به گزارش خبرگزاري مهر، اكنون كشف دايره عصب شناسي اجتماعي - مطالعه در خصوص چگونگي عملكرد مغز در زمان مواجهه افراد با يكديگر - حلقه مفقوده ديگري را بر اطلاعات قبلي افزوده است.
اصلي ترين يافته "ليزا دياموند" و "ليزا آسپينوال" دو تن از روانشناسان دانشگاه "اوتا" كشف "نورون هاي بازتابي" بود كه شامل مجموعه پراكنده اي از سلول هاي مغزي هستند كه همچون WiFi هاي عصبي عمل مي كنند. اين نورون ها جريان احساسي، حركات و حتي نيات شخصي را كه با او هستيم، دنبال كرده و اين حالات احساسي را در مغز خود ما با تحريك همان قسمت از مغز كه در شخص ديگر فعال است، تكرار مي كنند.
"نورون هاي بازتابي" مكانيزمي عصبي را كه گوياي سرايت احساسي يا دريافت احساسات ديگران است، نمايان مي سازند. اين ارتباط مغز به مغز ممكن است عامل برقراري تفاهم باشد كه با بخش دخيل در ايجاد انطباق سريع بين حالات و حركات افراد در ارتباط است.
به نظر مي رسد اين سلول هاي مغزي به هماهنگي ارتباطات فيزيولوژي بين افراد كمك كند.
برخي از هماهنگي هاي احساسي، واكنش هاي قلبي - عروقي يا حالات مغزي بين دو نفر همچون مادر و فرزندانش، زوج ها و حتي افراد حاضر در جلسات توسط محققان بررسي شده است.
دكتر "دياموند" و دكتر "آسپينوال" با بررسي اطلاعات به دست آمده در اين زمينه دريافتند: نزديكي احساسي بين افراد باعث مي شود بيولوژي يك فرد روي بيولوژي فرد ديگر تاثير گذارد.
به گفته "جان كاسيوپو" مدير مركز عصب شناسي اجتماعي و شناختي دانشگاه شيكاگو، حالات احساسي موجود در روابط اصلي ما تاثير ويژه اي در عملكرد كلي سيستم قلبي – عروقي و غده درون ريز عصبي ايفا مي كند. در واقع مي توان گفت: ما انسان ها به طور بالقوه اي دشمنان يا دوستان بيولوژيكي همديگر هستيم.
هيچ شكي نيست كه اين برقراري ارتباط همزمان به تسلي و آرامش احساسي بيولوژيكي افراد مي انجامد.
نظر شما