آنها به چشم جوانانی رؤیاپرور، جویای نام، و در حال جستوجوی علم و آگاهی، مینگرد(جمعی از نویسندگان۱۳۹۳، ص۲۳).
البته اینهمه ماجرا نیست. اساساً چپها علیرغم تأکید بر خامی و ناپختگی جنبش دانشجویی به مقوله دانشجو و دانشگاه نگاه ویژه ای دارند. برای اکثر چپها دانشگاه مهم است به سبب آپاراتوس، سازوبرگها و یا همان دستگاههای ایدئولوژیک دولت که آلتوسر و آگامبن بر آن تأکید بسیاری دارند. ازنظر آنها، دانشگاه ازجمله دستگاههای ایدئولوژیکی است که در پی تولید انسان ایده آل هست. فلذا چپها نیز درصدد هستند تا در دانشگاه، انسان نمادین خود را پرورش دهند.
جمع افراد چپگرا پرتعداد نیست، اما با همان تعداد اندک، توانایی عرضاندام دارند. این امر می تواند معلول چند علت باشد. اول، ظاهر متفاوت آنهاست که بسیار جلبتوجه می کند. گعده محوری و کافه نشینی، خصوصیت دیگری است که توجه هر ناظری را به خود جلب می کند. دوم، فلسفه عملگرایانه مارکسیسم،و تأکید بر پراتیک؛ آنها را بهگونهای مهیا ساخته که حتی با نفرات کم نیز می توانند دست به تحصن، تظاهرات، تجمع و میتینگ بزنند.
فعالان سابق دانشجویی چپ در زمانه کنونی دست به مصاحبه، مقاله، تاریخ سازی، و مستندسازیِ مکتوب فعالیتهای خود زده اند؛ موضوعی که کمتر در فعالان دانشجویی مذهبی و لیبرال دیده می شود. بیشتر منابع مورداستفاده در این تحقیق نیز از خلال همین مصاحبه ها و مقالات گزینش گردیده که در ادامه از نظر می گذرد؛
پیدایش و افول چپ دانشجویی
اوایل دهه ۸۰ خورشیدی فضای سیاسی اجتماعی دانشگاهها شاهد بروز مجدد پدیدهای به نام چپ مارکسیستی بود. از نظر چپها فضای باز سیاسی عصر اصلاحات به رشد و پویایی فعالیت آنان کمک کرد. در این زمان، کتابهای زیادی با محوریت مارکس، لنین،گرامشی، و آلتوسر با مجوز وزارت ارشاد منتشر میشد(پورعبدالله ۱۳۹۳، ص۵۲) که همگی بهراحتی در دسترس دانشجویان چپ قرار می گرفت.
به نظر می رسد فضای سیاسی ناشی از حاکمیت سیاسی اصلاحطلبان اجازه ابراز عقاید سیاسی با گرایشهای سوسیالیستی در دانشگاهها را به دانشجویان می داد(ثقفی۱۳۹۲). البته بهاحتمالزیاد به وجود آمدن این فضا در دانشگاهها با برنامه ریزی قبلی صورت نگرفته بود. چراکه در آن زمان از سوی مسؤولین انتظار حضور این چنینی نیروهای چپ وجود نداشت(سلطانبیگی۱۳۹۳، ص۴۵ و ۴۶).
مؤلفه دیگر در بررسی ظهور گروههای چپ، افزایش تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه در دهه ۸۰ نسبت به سالهای قبل است. در این دهه، تعداد بسیار زیادی از متولدان دهه ۶۰ وارد دانشگاهها شدند. شاید این تعداد بالا بتواند یکی از دلایل جمع شدن تعداد بیشتری از نیروهای چپ نسبت به دهه ۷۰ در کنار یکدیگر باشد(همان، ص۴۳).
در این سالها، فرزندان فعالان چپ سابق نیز به دانشگاهها راه یافتند که این موضوع نیز به ایجاد فضای چپگرایانه کمک شایانی نمود. این دانشجویان به دو دسته تقسیم می شدند؛ دسته نخست، فرزندانی که والدینشان از فعالیت سیاسی سرخورده شده بودند. این موضوع به همراه انفعال ناشی از ترس نیز به فرزندان آنها منتقل گردیده بود؛ و دسته دوم، فرزندانی که یا بی توجه به ترس والدین خود و یا با تشویقهای تربیتی والدینشان تمایل به حضور در فعالیتهای دانشجویی را داشتند(ثقفی۱۳۹۲).
علاوه بر این افراد؛ برخی دیگر نیز بعد از ورود به دانشگاه و بهواسطه نشریات، افراد و دیگر منابعی که وجود داشت، وارد این جریان شدند. بهطورکلی، پایگاه طبقاتی فعالان دانشجویی چپ آن زمان بیشتر از طبقه متوسط شهری بود و تعداد کمتری از دانشجویان از طبقه کارگر و یا بورژوا برخاسته بودند (سلطانبیگی۱۳۹۳:ص۴۵).
درهرصورت، جریان چپ دانشجویی توانست بعد از گذشت حدود دو سال در قالب کار در نشریات دانشجویی و هسته های مطالعاتی، گروههای کوهنوردی و کلاسهای بازخوانی آثار مارکسیستی نفوذ قابلتوجهی در دانشگاههای ایران پیدا کند و جمعی از فعالان چپ و رادیکال را دور خودگرد آورد(معارفی پور۱۳۸۸).
البته حرکتهای دانشجویی چپ استمرار چندانی پیدا نکرد. توفیق نیافتن جریان چپ دانشجویی در سطح جامعه و دانشگاه علاوه بر مسائل امنیتی، به خامی و بی تجربگی این جریانات مربوط میشود که خصلت مشترک تمامی جریانات دانشجویی است. بزرگترین نقطه ضعف آنها از نظر خودشان این بود که بیش از کاری که انجام می دادند، پر سروصدا عمل می کردند. این جریانات با توجه به خصلت دانشجویی نهتنها تجربه کافی برای فعالیت نداشتند بلکه درک روشنی از بازداشت و دستگیری نیز وجود نداشت و بسیاری از جدلهایی که میان آنها صورت می گرفت بی جهت به عرصه اینترنت و فضای عمومی کشیده می شد. مسأله دیگر که آن هم به بی تجربگی این جریان مرتبط است؛ اینکه گویی قرار بود این دانشجویان تا همیشه دانشجو بمانند و برای ورود نیروهای جدید برنامه خاصی وجود نداشت(سلطانبیگی۱۳۹۳: ص۴۵ و ۴۶).
درواقع، پاشنه آشیل جریان چپ دانشجویی دهه ۸۰ درک نامناسب این جریان از پتانسیلها و توانمندیهای خودش بود که باعث شد توان خود را بهصورت اغراق آمیز تبلیغ کند و بر این اساس، هرروز فاصله بیشتری از فضای مبارزه روزمره اجتماعی در ایران بگیرد(امیری الیاسی۱۳۹۳).
عامل دیگر عدم توفیق این جریانات، سطح مطالعات نهچندان مطلوب دانشجویان چپ در آن دوران بود. در آن زمان بسیاری از این افراد آنچنان درگیر کارهای عملی شده بودند که فرصتی برای مطالعه اختصاص نمی دادند و همین مسأله در برخی مواقع، باعث می شد تا درک روشنی از مفاهیم چپ میان آنها وجود نداشته باشد(سلطانبیگی۱۳۹۳: ص۴۵). نکته مهم این است که هرچند دانشجویان چپ گرا بسیار بامطالعه بودند(توانچه۱۳۹۳) اما پرمطالعه بودن برای طی مسیر کافی نیست و در واقع، کیفیت و محتوای مطالعه نیز حائز اهمیت است.
نکته مهم دیگر در کامیاب نبودن این جریان همانند دیگر جریانات دانشجویی و با ایدئولوژی های متفاوت، عدم فهم شرایط عینی جامعه و تطبیق نادرست شرایط جوامع دیگر با شرایط جامعه ایران است که در آثار و عملکرد نیروهای چپ در کلیت آن مشاهده می شود.
فعالیتها و رویدادهای مهم این دوره
در اینجا، برای آشنایی خوانندگان محترم، به فعالیتها و رخدادهای مهم حول موضوع تحقیق اشاره ای گذرا می شود:
معرفی برخی گروهها
نشریه خاک: یکی از مهمترین نشریات دانشجویی چپ در دهه ۸۰ که ازقضا زمینه تشکیل مهمترین گروه چپ دانشجویی ـ گروه داب را فراهم نمود؛ نشریه خاک نام دارد. نام خاک از آن روی اهمیت دارد که پس از سالها رکود و سکون فعالیت نیروهای چپگرا در دانشگاههای ایران و در موقعیتی که بلوک شرق وجود خارجی نداشت و دوران پسامارکسیسم نیز از راه رسیده بود؛ نشریه ای متولد شد که شعارها و مطالب آن رنگ و بویی مارکسیستی(مارکسیسم کلاسیک) داشت.
گروه داب(دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب): پس از تثبیت و گسترش فعالیت نشریه خاک، این جریان در سال ۱۳۸۵ توانست تعدادی از فعالان چپ که سابقاً در دفتر تحکیم وحدت یا انجمنهای اسلامی فعالیت می کردند(جناح چپ دفتر تحکیم) را دور خودگرد آورده و گروه داب را از به هم پیوستن چپ رادیکال سابق و افراد نشریه خاک تشکیل دهد.
یکی از موضوعات چالشی بین نیروهای داب، چگونگی نفوذ اعضای حزب حکمتیست - این حزب از «حزب کمونیست کارگری ایران» منشعب شده و مؤسس اصلی آن «منصور حکمت» نام داشت. پس از وی، این حزب دچار انشعابات زیادی شد. یکی از احزاب جداشده، «حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست» نام داشت به رهبری کوروش مدرسی- در این گروه است. بررسیها نشان می دهد که برخی از دانشجویان داب، در دو ساحت تئوری و عمل، بدون وابستگی به احزاب عمل می کردند. اما عده ای نیز به حزب حکمتیست وابسته بودند. بههر روی، وابستگی حزبی عده ای به حزب حکمتیست باعث درهمشکسته شدن داب شد.
تعارضات چپ کارگری و چپ رادیکال
یکی از خصلتهای گروههای چپ در کارهای جمعی و تشکیلاتی، «اتحادهای مقطعی و افتراقات همیشگی» است. جریان دانشجویی چپ در دهه ۸۰ نیز از همین قاعده پیروی می کند. دراینبین، انشعابات زیادی در چپ دانشجویی به وقوع پیوسته که مهمترین آنها مربوط به چپ کارگری و چپ رادیکال می شود. بررسی مفصل این موضوع، نیاز به تحقیقی جداگانه دارد.
تعامل و تقابل با دفتر تحکیم وحدت
فعالیت گروههای چپ گرا در دانشگاهها همواره با موانع قانونی روبروست. به همین جهت این دانشجویان علیرغم تفاوت بنیادین در ایدئولوژی؛ به ناگزیر در دهه ۸۰ به پیوندهایی تاکتیکی و مقطعی با انجمنهای اسلامی دانشگاهها روی آوردند تا از این طریق بتوانند مجوزهای لازم را برای فعالیتهای خود کسب کنند. چنین رویکردی در طیف بندی انجمنهای اسلامی و در رهبری دفتر تحکیم وحدت نیز خود را نشان داد و سبب دسته بندی بین لیبرالها و مارکسیستها گردید.
نکته حائز اهمیت در بحث ارتباط انجمنهای اسلامی با نیروهای چپ، تغییر تدریجی مبانی فکری اعضای دفتر تحکیم وحدت و انجمنهای اسلامی است. بهمرور زمان و با تغییر شرایط، مبانی فکری تحکیم وحدت در کلیت آن، دچار تغییرات بنیادین شد که این موضوع دقیقاً راه ورود دانشجویان چپگرا را به شوراهای مرکزی انجمنهای اسلامی دانشکده های مختلف هموار می ساخت. پرداختن به این موضوع نیز پژوهشی مستقل را می طلبد.
رکود و سکون جریان دانشجویی چپ
بازه زمانی آذرماه سال ۱۳۸۶ تا به امروز را باید دوران انفعال این طیف از دانشجویان نامید. با صرفنظر کردن از اختلافنظر گروههای چپ پیرامون نسبت و نحوه تعامل با اتفاقات سال ۱۳۸۸، برخی از فعالان دانشجویی چپ، در وقایع سال ۱۳۸۸ حضور قابلتوجهی داشتند. اکنون نیز فعالیتهای چپگرایانه دانشجویان در دانشگاهها ادامه دارد اما این تحرکات وسعت و انسجام فعالیتهای دهه ۸۰ را ندارد. ترسیم چگونگی آرایش نیروهای چپ دانشجویی در فاصله سالهای ۱۳۸۶ تاکنون، تبیین چرایی رکود جریان دانشجویی چپ در ایران، و تحلیل استراتژی چپ در برونرفت از بحران پیش رو، امری است که نیاز به پژوهشی مستقل دارد.
منابع:
- امیری الیاسی، کیوان، گشتوگذاری در خاطرات تلخ و شیرین؛ بازخوانی تجربیات فعالان دانشجوئی چپ ایران در دهه ۸۰ ، http://tabaqe.com ، ۲۱ مردادماه ۱۳۹۳.
- توانچه، عابد، مصاحبه با عابد توانچه در سایت طبقه دات کام، http://tabaqe.com، ۱۵ آذرماه سال۱۳۹۳.
- ثقفی خراسانی، محسن، نگاهی به جنبش دانشجویی چپ در ایران دهه۸۰، سایت شخصی محسن ثقفی: http://mohsensaghafy.com ، ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۲.
- جمعی از نویسندگان(نسیم سلطانبیگی، محمد پورعبدالله، عابد توانچه، و دیگران)، ویژهنامه روز دانشجو، سایت طبقه دات کام: http://tabaqe.com،آذرماه سال۱۳۹۳.
- معارفی پور، حسن، نگاهی گذرا به پروسه شکلگیری جنبش دانشجویی در ایران، بخش اول، دوم، و سوم، http://www.kargaran-iran.com، شهریور و مهرماه ۱۳۸۸.
نظر شما