پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۱۶

اقتباسی از کتاب فلسفه تحلیلی چیست؛

فلسفه، روش‌شناسی مورد اتفاقی ندارد

فلسفه، روش‌شناسی مورد اتفاقی ندارد

فلسفه، روش‌شناسی مورد اتفاقی ندارد و به ندرت موفقیتی بی‌چون‌وچرا در آن به دست می‌آید و به شکلی خاص در معرض انشعاب و فرقه‌گرایی است، اما این امور تنها اوضاع را بدتر می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر، این گفته‌ مارکس مشهور است که «اگر کسی مارکسیست باشد، من آن کس نیستم». از آن پس، افراد بسیاری احساس کرده اند که برچسب‌هایی که در مورد مواضع، مکاتب و سنت‌های فلسفی به کار می‌روند، صرفا الفاظ پوچی هستند که در بهترین حالت، سطحی و در بدترین حالت، منحرف‌کننده و سردرگم‌کننده اند. در واقع، این احساس به نحوی خاص در میان برخی از فلاسفه‌ی تحلیلیِ برجسته زنده بوده است، البته به دلایلی مختلف.

برخی از پیشروان متقدم در مورد مکاتب ظنین بودند، چرا که احساس می‌کردند تمامی اختلاف نظرها میان فلاسفه را می‌توان از طریق روش‌های تحلیل حل کرد. اِیِر با اتخاذ چنین دیدگاهی می‌نویسد: «چیزی در ماهیت فلسفه وجود ندارد که وجود دسته‌بندی‌ها یا «مکاتب» فلسفی را تضمین کند». چنین آرزوهایی نقش بر آب شده اند، اما حتی فلاسفه‌ی تحلیلی معاصر هم مکتب‌ها و ایسم‌ها را با جزم‌اندیشی و پرداختن به امور بی‌اهمیت مرتبط می‌دانند.

بدین ترتیب، دامت تقسیم‌بندیِ تحلیلی / قارهای را این‌گونه تقبیح می‌کند:

فلسفه، روش‌شناسی مورد اتفاقی ندارد و به ندرت موفقیتی بی‌چون‌وچرا در آن به دست می‌آید و به شکلی خاص در معرض انشعاب و فرقه‌گرایی است، اما این امور تنها اوضاع را بدتر می‌کنند.

قوی‌ترین حمله‌ی تحلیلی به تقسیم فلاسفه به مکاتب یا مواضع، قدیمی‌تر و از جانب #رایل است. خود رایل پس از جنگ جهانی دوم، درگیر شدیدترین ماجرای «ما و آن‌ها» و درنتیجه، مجادله‌ای معطوف به مکتب‌سازی در تاریخ تقسیم‌بندی تحلیلی/قاره‌ای شد. مهم‌تر اینکه نوعی کمتر ناخوشایند از کاربردِ برچسب‌های فلسفی نیز وجود دارد. می‌توانیم بدون قصدی جدلی یا دیالکتیکی، متفکران، آثار، مواضع یا استدلال‌ها را دسته‌بندی کنیم، تنها به این هدف که آرای آن‌ها را واضح کنیم و بفهمیم در مناقشه‌های برآمده از آرایشان، چه چیزی محل بحث است. رایل می‌گوید:

به منظور اهداف خاصی مانند زندگی‌نامه‌نویسی یا نگارش تاریخ فرهنگ(اگرچه نه تاریخ خود فلسفه)، اغلب مفید و درست است که فلاسفه را بر مبنای اشکال تفکر و مزاج‌های عمومی مشخصی دسته‌بندی کنیم.

اقتباس از کتاب فلسفه تحلیلی چیست؟ اثر هانس یوهان گلوک، ترجمه‌ یاسر خوشنویس

کد خبر 3917775

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha