پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۹ مهر ۱۳۸۵، ۱۶:۲۳

در گفتگوي جمعي از سوي شاعران معاصر با خبرگزاري مهر عنوان شد :

جاي " شعر عرفاني " در ادبيات امروز خالي است

جاي " شعر عرفاني " در ادبيات امروز خالي است

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : خلاء " شعر عرفاني " يا " عارفانه سروده ها " در حوزه شعر امروز از موضوعاتي است كه جاي بحث و تامل دارد ، به ويژه در روزهايي كه در ماه مبارك رمضان قرار گرفته اند ، آنچه در پي مي خوانيد دربرگيرنده اظهارنظر تعدادي از شاعران معاصر و محققان ادبي در همين زمينه است .

دكتر مير جلال الدين كزازي - نويسنده و پژوهشگر ادبيات گفت : سخنور براي اينكه به عرفان در سروده هاي خود بگرايد و از عرفان زدگي بپرهيزد ، هيچ راه و چاره اي جز آن ندارد كه آن شناخت و نياز را در خود پديد بياورد .

اين نويسنده و پژوهشگرادبي درگفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : آن چنان كه ما ايرانيان مي گوييم سخن عارفانه مي بايد از دل بر زبان روان شده باشد و گوينده خود ، آن چرا كه مي گويد باور كند و وزين باشد ، يعني به پيروي از پسندهاي روز از آزمون ها و دريافت هاي عارفانه سخن نگويد .

دكتر ميرجلال الدين كزازي تصريح كرد : اگر با نگاهي فراخ و فراگير به سروده هاي كهن و نو بنگريم از دو ديد به عارفانه نبودن اشعار امروزين پاسخ مي دهيم ، يكي به هرروي آثارو اشعار امروزين ايران برآمده از پيشينه كهن ادبي ما نيستند و يك بارگي ، زاده گونه اي گسل و بيگانگي اند كه در ميانه هنجارها و سنت هاي ادبي ما با آن چه شعر امروز ناميده مي شود پديد آمده اند .

وي اضافه كرد : پاسخ ديگر مي تواند بدين گونه باشد كه چون سروده هاي كنوني همچنان اگر فراخ بنگريم در دام ريختگرايي ، كالبدينگي افتاده است و بيشتر مي كوشد از حال روزانه و ناپايدار خويش در سروده هايش سخن بگويد و آن آزمونهاي ژرف شاعرانه كه از پيله و پوسته نيازهاي فردي به در مي آيد و كاركردي انساني و جهاني مي يابد در اين سروده ها عرفان چندان ديده نمي شود .

وي خاطرنشان كرد : آزمون عارفانه يا درويشانه هم از اين گونه است ، درست است كه هر رهرو راه خداشناسي را خود به تنهايي بپيمايد ، اما به هر دري در آموزه ها و رفتارها گونه اي همساني و هماهنگي نيز در ميان رهروان ، خداشناسان ديده مي شود .

اين پژوهشگر در ادامه اين مطلب افزود : در سروده هاي كهن اين آزمونها و دريافتها به گستردگي باز مي تافته است ، به سخن ديگر ادب دوستان ، خوانندگان مي توانستند خود را در آيينه اين سروده ها ببينند ، اما فردگرايي برگزاف ( مبالغه آميز ) در سروده هاي كنوني دامنه و كاركرد آنها را بسيار تنگ كرده است .

دكتر كزازي يادآور شد : در جامعه امروز ما ، پيروي از اين گونه رفتارهاي به اصطلاح عرفاني بيشتر پديده اي است كه به پسند روز مي ماند ، يا آنچنان كه فرنگيان مي گويند " مد " ،  اين گونه رفتارها از نياز راستين و آموزه ها و آزمونهاي بنيادين مايه نمي گيرد . به سخن ديگر كساني اين گونه از رفتارهاي به اصطلاح عرفاني را مي ورزند كه نه تنها شناختي از عرفان ندارند بلكه در ژرفاي جهان خويش نيز هيچ گونه نيازي به رفتارهاي عارفانه و خداشناسانه احساس نمي كنند . 


 نسل امروز متاسفانه به سمت عرفان غير اسلامي پيش مي رود

عبدالجبار كاكايي - شاعر ، گفت : " عرفان " يك تماشاي عاشقانه است كه در دوره هاي تاريخي بيشتر جلوه مي كند ، اما در تاريخ ادبيات ما ، فرهنگ ملت بيشتر به سمت زهد خشك گرايش پيدا كرده است .  

اين شاعر معاصر در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ وادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : وضعيت فعلي جهان و تاثير مكاتب بشري در فرهنگ ها و مسائلي از اين دست ، باعث كمتر تجلي پيدا كردن عرفان در انديشه و افكار شده است ، البته به طور طبيعي معنويت به غير از معنويت اسلامي در بين نسل جوان از طريق مطالعه كتاب هاي آييني پديدار شده كه خود نوعي عرفان است .

عبد الجباركاكايي يادآور شد : عرفان اسلامي پديده اي بود كه در يك دوره از ادبيات شاهد اوج گيري آن بوديم كه به سده هاي ششم تا نهم باز مي گردد .

وي در رابطه با راهكارهايي توسط شاعران براي پديدار شدن عرفان اسلامي در فرهنگ جوان امروز، گفت : اين كار از سوي شاعران شروع نخواهد شد ، چرا كه شاعران امروز حكماي سابق نيستند ، در گذشته شاعر حكيم بود و صاحب انديشه ؛ اما امروزه شاعر تنها وظيفه شاعري دارد و حوزه مسئوليت اش بسيار محدود شده است .

اين شاعر و منتقد ادبيات تصريح كرد : به عقيده من در ابتدا بايد انديشگران در رابطه با عرفان اسلامي وارد عمل شوند و كساني كه پرسش هاي ديني را در جامعه پاسخ مي دهند ، به طرح جواب در مقابل انبوه سوالاتي كه براي نسل جوان مطرح است ، بپردازند ، چرا كه متاسفانه خطابه ها ، كتاب ها و پاسخ هاي داده شده تا حدودي پاسخگوي اين نسل نيست .  اين علت ها باعث شده كه نسل امروز به سمت عرفان غير اسلامي پيش رفته و جواب سوالاتش را از آنها بگيرد .

وي ادامه داد : شاعران زماني مي توانند موثر باشند كه زمينه آن كار در جامعه ايجاد شده باشد ،  يعني مباحث پخته شده  و شاعران از آن بهره برداري كنند ، متاسفانه شاعر امروز ، شاعري است كه از تفكر جامعه بهره برداري مي كند و خود انديشه ساز و تفكر ساز نيست و در دوره امروز كمتر شاعر حكيم و انديشه سازي مي بينيم .

عبدالجبار كاكايي خاطرنشان كرد : عرفان اسلامي و غير اسلامي تا حدودي به هم شبيه هستند و هر دو قاعده مدارا ، تسامح و رفتار عاشقانه را به جهان ترويج مي كنند ، الا اينكه خاستگاه عرفان اسلامي ، انديشه هاي اسلامي است و نگاه متفاوتي دارد . همچنين به راحتي هم نمي توان تفاوت بين عرفان اسلامي ومعنويت غير اسلامي را عنوان كرد و بيشتر به الگوها ، خاستگاه ها و برخي از مباني و مباحث نظري و معرفتي و خداشناسي باز مي گردد .

 شعر امروز از حضور مدرنيسم به شكل ناقص رنج مي برد

دكتر هادي منوري - شاعر گفت : در گذشته شاعران دستي هم در عرفان داشتند ، اما امروزه متاسفانه بدين صورت نيست و شاعران امروزي لزومي نمي بينند كه در مورد عرفان اطلاعاتي داشته باشند ، چه برسد به اينكه اهل عرفان و زهد هم باشند ...
اين شاعر معاصر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : عرفان ما بيشتر جنبه خصوصي پيدا كرده  و شايد بيشتر مخصوص خواص بوده تا عوام ؛  در دهه هاي اخير جامعه هم ديده نمي شود و جوانان نتوانسته اند با آن انس و الفت داشته باشند .

دكتر هادي منوري تصريح كرد : انسانها نسبت به عرفان كشش داخلي و ذاتي دارند و وقتي كه عرفان اسلامي در جامعه وجود نداشته باشد ، طبيعتا عرفان غير اسلامي وارد خواهد شد ؛ مانند عرفان سرخپوستي و ... كه تمام اين مسائل به  اين دليل است كه ما نتوانسته ايم عرفان اسلامي  جامعه خود را نشان بدهيم و در اين زمينه كار كنيم  و در نتيجه ، افراد به سمت آنها و كساني كه فعاليت هايي در اين زمينه دارند كشيده خواهند شد .

وي ياد آور شد : به عقيده من جريان هاي جديد شعري باعث دور شدن عرفان از شعر شده اند ، ذات مدرنيسم و مسائلي اين چنيني تقابلي با بحث هاي ديني ندارند وچون عرفان جزء مقولات ديني است قاعدتا نبايد از اين فضا دور شود ،  اما حاكم بودن فضاي مدرنيسم به شكل ناقص در جامعه باعث دور شدن عرفان از اشعار شاعران امروز است .

اين شاعر راهكارهاي ايجاد عرفان اسلامي در جامعه را شناخت ، خلوص و سواد شاعران دانست و افزود : هر چه خلوص شاعران و تعهد و گوشه نشيني در آنها كمتر باشد از عرفان هم دور مي شوند و امروزمتاسفانه  شعر ما گريبان گير اين مسائل است .

دكتر هادي منوري خاطرنشان كرد : اگر بخواهيم عرفان در جامعه ما پديد آيد بايد در ابتدا شاعران ما نسبت به عرفان آگاهي داشته باشند و بعد اين آگاهي در زندگي شان حضور پيدا كرده و در نتيجه در اشعار و جامعه رسوخ پيدا كند .

عدم كارايي نمادهاي عرفاني ديروز در فضاي فعلي ادبيات 

دكتر محمود اكرامي فر - شاعر گفت : اگر قرار است كه در شعر و ادبياتمان عرفان اصيل و اسلامي داشته باشيم ، بايد شناخت كامل نسبت به اسلام پيدا كنيم ، ما براي عرفان امروز نمادهاي جديدي را مي طلبيم و نمادهاي ديروز در نوع زندگي ، شرايط جهاني و ادبيات امروز كارايي چنداني ندارند .

اين شاعرمعاصردرگفتگو با خبرنگارفرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : نمادهاي عرفاني مانند خال ولب و ميخانه و ... ، امروزه با شرايط كنوني جامعه ما سازگار نيست و اگر با اين نمادها به دنبال مفاهيم عرفاني برويم راه به جايي نمي بريم ، بنابراين براي عرفان امروزبايد به دنبال نمادهاي ديگر باشيم .

دكترمحمود اكرامي فرياد آورشد : امروزه عرفان مبتني برگوشه گيري كنار رفته و شرايط اجتماعي امروز تعالي انسان را در داخل جامعه مي داند نه در خارج ، عرفان درشعر امروز ازنوع عرفان اشعار حافظ است ، به عقيده من مباحث اجتماعي و عرفاني كه در شعر حافظ است بسيار قوي تر ازعرفاني است كه مد نظر ديگران است.

وي تصريح كرد : من معتقدم كه در شعرامروز و ادبيات هم نوعي ازعرفان وجود دارد اما آن عرفان گذشته نيست ، لذا ما بايد درادبيات امروزبه دنبال نمادهاي عرفاني امروز باشيم كه باعث رشد و پرواز دادن انديشه انسان مي شود و نوع عرفان خاص اين عصر را جستجو كنيم كه در واقع اگرنگاه پويايي داشته باشيم مي بينيم كه الان هم عرفان هست ، اما اين عرفان با عرفاني كه در شعر شاعران قرن هفتم و هشتم وجود داشت ، خيلي فرق مي كند .

اين شاعراضافه كرد : عرفانهاي شرقي از زمان سهراب سپهري وجود دارد مانند : عرفان چيني و هندي و ... ، لذا ما عرفان شرقي در شعر امروز داريم و زمان ورودش هم از قبل از سهراب بوده  ، اما در زمان سهراب به اوج  خود رسيد و امروزه نيز وجود دارد ، لكن چون خيلي با آن عجين هستيم آن را نمي بينيم ، مانند ماهي هايي كه در آب هستند و از هم مي پرسند كه آب كجاست ؟ ما هم چون خيلي با اين ادبيات عجين هستيم و در زندگي روزمره خود از آن استفاده مي كنيم چندان نمي توانيم از اين مجموعه جدا شويم .

وي خاطرنشان كرد : متاسفانه شناختي كه شاعر و غيرشاعر ازاسلام دارد ، سطحي و ظاهري است و بيشتر نگاه ما به اسلام ، اسلامي كه مبتني برمعرفت و تحقيق وتطبيق باشد نيست . لذا حضوركمرنگ عرفان اسلامي بعضا به نبود شناخت عميق نسبت به اسلام بازمي گردد درنتيجه لازمه رسيدن به يك عرفان اسلامي شناخت عميق و مطالعه متون اصيل اسلامي است كه البته ارتباط كم با منابع اصلي هم مزيد بر علت شده است .

دكتر اكرامي فريادآور شد : به طور صد در صد نمي توان گفت كه عرفان در شعر امروز وجود ندارد ، بلكه مي توانيم بگوئيم نوع عرفاني كه در شعر و ادبيات امروز وجود دارد با نوع عرفان در ادبيات گذشته متفاوت است .

 بايد عرفان اسلامي در شاعران ما دروني شود

محمد علي بهمني - شاعر گفت : عرفان در گذشته و امروز در ادبيات و شعر وجودداشته و دارد ، منتهي به دليل پيچيده تر شدن زبان امروز شايد كشف آن براي ديگران مشكل شده باشد .  

اين شاعرمعاصر درگفتگو با خبرنگارفرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : تعريف عرفان درشعرپيشينه دار ما يك تعريف بيروني است ، يعني درعين حال كه عرفان واقعي را درهمان گذشته مي توان يافت ، آن قدرها هم به صورت ظاهري تعريف شده كه طبيعي است اگر مخاطبان فكر كنند " عرفان " تنها مختص به ديروزبوده است ، ولي امروز به دليل زبان شعري كه شاعر امروز ما به آن رسيده يعني يك زبان پيچيده تر ، كشف وجود عرفان و يا نبود آن هم مشكل شده است .

محمد علي بهمني ياد آور شد : عرفان در هستي وجود دارد و هرآنچه كه درهستي باشد  درشعر شاعرهم  وجود خواهد داشت  ،  عرفان نيز از اين قاعده مستثني نيست .

وي تصريح كرد : شاعرهر وقت درنظرداشته باشد كه كاري را انجام دهد ، خلاقيت درآن ازبين مي رود ، بايد عرفان شاعر را احاطه كند و خالق اثر ، بدون اينكه كاري كند عرفان در اشعارش حضور داشته باشد در نتيجه اگر اين اتفاق را كمتر مي بنيم  يكي  از دلايلش كمرنگ بودن عرفان دربين شاعران است كه در نتيجه درادبيات هم حضور كمرنگ تر خواهد داشت .

اين غزلسراي معاصرخاطرنشان كرد : بايد عرفان اسلامي در خود شاعر دروني شود و بعد دراشعار هم تجلي پيدا كند ، در اصل ، كارعرفان اين است كه شاعر را براي خود كند نه اينكه شاعر بگردد و چيزي را براي خود كند و شعر بگويد و در شعرش هم تجلي داشته باشد .

محمد علي بهمني اضافه كرد : موقعي كه ازعرفان صحبت مي كنيم ، نمي تواند دراديان شكل و معنايش تغيير داشته باشد ، اينها يك معنا ومنظرهستند و اين دين و آن دين ندارد ، تمام اينها يك معناي خاص دارند تنها برداشت ها و دريافت هاي ما متفاوت است و باعث تفاوت ميان دين و عرفان مي شود .

 خلق ادبيات پويا مي تواند مانع از ورود عرفانهاي كاذب به جامعه شود

رضا اسماعيلي - شاعر گفت : در گذشته شاعران ما بيشتر عارف و حكيم بودند و نسبت به علوم زمانه خود احاطه داشتند ولي امروز فقط شعر مي گويند و در فضاي عرفان و مباحث مربوط به علوم زمانه قرار نداشته يا اطلاعات كاملي ندارند .  

اين شاعرمعاصردر گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : شايد يكي ازدلايل اين موضوع ، اين باشد كه زمانه ما با زمانه شاعراني مانند " مولانا " و " حافظ " و " سعدي " فرق مي كند . با توجه به نياز زمان و ضرورت هاي روز بايد تلاش كرد و امروزهم علوم جهان به سمت تخصصي شده تربه پيش مي روند و شاعر و نويسنده اگربخواهد درتمام زمينه ها اشراف داشته باشد به تمامي علوم طبيعتا نمي تواند احاطه پيدا كند .

رضا اسماعيلي تصريح كرد : يك هنرمند نويسنده و شاعر، بايد درحوزه تخصصي خود فعاليت كند تا موفق شود آثاري ماندگار خلق كند ، بنابراين يكي از دلايل ، گستردگي علوم در زمانه ماست در حالي كه درگذشته بدين گستردگي نبوده است .

اين شاعر يادآور شد : موضوع ديگري كه باعث شده شاعران امروزچندان توجه و التفاتي به عرفان نداشته باشند به خاطراين است كه امروز جامعه ما و جامعه جهاني به سمت محسوسات و مسائل كاربردي پيش مي رود و طبيعتا جزئي نگري درجهان امروزبيشتر شده است و آن مفاهيم كلي و مطلق كه حالت كاربردي ندارند درحاشيه قرار گرفته اند ، طبيعتا شاعر امروزهم تلاش مي كند كه پاسخگوي نياز زمانه خود باشد و در جزئيات و محسوسات بيشتر تلاش و كنكاش كند و به نياز انسان معاصر پاسخ بدهد .

وي اظهار داشت : شاعران گذشته درشعربه دنبال معنا بودند ، اما امروزبه " معنا گريزي " درشعرامروز دامن زده مي شود و بسياري از شاعران اين تصور را دارند كه شعريك امر زيبا شناختي است و بايد به زبان به صورت مطلق درشعرتوجه شود و طبيعتا دنبال مقولاتي مانند " عرفان " كه به معنا مرتبط مي شود ، نمي گردند و سعي مي كنند كه خود شعرو زبان را مركز و محورتوجه قرار بدهند ، اين امر باعث شده است كه ازعرفان و سير و سلوك شاعران گذشته به شدت دور و دورتر شوند .

رضا اسماعيلي با بيان اينكه شاعران امروز به ويژه شاعران مسلمان بايد دامنه اطلاعات خود را گسترده كنند و در حوزه معارف و فرهنگ وتاريخ اسلام  مطالعه بيشتري داشته باشند ، يادآور شد : اگراين شناخت حاصل شود طبيعتا شاعران مي توانند به عنوان پيشگيري كننده از ورود عرفانهاي كاذب وارد عمل شوند و با خلق آثارادبي پويا تلاش كنند عرفان اصيل را معرفي كنند ، يعني عرفاني كه از فطرت انساني برخاسته و پاسدار كرامت هاي انساني و ارزشهايي همچون ايثار و مقاوت و جوانمردي است . اگر اين شناخت از عرفان اسلامي حاصل شود طبيعتا در آثار خود مي توانند اين شناخت را به ديگران نيزانتقال بدهند .

کد خبر 393037

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha