هادي مرزبان در نشست با " مهر "
" هادي مرزبان " كارگردان نمايش " خاطرات هنرپيشه نقش دوم " ، كه اكنون در تالار سنگلج به روي صحنه است، با حضور در خبرگزاري " مهر" گفت : متأسفانه تئاتر امروز براي خيلي ها حالت دكان دو نبش را پيدا كرده است و بر اساس روابط يك دفعه يك نفر را كه اصلا معلوم نيست گذشته اش چه بوده ، مي آورند تئاتركاركند ، در بوق و كرنا هم برايش تبليغ مي كنند، بهترين تالار نمايش را در اختيارش مي گذارند برايش بودجه صرف مي كنند تا تئاتربه روي صحنه ببرد. كافي است با فلان مسوول ، رابطه دوستي داشته باشي تا بتواني به راحتي تئاتر كار كني ، ديگر اهميت ندارد كه چقدراز تئاتر آگاهي داشته باشي!
وي ادامه داد: مسوولين تئاتر آگاهانه يا نا آگاهانه ، پيشكسوتان اين هنر را رد مي كنند و با شعار جوان گرايي يك عده خاص را دور خود جمع مي كنند بي خبر از آن كه اين جوانان تا زماني كه به يك كار تلويزيوني دعوت نشده اند ، ميهمانشان خواهند بود.
كارگردان " خاطرات هنرپيشه نقش دوم " گفت: تئاتر آن قدر بيچاره شده كه هركس از هرصنف و هررشته اي كه در انجام حرفه اش ناتوان شده به اين هنر پناه مي آورد چرا امروز بزرگاني مانند سمندريان نبايد در طول سال يك كار تئاتر به روي صحنه ببرند ؟ يا چرا علي رفيعي بايد خانه نشين شود ؟ چرا امكانات را به طور يكسان به همه كار گردانان نمي دهند ؟ طبيعي است كه به هر كارگرداني امكاناتي كه به آقاي بيضايي دادند بدهند مي تواند يك تئاتر خوب به روي صحنه بياورد اين امكانات حق همه است .
صحنه اي از نمايش " خاطرات هنرپيشه نقش دوم "
وي بابيان اين كه يك تبليغ در روزنامه براي اجراي نمايش" خاطرات هنرپيشه نقش دوم " نكردند ، افزود : خدارا شكر مي كنم كه كار من آن قدر تماشاگر دارد كه گاهي مجبوريم عده اي از تماشاگران را به ناچار برگردانيم وگرنه با اين شرايط تبليغاتي كه داشت معلوم نبود چه بر سرش بيايد ، مگر من با ديگران چه فرقي مي كنم ؟
مرزبان با اشاره به اين كه هنر دست خوش يك سري سياست پشت پرده شده است ، تصريح كرد : فلان مدير با فلان مدير رابطه اش خوب نيست ما بايد چوبش را بخوريم ، تلويزيون جوري با تئاتر رفتار مي كند كه انگار اصلا اين هنر وجود ندارد من اميدوارم سياست گذاران هنري كشور روزي به اين نتيجه برسند كه بايد به هنر به خصوص تئاتر بها بدهند و براي آن قانون مدوني بگذارند قانوني كه قائم به فرد نباشد تابا رفتن يك مدير و آمدن مدير ديگر تغيير كند واقعا بايد از نظر مالي فكري انديشيده شود كه من مرزبان پس از 5 ماه كار نگراني دست مزد بازيگرانم را نداشته باشم . چرا براي ديدن يك مدير و گفتن خواسته هايم بايد دوهفته در نوبت باشم تا مجبور به نامه نگاري يا درد و دل با شما شوم؟
وي گفت : ما تئاتري ها مجنونيم و دوستان از اين عشق و جنون ما به خوبي دارند استفاده مي كنند . قانع ترين و مظلوم ترين قشرهنرمند تئاتري ها هستند كه با هيچ مي سازند پس ظلم بزرگي است اگر به آنها اهميت داده نشود.
اين كارگردان در ادامه تصريح كرد : عده اي فقط پز تئاتر را مي دهند حتي وقتي در تلويزيون و سينما كار مي كنند با افتخار مي گويند من تئاتريم در حالي كه حتي حاضر نيستند سالي يك بار براي اين پدر مرده شان خيرات بدهند وكار تئاتر كنند و اين شرايط در اثر سياست گذاري هاي نا مناسب شكل گرفته است اين افراد به خاطرآن كه ازبازي در سريال تلويزيوني پول بيشتري در مي آورند حاضر به بازي در هر كار مبتذل تلويزيوني هستند تئاتر ما امروز يك سكوي پرتاب براي فيلم هاي سينمايي و سريال هاي تلويزيوني شده است و دانشكده هاي تئاتري ما بازيگر براي تلويزيون تربيت مي كنند .
هادي مرزبان در نشست با " مهر "
وي با بيان اين كه مسوولين تئاتر امروز به عمد بين ما و جوانان تئاتر فاصله ايجاد كرده اند ، توضيح داد: جوانان امروز نمي دانند بايد از كجا شروع كنند و در تئاتر، ما با آنها روبروي هم قرار گرفته ايم در حالي كه تئاتر خوب زماني ساخته مي شود كه جوانان در كنارپيشكسوتان تئاتربا هم كار كنند اين جوانان الگوي درستي در تئاتر ندارند به طوري كه الگو بازيگري و هدفشان شده سريالهاي مبتذل تلويزيوني ، ما همديگر را گم كرده ايم و از هم دور افتاده ايم . جوانان تئاتري نبايد گول هيچ زرق و برق و سخني را بخورند .
مرزبان همچنين با اشاره به اين كه هنوز موفق به دريافت دست مزد بازيگرانش از مركز هنرهاي نمايشي نشده است اظهار داشت: در اين شرايط طبيعي است كه من امسال در جشنواره شركت نكنم ، پس از 9 ماه وقت صرف كردن براي يك تئاتر هنوز موفق به گرفتن دست مزد بازيگرانم نشده ام و هر زمان كه به مركز هنرهاي نمايشي براي اين منظور مراجعه مي كنم به من گفته مي شود تا زمان تشكيل شوراي ساخت كارتان بايد صبر كنيد .
وي در ادامه گفت: من به اين بي مهري هاي تئاتر عادت كرده ام ! و ممكن است خيلي از كم لطفي هاي دوستان را در ارتباط با خودم بپذيرم اما هيچ گاه نمي توانم به كودك خردسال بازيگرم بگويم چون پدر تو درتئاتر من بازي مي كند تو امروز غذا نخور؟! بازيگري كه مي رود تلويزيون و حداقل 4 ميليون براي بازي در يك نقش را مي گيرد طبيعي است كه اين آدم ديگر تئاتر كار نمي كند چون پس از 9 ماه در گيري با يك تئاتر نمي تواند حتي يك پنجم اين دست مزد را بگيرد و بگويد چهار پنجم آن تئاتر كار كردن است و نان عشق .
كارگردان نمايش "خاطرات هنرپيشه نقش دوم " درباره اين نمايش تصريح كرد : اجراي جشنواره اي" خاطرات هنرپيشه نقش دوم" يك سياه مشق شكسته بسياربد بود كه تنها براي انجام يك وظيفه و گرفتن مجوز براي اجراي عمومي اجرا شد يعني ما نيز مانند همه كارگردانان ديگر مجبور شديم با تعجيل كار را براي جشنواره آماده كنيم و همين موجب ضعف كار شد و من را با معظل مواجه كرد و اين قضيه همواره انتقاد بزرگ من براي انتخاب نمايش ها درجشنواره فجراست به نظر من اين راه اشتباه است و هر ساله داريم آن را ادامه مي دهيم حرمت جشنواره فجر بايد خيلي بالاتر از اين باشد كه ما يك سري نمايش شكسته را چه در بخش داخلي و چه در بخش خارجي دور هم جمع كنيم و دلمان خوش باشد كه جشنواره تئاتر برگزار مي كنيم در صورتي كه مانيز مانند همه كشورهاي دنيا بايد ابتدا بگذاريم طي سال نمايش ها اجرا شوند وبا تماشاگر و منتقد برخورد پيدا كنند وبه عبارتي قوام بيايند سپس از بين آن نمايش هايي كه ايرادشان برطرف شده براي جشنواره تئاتر انتخاب كنيم .
صحنه اي از نمايش " خاطرات هنرپيشه نقش دوم "
وي علت تفاوت اصلي اجراي عمومي اين نمايش با اجراي جشنواره را در همين مسئله دانست وتوضيح داد: تمرينات مفيد ما در جشنواره حدود يك ماه و نيم بود كه دراين مدت ما درگير بيماري آقاي عبد اللهي هم بوديم يعني تمرينات ما مصادف با آغاز بيماري اين بازيگر شد و ايشان يكي از بازيگران اصلي ما بودند . از طرفي در جشنواره طراحي من براي اجرا سالن اصلي تئاتر شهر بود وطبق صحبت ما با مسوولين قرار بود اجراي عمومي نيز در سالن اصلي باشد كه پس از جشنواره به تالار سنگلج افتاد در تالار سنگلج من بازيها را به داخل سالن كشيدم و به اين گونه از همان ابتدا با تماشاگرم قرار داد امضا كردم تا خود را در فضاي نمايش حس كند .
اين كارگردان با اظهار خوشحالي از اين كه اجراي عمومي نمايش " خاطرات هنرپيشه نقش دوم" در تالار سنگلج به روي صحنه رفت ، گفت: تالار سنگلج يكي از بهترين تالار هاي شهر است و بهترين عوامل را در خود جمع كرده است اما كمي مظلوم واقع شده ، هر وسيله فني از كار افتاده و زيادي تالارهاي ديگر را به اين تئاتر داده اند،امكانات آن بسيار كم است و مشكل نورپردازي دارد به طوري كه كار گردان مجبور است خودش را با شرايط نوري آنجا وفق دهد به نظر من اگر واقعا مسوولين به فكر احياي اين مكان هستند بايد ابتدا امكانات لازم را براي آن فراهم سازند.
وي درباره طراحي صحنه اين نمايش متذكر شد: طراح صحنه و لباس ما آقاي " مجيد مير فخرايي " بود وطبق توافق من با ايشان تصميم گرفتيم در اجراي عمومي طراحي صحنه براساس نياز نمايش انجام شود و به صورت كارگاهي (work shop ) صحنه ها را طي تمرين اصلاح كنيم در طراحي لباس نيز سعي كرديم الماني عمل كنيم .
مرزبان درباره علت انتخاب اين متن نمايشي گفت: من با فقر و بي عدالتي خيلي آشنا هستم و اين دو مسئله يكي از دغدغه هاي هميشگي زندگي من است بي عدالتي معضلي است كه ممكن است از خانواده آغاز شود تا بالاترين مراجع ادامه يابد ، با خواندن اين متن احساس كردم اين اثر به خوبي مي تواند بازگو كننده دردهاي من يعني فقر و بي عدالتي باشد . فضا و تمام المانهاي اين نمايش در دوران قبل از انقلاب مي گذرد كساني كه با من هم دوره اند به خوبي با ديدن اين نمايش مي توانند تمام خاطرات وحشتناك آن دوران را به ياد آورند همچنين فقر و بي عدالتي حرف هميشگي است بنابراين جوانان هم مي توانند تماشاگر اين نمايش باشند.
وي در ادامه افزود : اگر من مي خواستم زمان اين نمايشنامه را تغيير دهم و آن را با زمان امروز هماهنگ سازم نمايش من يك كار صد در صد شعاري و در خدمت يك فكر سياسي مي شد كه من اصلا با اين قضيه كه تئاتر سياسي شود، مخالفم . مقام و منزلت تئاتر بالاتر از اين است كه در خدمت سياست باشد تئاتر رابطه آدم با آدم و آدم با خودش است.من در حد كادر خودم حرفم را مي زنم .
وي همچنين درباره علت عدم تغيير قالب نمايشنامه در اجرا نيز توضيح داد: هر اثر قالب خود را دارد متن رادي قالب خود را دارد ، " تنبور نواز " محمد رحمانيان را كه كار مي كردم يك قالب ديگر را داشت و "خاطرات هنرپيشه نقش دوم " بيضايي نيز قالب خود را مي طلبد به نظر من قالبي كه نويسنده براي كار خود انتخاب مي كند در پي فكر و دليل خاصي است پس كارگردان بايد در اجرا به آن توجه داشته باشد .
نظر شما